ايدئولوژي نماز


همان طور كه گفته شد، شناخت ما از جهان هستي، جهان بيني ما را تشكيل مي دهد؛ در حالي كه وظايف و تكاليفي كه از اين شناخت بر عهده مي گيريم، «ايدئولوژي» مي باشد. [1] ايدئولوژي از



[ صفحه 38]



مجموعه «بايدها» و «نبايدها» سخن رانده تا رسيدن به هدف را ميسر نمايد. در واقع ايدئولوژي هم هدف (غيرغايي) را مشخص كرده و هم برنامه هايي را كه براي رسيدن به آن هدف لازم است معين مي كند.

«نماز ايدئولوژي عملي مسلمان است كه در آن عقايد، افكار، خواسته ها و الگوهاي خود را بيان مي كند.» [2] نماز يك ايدئولوژي است؛ زيرا:

- نماز سيستمي از ايده ها و قضاوت هاي شفاف و صريح و سازمان يافته است كه موقعيت نمازگزاران را توجيه،تفسير، تشريح و اثبات مي نمايد. اين سيستم مي تواند باعث ظاهر شدن نيازها، آرزوها، تفكرات و احساساتي كه احياناً تا كنون به صورت ناآگاه و يا نيمه آگاه باقي مانده اند گردد.

- اين سيستم از ارزش هايي الهام گرفته و تأثير پذيرفته و الگوي پيشنهادي براي كنش اجتماعي نمازگزاران ارائه داده است و كنش آنها را در جهتي معين و مشخص هدايت مي كند.

- اين سيستم، امكاني را به نمازگزاران مي دهد تا موقعيت خود را بهتر معرفي نموده، درك كرده و اثبات نمايند. اين ايدئولوژي براي نمازگزاران مشخص مي كند كه توسط چه افراد، گروه ها و يا عواملي به تضعيف يا انحراف كشيده مي شود و چه افراد، گروه ها و يا عواملي به رشد و تعالي آن ها كمك مي كند؛ براي مثال: افراد، گروه ها و عوامل تضعيف يا منحرف كننده عبارتند از: شيطان، مغضوبين، ضالين و معبودي غير «الله» و .... و افراد، گروه ها و عوامل تقويت كننده و رشد و تعالي دهنده عبارتند از: خداوند سبحان، انبياء(ع)، پيامبر گرامي(ص) و ساير معصومين(ع)، رهبران



[ صفحه 39]



ديني، پويندگان صراط مستقيم، مصلحان اجتماعي و... (در نمازهاي جمعه به بهترين شكل اين مسأله اتفاق مي افتد).

ايدئولوژي نماز داراي دو قسمت مي باشد.

- قسمت ثابت و غير قابل تغيير، آن قسمت از ايدئولوژي نماز است كه شرايط و مقتضيات زمان و مكان روي آن اثر نمي گذارد.

- قسمت قابل تغيير ايدئولوژي نماز، آن قسمتي است كه تحت تأثير شرايط و مقتضيات زمان ومكان بوده و يا تحت تأثير اراده افراد مي باشد.

- در ايدئولوژي نماز، نمازگزاران درخواست ها و تقاضاهايي را از خداوند دارند؛ براي مثال: در سوره حمد، هدايت در صراط مستقيم و يا در قنوت اين درخواست ها و تقاضاها منافعي را براي نمازگزاران دارد. وجود رابطه بين منافع نمازگزاران با ايدئولوژي، حالات رواني خاصي را مي تواند در آنان بوجود آورد. «... حالات رواني را مي توان اساساً به دو دسته تقسيم كرد؛ اول: حالاتي كه ممكن است اضطراب آميز و نگران كننده باشند. ... حالات اضطراب ممكن است شديد باشند و به صورت نوعي ترس شديد و ناگهاني و دلهره آور درآيند. حالات ياد شده فوق معمولاً ايدئولوژي ئي از نوع محافظه كارانه يا ارتجاعي را بوجود مي آورند. حالات رواني همچنين مي توانند به صورت تهاجمي و خشن ظاهر شوند. ... اين حالات تهاجمي بر خلاف حالات اضطراب، باعث بوجودآمدن ايدئولوژي يي از نوع اصلاح طلب يا انقلابي مي گردند.» [3] ايدئولوژي نماز با توجه به تأكيد بر مفاهيمي چون: رحمان و رحيم بودن خداوند سبحان و اصل توحيد در



