راز و نياز شب ها


حضرت علي بن الحسين عليه السلام دلهاي شب بلند مي شد و شب زنده داري مي كرد و به درگاه خدا عرض مي كرد:

إلهي طال ما نامت عيناي و قد حضر أوقات صلاتك و أنت مطلع علي تحلم عني يا كريم إلي أجل قريب فويل لهاتين العينين كيف تصبران علي تحريق النار إلهي طال ما مشت قدماي في غير طاعتك و أنت مطلع علي تحلم عني يا كريم إلي أجل قريب فويل لهاتين القدمين كيف تصبران علي تحريق النار إلهي طال ما ركبت نفسي ما نهيت عنه فحلمت عنها يا كريم إلي أجل قريب فويل لهذا الجسم الضعيف كيف يصبر علي تحريق النار.



[ صفحه 171]



خدايا خواب چشمانم طولاني شد در حالي كه هنگام نماز تو رسيده و تو بر حال من آگاهي ولي چشم پوشي مي كني اي كريم تا مدتي نزديك، پس واي بر اين دو چشم چگونه بر سوختن در آتش صبر كنند، خدايا مدتي است كه قدمهاي من در راه غير فرمانبرداري تو رفته اند و تو آگاهي ولي مدتي كوتاه چشم پوشي مي كني اي كريم، پس واي بر اين دو قدم از سوزش آتش، چگونه طاقت مي آورند در آتش، خدايا مدتي است كه نفس من نافرماني ترا مي كند و تو چشم پوشي مي كني از آنها پس واي بر اين بدن لاغر و ضعيف چگونه صبر كند بر آتش سوزان تا به اين جا رسيد و عرض كرد:

إلهي ليتني لم أخلق لشقاوة جسدي، إلهي ليت أمي لم تلدني، إلهي ليتني لم أسمع بذكر جهنم و سلاسلها و تثقيل أغلالها، إلهي ليتني كنت طائرا فأطير في الهواء من خوفك، إلهي الويل لي ثم الويل لي إن كان الي جهنم محشري، إلهي الويل لي ثم الويل لي إن كان في النار مجلسي، الويل لي ثم الويل لي إن كان الزقوم طعامي، إلهي الويل لي ثم الويل لي إن كان حميم فيها شرابي، إلهي الويل لي ثم الويل لي إن كان الشيطان و الكفار فيها أقراني، إلهي الويل لي إن أنا قدمت عليك و أنت ساخط علي، تا آخر مناجات.

خدايا كاش من براي بدبختي و شقاوت جسم آفريده نمي شدم، خدايا كاش مادر مرا نمي زاييد، الهي كاش من نام جهنم و زنجير و غلها و سنگيني آنها را نمي شنيدم، بارالها كاش من پرنده اي در آسمان بودم در هوا پرواز مي كردم از خوف و بيم تو در امان بودم، خدايا واي بر من پس واي بر من اگر جهنم جايگاه من باشد بارالها واي بر من پس واي بر من اگر در آتش جايگاه من باشد واي بر



[ صفحه 172]



من پس واي بر من اگر زقوم جهنم غذاي من باشد، واي بر من پس واي بر من اگر حميم جهنم شراب آشاميدني من باشد، خدايا واي بر من پس واي بر من اگر شيطان و كفار نزديكان و رفيقان من باشند، خدايا واي بر من پس واي بر من اگر به سوي تو بيايم و تو بر من خشمناك باشي. [1] .


پاورقي

[1] صحيفه ي جامعه ي سجاديه ص 490.


بازگشت