قنوت ديگر امام جواد


آن حضرت در قنوتشان اين گونه دعا مي فرمودند:

اللهم انت الاول بلا اولية معدودة، والاخر بلا آخرية محدودة، انشأتنا لا لعلة اقتسارا و اخترعتنا لا لحاجة اقتدارا، وابتدعتنا بحكمتك اختيارا و بلوتنا بامرك و نهيك اختبارا، و ايدتنا بالالات، و منحتنا بالادوات، و كلفتنا الطاقة، و جشمتنا الطاعة، فامرت تخييرا و نهيت تحذيرا، و خولت كثيرا و سالت يسيرا، فعصي امرك فحلمت، و جهل قدرك فتكرمت، فانت رب العزة و البهاء، و العظمة و الكبرياء، و الاحسان و النعماء، و المن و الالاء، و المنح و العطاء، و الانجاز و الوفاء، و لا تحيط القلوب لك بكنه، و لا تدرك الاوهام لك صفة، و لا يشبهك شي ء من خلقك. و لا يمثل بك شي ء من صنعتك، تباركت ان تحس او تمس، او تدركك الحواس الخمس و اني يدرك مخلوق خالقه، و تعاليت يا الهي عما يقول الظالمون علوا كبيرا.

اللهم ادل لاوليائك من اعدائك الظالمين الباغين الناكثين القاسطين



[ صفحه 65]



المارقين الذين اضلوا عبادك، و حرفوا كتابك، و بدلوا احكامك، و جحدوا حقك، و جلسوا مجالس اوليائك جرئة منهم عليك و ظلما منهم لاهل بيت نبيك، عليهم سلامك و صلواتك و رحمتك و بركاتك فضلوا و اضلوا خلقك و هتكوا حجاب سترك عن عبادك، واتخذوا اللهم مالك دولا و عبادك خولا، و تركوا اللهم عالم ارضك في بكماء عمياء ظلماء مدلهمة، فاعينهم مفتوحة، و قلوبهم عمية، و لم تبق لهم اللهم عليك من حجة لقد حذرت اللهم عذابك و بينت نكالك و وعدت المطيعين احسانك، و قدمت اليهم بالنذر، فآمنت طائفة فايد اللهم الذين آمنوا علي عدوك و عدو اوليائك، فاصبحوا ظاهرين و الي الحق داعين و للامام المنتظر القائم بالقسط تابعين، وجدد اللهم علي اعدائك و اعدائهم نارك و عذابك الذي لا تدفعه عن القوم الظالمين. اللهم صل علي محمد و آل محمد، وقو ضعف المخلصين لك بالمحبة، المشايعين لنا، بالموالاة، المتبعين لنا بالتصديق و العمل، الموازرين لنا بالمواساة فينا، المحبين ذكرنا عند اجتماعهم، و شد اللهم ركنهم، و سدد لهم اللهم دينهم الذي ارتضيته لهم، و اتمم عليهم نعمتك و خللصهم واستخلصهم، و سد اللهم فقرهم، و المم اللهم شعث فاقتهم، واغفر اللهم ذنوبهم و خطاياهم، و لا تزغ قلوبهم بعد اذ هديتهم، و لا تخلهم اي رب بمعصيتهم، واحفظ لهم ما منحتهم به من الطهارة بولاية اوليائك، و البرائة من اعدائك، انك سميع مجيب، و صلي الله علي محمد و آله الطيبين الطاهرين.

خدايا تو اوليني، نه آن اولي كه در شمارش آيد و تو آخريني، نه آن آخري كه محدود به چيز ديگري بشود. ما را به وجود آوردي نه به دليل آنكه مجبور بودي ما را اختراع كردي نه به جهت نيازت به اقتدار. به انتخاب و گزينش حكمت خود ايجاد ما را آغاز كردي و به وسيله ي بايد و نبايدهاي خودت ما را مورد آزمايش قرار دادي، و با اسباب و آلات دست ما را گرفتي، و وسايل را در اختيار ما قرار دادي. به قدر توانمان بر ما تكليف



[ صفحه 66]



