چندين هزار سجاده نماز شب


از كرامات آخوند ملا عبدالله يزدي - كه استاد ملا حسين پدر شيخ بهائي است، و صاحب حاشيه بر تهذيب منطق است، و مشهور به علامه ي يزدي بود، و استاد ملا عبدالله ملا جلالي دواني بوده است - اين است كه او وقتي وارد اصفهان شد پاسي از شب گذشت آخوند به توجه باطن و چشم دل نظر كرد به شهر اصفهان بلافاصله دستور داد كه از اين شهر كوچ نمائيد و بيرون شويد؛ زيرا كه مي بينم چندين هزار بساط شراب در اين شهر گسترده اند مي ترسم خداي تعالي عذابي نازل كند ما هم در آتش بسوزيم، ملازمان بارها را بستند، ملا عبدالله هم سوار شد كه از اصفهان خارج شوند هنوز از اصفهان بيرون نيامده هنگام سحر شد آخوند ملا عبدالله بار ديگر چشم دل را گشود و نگاهي به شهر اصفهان كرد و دستور داد برگرديد به اصفهان، زيرا كه مي بينم چندين هزار سجاده گسترده و نماز شب مي خوانند و نيايش مي كنند، دوباره به منزلي كه در شهر اصفهان داشت مراجعت كرد، چون مي دانست نماز شب خوانان به واسطه ي نماز شب هر گونه بلائي را از شهر اصفهان دفع مي كنند. [1] .


پاورقي

[1] قصص العلماء ص 134 يا 234 / احوال شيخ بهائي.


بازگشت