آيه سوم


(و بالأسحار هم يستغفرون) أي: يسألون الله المغفرة لذنوبهم.



[ صفحه 46]



از حضرت صادق عليه السلام روايت شد كه مراد از اين استغفار استغفاري است كه هفتاد مرتبه در نماز وتر در آخر شب استغفار مي كنند. [1] .

و در تفسير منهج الصادقين است كه با وجود خواب اندك و عبادت بسيار هنگام سحر طوري استغفار مي كردند مانند كسي كه تمام شب را به نافرماني خدا گذرانده، اين دليل است كه آنان با كثرت و زيادي در عبادت عجب در عمل نداشتند، خودبيني در آنان راه نداشت اصولا عبادت خود را به حساب نمي آوردند.

از حضرت امام محمدباقر عليه السلام روايت شده: اين در شأن گروهي نازل شده كه سحرگاهان در نماز وتر هفتاد بار استغفار مي كردند.

قتاده كه از مشاهير اهل سنت است از سعيد ابن جبير و او از ابن عباس كه فرمود: اين آيه در شأن اهلبيت، «علي، فاطمه، حسن، حسين» نازل شده سپس گفته است:

كان علي عليه السلام يصلي ثلثي الليل الآخرين و ينام الثلث الأول، فإذا كان السحر جلس للاستغفار و الدعاء، و كان ورده في كل ليلة سبعين ركعة يختم فيها القرآن. [2] .

اميرالمؤمنين عليه السلام ثلث اول شب را مي خوابيد و سحرگاهان مي نشست براي استغفار و دعا، ورد و ذكرش هر شبي هفتاد ركعت نماز و يك ختم قرآن بود.

رسول خدا صلي الله عليه و اله شب كه براي شب زنده داري بيدار مي شد عرض مي كرد:

«اللهم لك الحمد أنت الحق و وعدك الحق و قولك الحق و الجنة حق و النار حق و النبيون حق و محمد حق و الساعة حق، اللهم لك أسلمت و بك آمنت و عليك توكلت و إليك أنبت و بك خاصمت و إليك حاكمت، فاغفر ما قدمت و أخرت و ما أسررت و ما



[ صفحه 47]



أعلنت، أنت المقدم و أنت المؤخر، لا إله إلا انت، و لا حول و لا قوة إلا بك».

حضرت داود از جبرئيل پرسيد چه شبي از شبها برتر و افضل است؟ عرض كرد نمي دانم جز اين كه عرش هنگام سحر به حركت و جنبش در آيد و عرش به حركت در نمي آيد مگر به جهت فراواني تجليات خدا و سرور و شادماني شب زنده داران يا ناله گناهكاران و استغفار كنندگان در آن وقت شب يا به واسطه ي عفو و بخشش فراوان خدا و مستجاب شدن دعا در سحرگاهان يا تعجب نيكي خدا در توجهش به بندگان فراري از دربارش با اين كه خدا از آنان بي نياز است و آنان به خدا نياز دارند با اين همه لطف آنان بي خبر و غافلند ولي خدا به آنان نظر لطف و مرحمت دارد و آنان را به سوي خويش دعوت مي كند و مي فرمايد: «آيا استغفار كننده اي هست؟ نادم و پشيمان و توبه كننده اي پيدا مي شود؟ سائل و بي نوائي هست؟» و يا به واسطه ي تعجب غفلت ها و بي خبرهاي اهل غفلت كه به خواب درمانند در وقت سحر و باز مانند هنگام سحر و محروم شوند از بركت آن ساعت، و بدان كه خداي تعالي پيامبرش را فرمان شب زنده داري داد؛ زيرا كه اين راه نزديكترين راه به خدا است براي كسي كه از صدق و صفا به خدا رو آورد، به جز انسان صابر كسي توانائي آن را ندارد.

و روايت شده كه الياس پيغمبر، عزرائيل براي قبض روحش آمد الياس گريه كرد، عزرائيل پرسيد چرا گريه مي كني با اين كه به سوي پروردگارت مي روي؟ جواب داد براي شبهاي بلند زمستان و روزهاي كوتاه آن كه دوستان خدا در پيشگاه خدا مي ايستند و روزهايش را روزه مي گيرند، به خدمت مي ايستند و لذت مي برند به واسطه ي نيايش و مناجات با محبوبشان و من در زير توده هاي



[ صفحه 48]



خاك در گرو اعمالم باشم، خطاب رسيد كه ما ترا در روز قيامت زنده نگه داريم بواسطه ي علاقه و دوستي تو به خدمت ما. [3] .