[ صفحه 40]



اسلام و آرامش و اطمينان قلبي كه براي نمازگزاران ايجاد مي شود، از بروز ترس شديد و دلهره بي مورد جلوگيري مي نمايد؛ در نتيجه نماز يك ايدئولوژي محافظه كارانه يا ارتجاعي نيست. در ايدئولوژي نماز با توجه به نفي غيرالله و صف بندي در مقابل آن، و دوري از ضالين و مغضوبين، بصورت يك ايدئولوژي اصلاح طلب و يا انقلابي خود را مطرح مي كند. در مواردي، ايدئولوژي نماز و اسلام طرحي اصلاح طلب براي تغيير وضع موجود و تبديل آن به وضع مطلوب دارد؛ مثل: آزاد كردن برده به عنوان نوعي مجازات، كمك به نيازمندان و فقرا. ايدئولوژي نماز و اسلام در مواردي طرحي انقلابي و دفعي براي دگرگوني وضع موجود و تبديل آن به وضع مطلوب دارد؛ براي نمونه مي توان كلمه «لا» قبل از «... اله الا الله» را كه نشان دهنده تصميم قطعي و دفعي فرد نمازگزار در نفي معبودهاي غيرواقعي است، ذكر نمود. متناسب با نوع و فاز جامعه، ايدئولوژي نماز (قسمت قابل تغيير آن كه قبلاً بيان شد) مي تواند حالات متفاوتي به خود بگيرد. در جامعه اي كه فاصله بسيار زيادي تا جامعه مطلوب اسلامي دارد؛ تأكيد بيشتر بر تغيير وضع موجود مي باشد؛ ولي در جامعه اي كه فاصله زيادي تا جامعه مطلوب اسلامي ندارد، تأكيد بيشتر بر حفظ وضع موجود است. به بيان ديگر جنبه هايي از جامعه كه با مطلوب هاي اسلامي فاصله زيادي دارند، تأكيد بيشتر بر تغيير وضع موجود بوده و جنبه هايي از جامعه كه با مطلوب هاي اسلامي فاصله نداشته و بر يكديگر انطباق دارند، تأكيد بيشتر بر حفظ وضع موجود است.

در واقع ايدئولوژي نماز هم جنبه انقلابي و هم جنبه ترقي خواهانه و اصلاح طلب دارد.



[ صفحه 41]



جنبه انقلابي آن مربوط به نفي الهه ها و عدم پذيرش قطعي معبودهاي غيرواقعي و دوري از رذايل اخلاقي و ... بوده و جنبه اصلاح طلب و ترقي خواهانه آن مربوط به تقاضاي نمازگزاران از خداوند سبحان براي مواردي چون هدايت مي باشد. همچنين جنبه هاي انقلابي و يا اصلاح طلبانه ايدئولوژي نماز مي تواند مربوط به مطالبي باشد كه در نمازهاي جماعت و جمعه به شكل خطبه ها و سخنراني ها بيان مي شود.

- ايدئولوژي نماز باعث بوجود آمدن «ماي نمازگزار» مي شود. اين ايدئولوژي، مسلمانان را به گردهمايي در مكاني واحد براي انجام نماز فرامي خواند؛ جايي كه نمازگزاران مي توانند همديگر را بشناسند و آن مكان به آنها روحيه و احساسي قوي و استوار ارائه دهد. اين ايدئولوژي «ماي نمازگزار» بوجود آمده را از يك طرف باز قرار مي دهد تا هر فرد مسلمان بتواند در آن شركت نمايد و با ديگر نمازگزاران اتّحاد برقرار نمايد، و از طرف ديگر «ماي نمازگزار» بوجود آمده را بسته قرار مي دهد تا مرزبندي مشخصي را بين نمازگزاران و غيرنمازگزاران، مسلمانان و غيرمسلمانان بوجود آورد. ايدئولوژي نماز بين كساني كه با «ماي نمازگزار» بستگي و همبستگي دارند و كساني كه نمي توانند با «ماي نمازگزار» باشند تمايز قائل مي شود.

