شب زنده داري حضرت زينب


صاحب رياحين الشريعه در جلد سوم كتابش مي نويسد كه حضرت زينب عليهاالسلام در خضوع و خشوع و عبادت و بندگي وارث پدر و مادرش بود بيشتر از شبها را به تهجد و شب زنده داري صبح مي كرد و دائما قرآن تلاوت مي كرد و به گفته ي بعضي از مورخين تهجد و شب زنده داري حضرت زينب عليهاالسلام در تمام عمرش ترك نشد حتي شب يازدهم محرم با آن همه فرسودگي و خستگي و ديدن آن همه مصيبتهاي دلخراش كه حضرت سجاد عليه السلام فرمود: شب يازدهم محرم ديدم عمه ام نشسته نماز مي خواند، و از حضرت فاطمه دختر امام حسين عليه السلام نقل شده: و أما عمتي زينب فإنها لم تزل قائمة في تلك الليلة أي عاشرة من المحرم في محرابها تستغيث إلي ربها و ما هدأت لنا عين و لا سكنت لنا زفرة، عمه ام زينب تمام شب عاشورا در محراب عبادت ايستاده، و پناه به خدا مي برد، ناله ي ما ساكت و اشك مان قطع نمي شد.

و نيز از حضرت سجاد عليه السلام نقل شده قال: عمتي زينب كانت تؤدي صلاتها من قيام الفرائض و النوافل عند مسيرنا من الكوفة إلي الشام، و في بعض المنازل كانت تصلي من جلوس لشدة الجوع و الضعف منذ ثلاث ليال، لأنها كانت تقسم ما يصيبها من الطعام علي الأطفال، لأن القوم كانوا يدفعون لكل واحد منا رغيفا



[ صفحه 237]



واحدا من الخبز في اليوم و الليلة.

از حضرت سجاد عليه السلام نقل شده كه فرمود: كه عمه ام زينب نماز واجب و نماز نافله را در طول سفر از كوفه تا شام ترك نكرد، و در بعضي منزلها سه شب پي در پي نمازش را نشسته مي خواند از شدت گرسنگي و ضعف و ناتواني؛ زيرا كه او سهم غذايش را ميان بچه ها تقسيم مي كرد، زيرا كه به هر يك از ما يك گرده نان در شب و روز مي دادند.

و هم چنين از حضرت زين العابدين عليه السلام نقل شده كه عمه ام زينب با آن كثرت گرفتاري و رنج و تعب از كربلا تا شام نافله ي شبش ترك نشد با آن حال گرفتاري و پرستاري اهل و عيال برادر و تحمل زاري اطفال و تفقد جمعي پريشان روزگار از عبادت و شب زنده داري غفلت نداشت، ولي در يكي از منازل ديدم نشسته نماز مي خواند، پرسيدم چرا نشسته نماز مي خواني؟ گفت: سه شب است غذا نخورده ام قسمت غذاي خود را به اطفال خردسال داده ام امشب از نهايت گرسنگي قدرت ايستادن ندارم، زيرا كه از نظر غذا بسيار به ما سخت مي گيرند. [1] .


پاورقي

[1] رياحين الشريعة ج 3 ص 61 و 62.


بازگشت