كتمان سر


استاد، يكي از شرايط حتميه ي پيمودن راه خدا را كتمان سر خود و ديگران مي شمردند كه احتمال مي رود كه عبادات مستحبه ي خود را كه يكي از اسرار بين خود و خدا بود افشا كنند و در انظار عموم قرار دهند آن چنانكه از شب زنده داريهاي ايشان و عبادتها و بيتوته ها در مسجد سهله و كوفه چيزي به چشم نمي خورد، و نوشته اند كه بسيار اوقات به خصوص در تابستانها شب را تا صبح به مطالعه به سر مي بردند از اين جا فهميده مي شود كه شب زنده داريها و تهجد و ذكر و فكر به عنوان مقاله عمومي چقدر سبك و فاقد ارزش است آن هم از مثل و مانند چنين استادي كه آني به طرف شخصيت طلبي نزديك نشده، و ريشه ي خودنمائي را به كلي در وجودش سوخته. [1] .



[ صفحه 232]




پاورقي

[1] مهر تابان ص 14.


بازگشت