- ارزش هايي كه ايدئولوژي نماز بر آنها استوار است و به آنها متكي شده اند در «ماي نمازگزار» متبلور و متجلي مي گردند. به بيان ديگر، بر عهده نمازگزاران است ارزش هايي كه مبناي ايدئولوژي نماز مي باشند متجلي و متبلور نمايند. ارزش هايي كه مبناي نماز قرار مي گيرد عبارتند از توحيد، نبوت، ارزش هايي كه مبناي فضايل اخلاقي معرفي شده اند و ...

علاوه بر باور داشتن ارزش هايي چون توحيد، نبوت، عمل نمودن به آنها



[ صفحه 42]



به معني تجلي و تبلور اين ارزش ها در «ماي نمازگزار» است.

از طرف ديگر لازم به ذكر است گفته شود كه، فضايل و كمالاتي كه در تعاليم اسلامي مطرح مي شوند در عين تعدد و تفاوتهاي موجود، در معني همه صفاتي مرتبط به هم و داراي وحدت و هماهنگي هستند. در واقع همه كمالات و فضايل اخلاقي، صفات و حالاتي هستند كه نتيجه توجه به حضرت حق و سير و حركت به سوي آن مبداء نور و كمال است. رذايل اخلاقي هم با وجود تعدد و اختلاف، نتيجه توجه و علاقه به دنيا و فراموشي و غفلت از خدا است. به بيان ديگر مي توان گفت، همه فضايل اخلاقي از يك سو و همه رذايل اخلاقي از سوي ديگر، هر كدام داراي خاستگاه واحدي بوده، هدف واحدي را دنبال مي كنند. در نتيجه مي توان گفت كه هر كدام از رذايل اخلاقي و فضايل اخلاقي در عين كثرت داراي وحدتي هستند (وحدت در كثرت) در صورتي كه فضايل اخلاقي در بين مردم نمازگزار (به نيت خلوص و قصد قربت) مراعات شود، نشان دهنده تجلي و تبلور اين ارزش ها در «ماي نمازگزار» است.

- در ايدئولوژي نماز گاهي ارزش هاي جديد و نوي بوجود مي آيد. اين ارزش ها ممكن است ارزش هاي خفته اي باشند كه در قالب يك ايدئولوژي يا دنباله ايدئولوژي قبلي ظاهر شوند؛ به عنوان مثال: شهادت دادن بر ولايت و حجت مولاي متقيان(ع) در اذان و يا اين ارزش هاي نو، مفهوم خاصي به خود مي گيرند كه قبلاً به صورت ضمني وجود داشته است. ؛به عنوان مثال: نوع دعاهايي كه در قنوت خوانده مي شود. «مرحوم ملكي تبريزي(ره) در



[ صفحه 43]



قنوت بعضي از اشعار حافظ را مي خواند». [4] و يا اين ارزش هاي نو و جديد همان ارزش هاي قبلي است كه ايدئولوژي نماز آنها را در قالب جديدي بيان نموده است؛ به عنوان مثال: تغيير تعداد ركعت هاي بعضي از نمازهاي يوميه در زمان پيامبر اكرم(ص) يا اين ارزش هاي نو، همان ارزش هاي قديمي است كه در زمان متفاوت ديگري با تركيب و ترتيبي متفاوت در سيستمي نو از قضاوت و ايده هايي جديد انطباق حاصل مي كند؛ به عنوان مثال: دوري از مغضوبين و ضالين امروزي مانند استكبار جهاني و ايادي آن.

