حجره در مسجد سهله و كوفه


مرحوم قاضي شاگردان خود هر يك را طبق موازين شرعيه با رعايت آداب باطنيه اعمال و حضور قلب در نمازها و اخلاص در افعال به طريق خاصي دستورات اخلاقي مي دادند و دلهاي آنان را آماده براي پذيرش الهامات عالم غيب مي نمود، خود ايشان در مسجد سهله و كوفه اطاقي داشت و بعضي از شبها را در آن جا به تنهائي بيتوته وشب زنده داري مي كردند، و شاگردان خود را سفارش و توصيه مي كرد كه بعضي از شبها را به عبادت و شب زنده داري در مسجد سهله يا كوفه تا صبح مشغول باشند، و دستور داده بودند چنانچه در بين



[ صفحه 233]



نماز يا قرائت قرآن يا در حال ذكر و فكر براي شما پيش آمدي كرد و صورت زيبائي به نظرتان آمد يا چيزهاي ديگري را از عالم غيب مشاهده كرديد به آنها توجه نكنيد و عمل و كار خود را دنبال كنيد، استاد علامه فرمودند روزي در مسجد كوفه نشسته بودم سرگرم ذكر بودم در اين حال حوريه اي بهشتي از طرف راست من آمد و يك جام شراب بهشتي در دست داشت براي من آورد و خود را به من نشان مي داد تا خواستم به او توجهي كنم ناگهان به ياد حرف استاد افتادم چشم از او پوشيدم توجهي به او نكردم حوريه از طرف چپ من آمد و آن جام شراب را به من تعارف كرد باز هم توجهي به او نكردم و روي خود را از او برگرداندم از من رنجيده شد و رفت و هرگاه به ياد آن منظره مي افتم محزون و افسرده خاطر مي شوم. [1] .


پاورقي

[1] مهر تابان ص 20.


بازگشت