فرمودي، و فرمان برداري را وظيفه ما قرار دادي و بازمان داشتي، از ما كم خواستي، و بيشترش را از ما درگذشتي و به ما بخشيدي. سپس كه فرمانت مورد سرپيچي قرار گرفت در عوض تو خويشتنداري پيشه كردي، و قدر و ارزشت ناشناخته ماند و تو با بزرگي و گذشت از آن درگذشتي، لذا تو صاحب نعمت و احساني، تو منت مي گذاري و پي در پي بر ما خير مي باري، تو داري هديه ها و بخششهايي، هم دادن از تو است و هم تكميل داده ها. دلها به ژرفاي وجود تو دست نيابند و گمانها وصفي برايت نمي يابند، و نمي توانند تو را به چيزي از آفريدگانت همانند سازند، يا هيچ يك از ساخته هاي تو را با تو همانند كنند. تو برتر و فراتر از آني كه در احساس بگنجي يا كسي تو را لمس نمايد، يا آنكه حواس پنجگانه تو را دريابند، اصلا چطور امكان دارد كه آفريده اي آفريننده اش را درك كند و دريابند، و همچنين تو اي پناه من! بسيار برتر از آني كه ستمگران بر زبان مي رانند. خدايا! براي دوستانت از دشمنان ستمكار متجاوز پيمان شكن جفاكار بدعتگذار، انتقام بگير كه بندگان تو را گمراه ساختند، كتاب تو را تحريف كردند، فرمانهاي تو را روانه جلوه دادند، با حق و حقيقت تو به ستيزه و لجاجت برخاستند، جانشين دوستان تو شدند كه اين كارها هم از سر جسارت بر تو بود، و هم ستمي بود بر خاندان پيامبر تو كه سلام و صلوات و رحمت و بركتهاي تو بر آنان باد، هم خود گمراه شدند و هم آفريدگان تو را به گمراهي كشاندند، پرده ي حرمت بندگانت را دريدند، و آنچه را كه از آن تو است چراگاه و سرمايه خويش ساختند، سرپرستي امور بندگان تو را به عهده گرفتند، و داناي روي زمين، تو را خداوندا در سكوت، بيخبري، تاريكي، و سالخورده رها كردند، لذا (از اينجا معلوم مي شود كه) چشمهايشان باز است ولي دلهايشان كور است، خدايا! ديگر هيچ حجتي براي آنها نماند كه تو بر آنها



[ صفحه 67]



تمام نكرده باشي زيرا قبلا آنها را از عذاب برحذر داشته اي و مصيبت را براي آنها بيان كرده اي، به فرمانبرانت وعده ي احسان و نيكي دادي، و بيم دهندگان و زنهار دهندگان را به سراغ آنان فرستادي اما گروهي ايمان آوردند و باور كردند. لذا خدايا! باور كردگانت را بر ضد دشمن خودت و دشمن دوستدارنت تأييد فرما تا پگاه همراه با پشتيباني از جا برخيزند، و به سوي حق دعوت كنند و فرا بخوانند، و پيروان امامي باشند كه انتظار مي رود عدالت را بر پا دارد. همچنين خدايا! نسبت به دشمنانت و دشمنان خاندان پيامبر آتشت را، و عذابت را، كه از هيچ قوم ستمگري باز نمي داري، بارها و بارها، بر آنها فرو ببار.

خدايا بر محمد و آل محمد درود بفرست، و ناتواني آنها را كه محبتشان را فقط و فقط به ما اختصاص داده اند، تقويت فرما كه شيعيان ما هستند به جهت موالتشان و از سر صدق، و با عملشان از ما پيروي مي كنند، با مواساتشان دستيار و كمك كار ما شدند، دوست دارند در جمعشان ياد ما كنند، خدايا! بنياد آنها را مستحكم فرما، خدايا! دين آنها را كه برايشان پسنديدي پابرجا ساز، نعمتت را بر آنها كامل كن، آنها را نجات بده و آزادي بخش، نيازهايشان را برطرف كن خدايا! خاطرشان را كه در اثر فقر و تنگدستي آشفته و پريشان شده است نظام بخش خدايا! خدايا! گناهان و خطايشان ببخش، دلهايشان را پس از آنكه راه را نشان دادي منحرف، روانه، و گمراه مساز، بار پروردگارا! آنها را با دوستانت و بيزاري از دشمنانت، براي آنها محافظت و مواظبت فرما. تو قطعا مي شنوي و پاسخ (مساعد) مي دهي، بر محمد و خاندان پاك و پاكيزه اش باز درود بفرست. [1] .



[ صفحه 68]




پاورقي

[1] قنوت ائمه ي معصومين، ص 73.


بازگشت