- ايدئولوژي نماز، آنچه كه وجود دارد را مورد قضاوت قرار داده و به شرح و توصيف آن مي پردازد؛ به عنوان مثال: والاترين وجود، يعني وجود خداوند سبحان است كه نمازگزار وي را تأييد و مورد ستايش قرار داده و در مواردي چون سوره توحيد به توصيف او مي پردازد؛ همچنين در مورد پيامبر اكرم(ص)، مولاي متقيان حضرت علي(ع) و صالحين به همين منوال است. [5] .

- ايدئولوژي نماز با انتخاب خط مشي مشخص و داشتن هدف هايي غايي و ارائه راه هايي براي رسيدن به آن اهداف، نمازگزاران را بسوي خود مي خواند؛ نمازگزاراني كه داراي اختيار بوده و با ميل خود به سوي نماز مي روند. اين ايدئولوژي سعي مي كند نمازگزاران را بعنوان انسان هايي فعال و نه منفعل، سهيم در روند تاريخ نموده طوري كه سرنوشت خود را در دست بگيرند.



[ صفحه 44]



- با توجه به بند فوق، ايدئولوژي نماز خصوصيتي سياسي هم دارد خصوصاً زماني اين مسأله آشكارتر مي شود كه نمازگزاران چه به صورت نمازهاي جماعت يا نماز فرادي، ابتدا بايد ولايت حق، ولايت پيامبر اكرم(ص) و سايرامامان معصوم(ع) را قبول داشته و سپس به اطاعت از ولي امر و پيروي از مراجع عظام بپردازند. اين خصوصيت سياسي ايدئولوژي نماز (قسمت قابل تغيير آن) متناسب با شرايط و مقتضيات زماني و مكاني مي تواند وضعيت خاصي بخود بگيرد. زماني كه در يك جامعه، نمازگزاران قدرت سياسي را در اختيار دارند، نحوه عمل خاصي دارند كه متمايز و متفاوت است با نحوه عمل نمازگزاران در جامعه اي كه قدرت سياسي در اختيار غيرنمازگزاران است.

- ايدئولوژي نماز، آينده احتمالي دور و نزديك را مشخص مي كند؛ بطوري كه برخي مصداق هاي آن عبارتند از: دوري از فحشا و منكرات، اطمينان قلبي، آرامش دروني، پاداش نيك، رستگاري

- ايدئولوژي نماز مفاهيم بسيار پرمغز، وزين و قابل درك براي عرفا، علما و افراد آگاه را به زبان و مفاهيمي ساده، شفاف و قابل درك براي عموم نمازگزاران بيان مي كند.

- ايدئولوژي نماز مربوط به نمازگزاران و مسلمانان بوده ولي براي گروه خاصي نيست و جنبه جهاني داشته و يا بهتر است گفته شود براي همه انسان هاست. هر انساني كه تمايل دارد مي تواند مفاهيم آن را قبول كرده و اعمال آن را انجام دهد. شعار اين ايدئولوژي اتحاد، برادري و برابري مسلمانان زير لواي پرچم «لا اله الا الله» و «محمد رسول الله(ص)» مي باشد.



[ صفحه 45]



در اينجا اين سؤال مطرح مي شود كه آيا انسان به اين فعاليت هاي عبادي محتاج و نيازمند است؟

در پاسخ بايد گفت: انسان پس از طي مرحله اوّليه جامعه پذيري خود، داراي تفكر و نگرشي نسبت به جهان هستي، انسان و موجودات مي شود. البته دستمايه و زمينه اين تفكر و نگرش ها در ذات انسان يا به بيان بهتر در فطرت انسان وجود دارد. انسان چه بخواهد، چه نخواهد براي خود طرز تفكر و نگرش خاصي نسبت به جهان هستي، انسان و موجودات دارد. «انسان ممكن است جانداران يا درختان يا بت هاي زرّين يا سنگي يا خداي ناديدني يا مردي ربّاني يا پيشوايي شيطاني صفت را بپرستد؛ مي تواند نياكان يا ملت يا طبقه يا حزب خود يا پول و كاميابي را بپرستد ... او ممكن است از مجموعه معتقداتش به عنوان دين، ممتاز از معتقدات غيرديني، آگاه باشد و ممكن است برعكس، فكر كند كه هيچ ديني ندارد. مسأله بر سر اين نيست كه دين دارد يا ندارد، مسأله بر سر اين است كه كدام دين را دارد.» [6] نماز همگامي با هستي است. آنجا كه در قرآن، خداوند سبحان مي فرمايد: «اِنْ مِنْ شَي ءٍ اِ لّا يُسَبِّحُ بِحَمدِهِ وَلكِن لا تَفْقَهُونَ تَسبيحَهُم» [7] موجودي نيست جز آنكه ذكرش تسبيح و ستايش حضرت اوست وليكن شما تسبيح آنها را فهم نمي كنيد. در كتاب احياي فكر ديني، به نقل از ويليام جيمز نوشته شده «انگيزه نيايش، نتيجه ضروري اين امر است كه در عين اينكه در قوي ترين قسمت از خودهاي اختياري و عملي هركس خودي از نوع اجتماعي است، با وجود اين، مصاحب كامل خويش را تنها در جهان انديشه (درون انديشي)



