سخنراني بعد از نماز مغرب


از اين درخواست امام عليه السلام براي مهلت گرفتن در شب عاشورا مي توان به اهميت نماز و دعا و نيايش و تلاوت قرآن پي برد كه آن حضرت تا آنجا به اين مسائل علاقه دارد كه از دشمن ناجوانمردش درخواست مهلت مي كند تا يك شب ديگر از عمر خويش را با اين اعمال بگذراند و چرا چنين نباشد كه حسين عليه السلام براي ترويج و زنده ساختن نماز و قرآن و شعارهاي الهي بدينجا آمده است و مناجات و نيايش با پروردگار بهترين و لذت بخش ترين دقايق زندگي اوست و بايد هر ملتي كه براي خدا قيام مي كند، همين اعمال را شعار و ملاك عمل خويش قرار بدهد.

حسين بن علي عليهماالسلام نزديك غروب تاسوعا و پس از آنكه از طرف دشمن مهلت داده شد (و يا پس از نماز مغرب) در ميان افراد بني هاشم و ياران



[ صفحه 46]



خويش قرار گرفته اين خطابه را ايراد نمود:

«خداي را به بهترين وجه ستايش كرده و در شدايد و آسايش و رنج و رفاه، مقابل نعمت هايش سپاسگزارم. خدايا! تو را مي ستايم كه بر ما خاندان، با نبوت، كرامت بخشيدي و قرآن را به ما آموختي و به دين و آيين مان آشنا ساختي و به ما گوش (حق شنو) و چشم (حق بين) و قلب (روشن) عطا فرموده اي و از گروه مشرك و خدانشناس قرار ندادي. اما بعد: من اصحاب و ياراني بهتر از ياران خود نديده ام و اهل بيت و خانداني باوفاتر و صديق تر از اهل بيت خود سراغ ندارم. خداوند به همه شما جزاي خير دهد.

آنگاه فرمود: جدم رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم خبر داده بود كه من به عراق فراخوانده مي شوم و در محلي به نام «عمورا» و يا «كربلا» فرود آمده و در همانجا به شهادت مي رسم و اينك وقت اين شهادت رسيده است به اعتقاد من همين فردا، دشمن جنگ خود را با ما آغاز خواهد نمود و حالا شما آزاد هستيد و من بيعت خود را از شما برداشتم و به همه ي شما اجازه مي دهم كه از اين سياهي شب استفاده كرده و هر يك از شما دست يكي از افراد خانواده ي مرا بگيرد و به سوي آبادي و شهر خويش حركت كند و جان خود را از مرگ نجات بخشد؛ زيرا اين مردم فقط در تعقيب من هستند و اگر بر من دست بيابند با ديگران كاري نخواهند داشت، خداوند به همه ي شما جزاي خير و پاداش نيك عنايت كند.»

ب) نماز در شب عاشورا


بازگشت