يادآوري وقت نماز ظهر


«عمرو بن كعب» معروف به ابوثمامه ي صائدي يكي از ياران حسين بن علي عليهماالسلام چون متوجه گرديد كه اول ظهر است، به آن حضرت عرضه داشت: جانم به فدايت! گرچه اين مردم به حملات پي درپي خود ادامه مي دهند ولي به خدا سوگند! تا مرا نكشته اند نمي توانند به تو دست بيابند، من دوست دارم آنگاه به لقاي پروردگار نايل گردم كه اين يك نماز ديگر را نيز به امامت تو به جاي آورده باشم.

امام عليه السلام در پاسخ وي فرمود: «ذكرت الصلوة جعلك الله من المصلين الذاكرين، نعم هذا اول وقتها؛ نماز را به ياد ما انداختي خدا تو را از نمازگزاراني كه به ياد خدا هستند قرار بدهد.» آري! اينك وقت نماز فرارسيده است از دشمن بخواهيد كه موقتا دست از جنگ بردارد تا نماز خود را به جا بياوريم.»

و چون به لشكر كوفه پيشنهاد آتش بس موقت داده شد، حصين يكي از سران لشكر باطل گفت: «انها لاتقبل؛ نمازي كه شما مي خوانيد مورد قبول پروردگار نيست.»

حبيب بن مظاهر به او پاسخ گفت و در اين رابطه باز جنگ شديدي درگرفت كه منجر به كشته شدن وي گرديد.

و در نتيجه حسين بن علي عليه السلام با چند تن از يارانش در مقابل تيرها كه مانند قطرات باران به سوي خيمه ها سرازير بود نماز ظهر را به جا آورد و چند تن از يارانش به هنگام نماز به خاك و خون غلتيدند و در صف نمازگزاراني كه واقعا با خدا هستند قرار گرفتند.

ابوثمامه همانگونه كه تصميم گرفته بود پس از اداي فريضه ظهر پيش از همه ي ياران آن حضرت به جلو آمد و عرضه داشت:



[ صفحه 52]



«يا اباعبدالله! جعلت فداك قد هممت أن الحق باصحابك و كرهت أن اتخلف فأراك وحيدا في أهلك قتيلا؛ جانم به قربانت! من تصميم گرفته ام كه هر چه زودتر به ياران شهيد تو بپيوندم و خوش ندارم كه خود را كنار بكشم و ببينم كه تو در ميان اهل و عيالت تنها مانده و كشته مي شوي.»

امام عليه السلام در پاسخ وي فرمود: «تقدم فانا لاحقون بك عن ساعة؛ به سوي دشمن بتاز ما نيز به زودي به تو ملحق خواهيم شد.»

با صدور اين فرمان، او به صفوف دشمن حمله كرد و جنگ نمود تا به دست پسرعمويش قيس بن عبدالله صائدي به شهادت نايل گرديد. [1] .


پاورقي

[1] لهوف، ص 96.


بازگشت