الله اكبر






شهيدان زنده اند «اللَّه اكبر»

به خون آغشته اند «اللَّه اكبر»



بم: بهشت زهرا (س)، سنگ مزار شهيد علي پوشكان



ما خط سرخ خونيم چون ميثم و ابوذر

پوييم راه حيدر تا جان رسد به جانان



لرزاند كاخ بيداد «اللَّه اكبر» ما

پيوسته ياد رحمان ما را بود نگهبان



اهواز: گلزار شهدا، سنگ مزار شهيد بهرام بيضائي



روز نجات مستضعفين است

روز شكست مستكبرين است



جمهوري اسلامي ما «الله اكبر»

تثبيت شد با رأي ما «الله اكبر»



آغاز عدل و فصل بهار است

وقت جهاد و هنگام كار است



اصفهان: گلزار شهدا، سنگ مزار شهيد مهدي هنرمند



از كشته هاي غرق خون خاك خوزستان

مرز طريق القدس را بر ما گشودند



بر لشكر بعثي زدند چون شير غران

بايا حسين (ع) و نعره ي «الله اكبر»



آتش زدند بر جان آن قوم ستمگر

در خون طپيدند خوش آرميدند



اصفهان: گلزار شهدا، سنگ مزار شهيد حسين ماهراني





[ صفحه 46]





گلي از من در اين جا گشته پرپر

كه مي سوزم ز داغش تا به محشر



دلم سوزد كه وقت دادن جان

نه من بودم به بالينش نه مادر



گل من شد خزان در نوجواني

به جا مانده از او يك دانه دختر



شنيدم بود هنگام شهادت

كلام آخرش «الله اكبر»



شهيدان را مپنداريد مرده

به مصداق كلام حيّ داور



تهران: بهشت زهرا (س)، سنگ مزار شهيد محمود محمديان (قطعه 26- رديف 17- شماره 44)



وضو بگرفتم ازخونم به سنگر

سرودم نغمه ي «الله اكبر»



خميني را ز جان ياري نمودم

ره عزت روي عالم گشودم



پيامم را شنو اي مادر من

براي من مكن افغان و شيون



اصفهان: گلزار شهدا، سنگ مزار شهيد براتعلي سلماني



آن را كه شور و عشق و شهادت بود به سر

كي با كش از گروه ستم پيشه كافر است



مهر حقش بود به دل و نام حق به لب

برنده اش سلاح ز «اللَّه اكبر» است



آن سان بريده دل از آمال و آرزو

ني بر عروس بسته دل و ني به مادر است



گر مدعي بخواهد و پرسد كه كيست آن

اين خفته زير خاك ورا نام «جعفر» است



«سوهانيان» شهرت و بالد ز راه صدق

مداح اهل بيت و ثناگوي حيدر است



در روز شش و چار مه شش به سال شصت

در كرخه نور كشته ز صدام كافر است



اي آن كه آمدي و نشستي مزار من

بر خيز و كن قيام كزت ايده بر سر است



هر قطره خونِ جسم من و خون هر شهيد

فرياد مي زند كه خميني مظفر است



علمده: گلزار شهدا، سنگ مزار شهيد جعفر سوهانيان



[ صفحه 47]





جهان حيران ز دين و مذهب ماست

نه شرقي و نه غربي مطلب ماست



شعار ما بود «اللَّه اكبر»

نداي آسماني بر لب ماست



كرج: امامزاده محمد (ع)، سنگ مزار شهيد يونس سليمي



براي سير امواج حقيقت

فضا را در نور ديدند و رفتند



صغير نغمه ي «اللَّه اكبر»

كشيدند و خروشيدند و رفتند



ره حق را گزيدند و خدا را

به چشم دل همي ديدند و رفتند



اصفهان: گلزار شهدا، سنگ مزار شهيد ناصر افلاكيان



الا اي پاسدار دين اسلام

تو بودي پيرو قرآن و احكام



تو اي جانباز و سرباز حسيني

كه فرمان بردي از امر خميني



شعارت بود چون «اللَّه اكبر»

نمودي پيروي از خط رهبر



اصفهان: گلزار شهدا، سنگ مزار شهيد حميد صادقي



شهيد راه قرآن و ديني

تو پاسدار اين سرزميني



خون تو جوشد از زمين «اللَّه اكبر»

رسوا كند منافقين «اللَّه اكبر»



راه سعادت با جان خريدي

بر آرزو و عزت رسيدي



اصفهان: گلزار شهدا، سنگ مزار شهيد محسن كوهي



اي [1] لاله ها كه خفته در اين خاك كشوريد

گل واژه هاي گلشن دين پيمبريد



بر قله ي شهادت و ايثار تا ابد

گلبانگ جاودانه ي «اللَّه اكبر» يد





[ صفحه 48]





هم چون «جواد» اين گل گلزار عاشقان

سرباز انقلاب و فدائي رهبريد



اصفهان: گلزار شهدا، سنگ مزار شهيد جواد (حسين) اميني



از خون سرخ رعنا جوانان

روييده لاله از خاك ايران



هر روز عاشوراست «اللَّه اكبر»

ايران كربلا شده «اللَّه اكبر»



با خون نويسم بر لوح منشور [2] .



تكرار سازيم قيام عاشور



اصفهان: گلزار شهدا، سنگ مزار شهيدان: رحمت الله نصيري، حسين قميان، نورمحمد باقري، علي صادقيان، حسن فارابي، حسن رياحي



شمشير ما طليعه ي «اللَّه اكبر» است

ما خشم بيكرانه ي طوفان امتيم



ما در جهان جمعي حقيم و در جهاد [3] .

آتش فشان قله ي خونين نهضتيم



اي خصم خيره سر تو هم آيين اهريمن

ما خون روشنايي و روح حقيقتيم



اصفهان: گلزار شهدا، سنگ مزار شهيد سيد مرتضي مدرس



من آن سرباز جانباز حسينم

سرافرازم كه سرباز حسينم



من آن قرباني راه خدايم

شهيدي از ديار كربلايم



وضو بگرفتم از خونم به سنگر

سرورم نغمه ي «اللَّه اكبر»



خوانسار: سنگ سفيد، سنگ مزار شهيدان: روح الله زماني، حبيب الله زماني، علي زماني


پاورقي

[1] بجاي «اين»، «اي» پيشنهاد مي شود.

[2] بجاي «نويسم»، «نويسيم» پيشنهاد مي شود.

[3] بصورت «مادر جهان پيرو حقيم و در جهان» پيشنهاد مي شود.


بازگشت