ما و گروه


در نتيجه ي تركيب دو عنصر «فرد» و «تعامل» عنصر سومي بنام «ما» و «گروه» بوجود مي آيد. اين عنصر از طريق وجه اظهاري تعامل بوجود مي آيد.

«ما» و «گروه» نمازگزاران هم رابطه خود را با محيط خويش تنظيم مي نمايند (بعد ابزاري) و هم امام جماعت را به عنوان رهبر خود تلقي مي كنند. (بعد سياسي) و هم در بين اعضاي آن نقش اطلاعات، انتقال آنها و يادگيري داراي اهميت فراواني است (بعد فرهنگي) و هم داراي تعاملاتي هستند (بعد اجتماعي). با تشكل «ما» و «گروه» نمازگزاران مي توان از نوعي نظم اجتماعي خُرد سخن به ميان آورد. اين «ما» و «گروه» بوجود آمده جهت حفظ خود و همچنين حفظ الگوهاي تعاملي خود با مسائل زير روبرو است:الف. همفكري مشترك، ب. همگامي (هماهنگي) مشترك، ج.همدلي مشترك، د. همبختي مشترك. [1] .



[ صفحه 92]



الف. همفكري مشترك: نماز مجموعه اي از نمادها، اطلاعات و ارزش هاي مشترك را در بين نمازگزاران منتقل مي كند كه اين امر باعث پايداري نسبي تعاملات و «ما» و «گروه» نمازگزاران مي باشد. وجود اين مجموعه نمادها، اطلاعات و ارزش هاي مشترك باعث ايجاد و حفظ نظام شخصيتي پيشرفته اي در نمازگزاران مي شود. علاوه بر اين وجود اين مجموعه نمادها، اطلاعات و ارزش هاي مشترك، باعث جلوگيري از اختلال در هر سه عنصر فرد، تعامل، «ما» و «گروه» مي شود.

ب. همگامي (هماهنگي) مشترك: نمازگزاران در موقع نماز از سليقه هاي شخصي دست بر مي دارند و در نماز جماعت، مصالح جمعي و بلندمدت را تحت الشعاع مصالح فردي و كوتاه مدت قرار نمي دهند. نمازگزاران حتي در مواقع غيرنماز هم از نوعي وحدت عمل و هماهنگي لازم برخوردارند.

ج. همدلي مشترك: همدلي مشترك در واقع احساس بين «ما» و «گروه» نمازگزاران است كه در بين افراد نمازگزار بوجود مي آيد. اين احساس، تعهد و وابستگي عاطفي را در بين نمازگزاران بوجود آورده و تعامل اجتماعي را در بين آنها معني دار مي سازد.

د. همبختي مشترك: همبختي مشترك يعني نفع و اقبال مشترك. نمازگزاران نيازهاي مشتركي دارند كه ريشه نفع مشترك آنها را تشكيل مي دهد. تأمين اين نيازها در جمع بيشتر امكان پذير است و يكي از دلايل جمعي خواندن نماز مي تواند همين امر باشد. تأمين اين نيازها يك تشريك مساعي را در بين نمازگزاران ايجاب و برقرار مي كند. اين نيازها و نفع مشترك و تشريك مساعي تنها در زمان نمازخواندن نيست؛ بلكه به قبل و بعد از نماز خواندن هم مربوط مي شود. (مشروط بر اينكه «ما» و «گروه» نمازگزاران



[ صفحه 93]



بوجود آمده، تداوم يابد) وجود فعاليت هاي گروه ها و افراد خيّر جهت كمك به مستمندان،فقرا و نيازمندان، كمك به ساخت و تعمير مساجد و تكايا، كمك به جبهه و جنگ در زمان دفاع مقدس، كمك به سيل زدگان و زلزله زدگان در موقع لزوم، همكاري افراد نمازگزار در اوج گيري انقلاب اسلامي در انتهاي دوره رژيم گذشته، تلاش و فعاليت نمازگزاران براي كمك به يكديگر جهت بالا بردن اطلاعات ديني و مذهبي و بالا بردن تقوي و ايمان و... نمونه هايي از اين نيازها و نفع مشترك و تشريك مساعي مي باشد.


پاورقي

[1] برگرفته از جامعه شناسي نظم، ص19.


بازگشت