نجات از تنهايي


صالح بن عطيه اضخم مي گويد: اعمال حج را به جا آوردم و خدمت امام جواد عليه السلام رسيدم و از تنهايي ناليدم.

حضرت فرمود: از حرم بيرون نمي روي مگر اينكه كنيزي بخري و خدا از او پسري را روزي تو نمايد.

گفتم: در خريد آن به من كمك مي كني؟

حضرت فرمود: بلي، سپس سوار شد و به سوي برده فروشان آمد و به كنيزي نگاه كرد و فرمود: اين را بخر. او را خريدم و پسرم محمد از وي متولد شد. [1] .


پاورقي

[1] بحارالانوار، 50 / 43، حديث 9.


بازگشت