[ صفحه 46]



مي تواند پيدا كند.» [8] نماز آهنگ رهايي از روزمرّگي بودن است. گرفتاري هاي زندگي، اشتغالات ذهني و فرورفتن در دنيا باعث مي شود كه انسان گذر عمر و ايام و توجه به اهداف واقعي را فراموش كند. عامل يا عواملي مورد نياز است تا انسان را از فرورفتن در دنيا و گرفتاري هاي زندگي برهاند؛ يكي از بهترين عوامل براي رهايي انسان از دنيازدگي و بي توجهي به اهداف، نماز مي باشد.

رهبر معظم انقلاب اسلامي حضرت آيت الله العظمي خامنه اي مدظله العالي در اين باره مي نويسد: «در لابلاي مشغوليت هاي فكري كه انسان را احاطه كرده است، وي خيلي كم و به ندرت مي تواند به خود و هدف زندگي و گذشت لحظات و ساعات روزها بينديشد. چه بسا روزها كه شب مي شود و روزهاي ديگري كه آغاز مي گردد و هفته ها و ماه ها كه مي گذرد و انسان به آغاز و پايان آن توجه نمي يابد و گذشت زندگي و معنا يا بطالت آن را احساس نمي كند. نماز يك زنگ بيداري و يك هشدار در ساعات مختلف شبانه روز است. به او برنامه مي دهد و از او تعهد مي خواهد، به روز و شبش معنا مي دهد و از گذشت لحظه ها حساب مي كشد، در آن هنگام كه او مشغول و بي خبر از طي زمان و انقضاي عمر است او را مي خواند، به او مي فهماند كه روزي گذشت، روزي آغاز شد، بايد فعاليت كني، مسئوليتي بزرگتر بر عهده بگيري و كار مهمتري انجام دهي؛ به دليل آنكه بخشي از عمر، از فرصت عمل، به سر آمد بايد بيشتر تلاش كرد و پيشتر رفت؛ زيرا هدف بزرگ است مگر تا وقت نگذشته به آن دست يافت» [9] .



[ صفحه 47]



«انسان هميشه به نماز محتاج است و در عرصه هاي خطر، محتاج تر.» [10] .


پاورقي

[1] ر . ك به جهان بيني اسلامي ، استاد سبحاني، ص 10.

[2] تفسير نماز ، محسن قرائتي ، ص35.

[3] تغييرات اجتماعي، ترجمه دكتر وثوقي، ص100 - 101.

[4] ر . ك به ، نماز نشانه حكومت صالحان، ص102 - 103.

[5] پيامبر اكرم(ص) به عنوان بنده و رسول خدا، حضرت علي (ع) به عنوان ولي خدا، و در انتهاي نماز سلام بر صالحين فرستاده مي شود و ....

[6] جهاني از خود بيگانه، اريك فروم، ص100.

[7] سوره اسراء، آيه 44.

[8] احياي فكر ديني، اقبال لاهوري، ص105.

[9] از ژرفاي نماز ، مقام معظم رهبري، ص10.

[10] نماز نشانه حكومت صالحان ، ص13.


بازگشت