شب زنده داري يا اعتكاف


سيد نعمت الله جزائري نقل از كتاب منتهي المقال كند كه در سالهاي گراني و قحطي مقدس اردبيلي مال خود را بين فقرا و بينوايان تقسيم مي كرد مبادا آن كه كسي گرسنه بماند، و براي خود به قدر سهم يك فقير برمي داشت، همسر او خشمگين شد كه اين چه كار است كه قوت فرزندانمان را ميان فقرا تقسيم مي كني و آنان را گرسنه مي گذاري، آقا به گفته ي خانم اعتنا نكرد رهسپار مسجد سهله شد و در آن جا سرگرم اعتكاف و شب زنده داري شد، چون دو روز و شب به پايان رسيد مردي با چهارپائي به در خانه اش آمد كه باري گندم همراه داشت گندمي صاف و آرد شده و بسيار خوب، آن مرد به همسر مقدس گفت: كه صاحبخانه در مسجد سهله سرگرم اعتكاف است اين بار آرد را براي شما فرستاده است، اعتكاف تمام شد و شب زنده داري به پايان رسيد، مقدس به خانه برگشت، همسرش گفت: آردي كه به وسيله مرد عرب فرستادي بسيار خوب بود، مقدس حمد و سپاس خداي را كرد كه چنين مورد لطف پروردگارش قرار گرفته است. [1] .



[ صفحه 212]




پاورقي

[1] قصص العلماء ص 345.


بازگشت