خلوت چيست


نقل كلام بعضي از اهل حال در معني خلوت با خداي متعال:

سيد عليخان در روضه ي بيست و هفتم از شرح صحيفه ي سجاديه مي فرمايد: خلوت با خدا عبارت از تنهائي بنده در جائي كه خلوت مي كند در آن جا از تمام كارها سواي خدا از محسوسات ظاهري و باطني، همت و نيتش را صرف مي كند به رو آوردن به سوي خدا و از همه چيز جز او جدا مي شود با خدا انس پيدا مي كند و از غير خدا وحشت دارد، از بعضي از عابدان پرسيدند چطور به تنهائي خو گرفته اي؟ گفت: من تنها نيستم من همنشين خداي عزوجل هستم هرگاه بخواهم خدا با من سخن بگويد كتابش را مي خوانم و هرگاه بخواهم من با او حرف بزنم نماز مي خوانم. [1] .

واعظ كم نظير و خطيب توانا مرحوم حسينعلي راشد كه سالها سخنرانيهايش



[ صفحه 144]



از دستگاه فرستنده ي ايران پخش مي شد و قسمتي از آن سخنرانيها در شش مجلد چاپ شده، مورد استفاده ي عموم قرار گرفته، در شرح حال پدرش مرحوم آخوند ملا عباس تربتي نوشته كه شب بسيار سرد زمستاني از كاريزك زادگاه آن مرحوم به تربت مي رفتيم مريدي داشت به نام شيخ حبيب همراه ما بود يك ساعت به اذان صبح مانده بود پدرم همانطور كه راه مي رفت نماز شبش را مي خواند [2] شيخ حبيب هم با او همراهي مي كرد چون به روستاي حاجي آباد رسيديم صبح شد در آن هواي سرد تندبادي مي وزيد روي آن زمينهاي يخ زده بدن انسان را خشك مي كرد مرحوم حاج آخوند جلو ايستاد رو به قبله اذان گفت همراهش به او اقتدا كرد او نماز صبح را با همان طمأنينه و خضوع و خشوعي خواند كه هميشه مي خواند در حالي كه از چشمان من از شدت سرما اشك مي ريخت و دانه هاي اشك روي گونه يخ مي بست و من در آن زمان نه يا ده سال داشتم. [3] .



[ صفحه 146]




پاورقي

[1] شرح صحيفه ي سجاديه ص 341.

[2] نوافل را در حال راه رفتن هم مي توان خواند.

[3] فضيلتهاي فراموش شده.


بازگشت