و روي أنه كان مما ناجي الله به داود: يا داود عليك بالاستغفار في دلج الليل إلي الأسحار، يا داود إذا جن عليك الليل فانظر ارتفاع النجوم في السماء و سبحني و أكثر من ذكري حتي أذكرك، يا داود إن المتقين لا ينامون ليلتهم إلا بصلاتهم و لا يقطعون نهارهم إلا بذكري، إن العارفين كحلوا أعينهم بمرو السهر و قاموا ليلتهم يطلبون بذلك مرضاتي، يا داود إنه من يصلي بالليل و الناس نيام يريد بذلك وجهي فإني آمر ملائكتي أن يستغفروا له، و يشتاق إليه جنتي فيدعوا له كل رطب و يابس. [4] .

و روايت شده كه از مناجاتهاي داود با پروردگارش آن كه خطاب رسيد اي داود بر تو باد استغفار در دلهاي شب تا سحرگاهان، اي داود هرگاه تاريكي ترا فرا گرفت نگاه به ستارگان آسمان كن كه روي به غروب و افول نهاده اند آنگاه مرا تسبيح كن، فراوان مرا ياد كن تا ترا ياد كنم، اي داود پرهيزكاران شب نمي خوابند بيدارند و براي من نماز مي خوانند، روزشان را به پايان نمي رسانند مگر با ياد و ذكر من، اي داود سرمه چشم عارفان بيداري و بي خوابي است، شبها به پا خيزند خوشنودي و رضاي مرا جويند، اي داود هر كس شب را به خاطر من نماز گذارد در آن وقتي كه مردم در خوابند فرشتگانم را فرمان دهم كه برايش طلب آمرزش كنند، بهشت من اشتياق ديدار او را دارد، هر تر و خشكي براي او دعا كنند.



[ صفحه 49]



روايات در باب استغفار فراوان است، خداوند در قرآن كريم به پيغمبرش دستور استغفار مي دهد و مي فرمايد: (سبح بحمد ربك و استغفره إنه كان توابا) [5] .

و قال علي عليه السلام لكميل بن زياد: «يا كميل أكثر الاستغفار فإن الاستغفار يزيد في الرزق» [6] اي كميل فراوان استغفار كن كه استغفار روزي را زياد مي كند.

مردي خدمت حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام رسيد عرض كرد يا اميرالمؤمنين گناه من بسيار است دعا كن تا خدا مرا بيامرزد حضرت فرمود استغفار كن، ديگري آمد عرض كرد اي اميرالمؤمنين زراعت من از بي آبي خشك شده، دعا كن خداي تعالي باران فرستد، فرمود استغفار كن، سومي شرفياب محضر مقدس آن حضرت شد عرض كرد يا اميرالمؤمنين مردي درويش و بينوا و فقيرم دعا فرمائيد خدا از لطف عميم خود مرا انعامي فرمايد و بي نياز كند، فرمود استغفار كن، چهارمي خدمت آن جناب آمد و عرض كرد مال بسيار دارم اما فرزند ندارم دعا كن تا حق سبحانه تعالي مرا فرزندي دهد، حضرت فرمود استغفار كن، ديگري بلند شد و عرض كرد يا سيد الوصيين باغ و بوستان من ميوه اش كم شده از حق تعالي طلب افزوني و فراواني كن، حضرت فرمود برو استغفار كن، مردي ديگر عرض كرد يا علي در ناحيه و اطراف ما چشمه ها خشك شده قناتها و كاناليزها بي آب شده از تو خواهش مي كنم دعا كني، فرمود استغفار كن، ابن عباس گفت در خدمت آن حضرت بودم عرض كردم يا علي از شما سؤالات گوناگوني شد همه را يك جواب دادي، در پاسخ فرمود يابن عم مگر قول خداي



[ صفحه 50]



تعالي را نشنيده اي كه مي فرمايد: (فقلت استغفروا ربكم إنه كان غفارا) (يرسل السماء عليكم مدرارا) (و يمددكم بأموال و بنين و يجعل لكم جنات و يجعل لكم أنهارا) [7] .

به آنان گفتم از پروردگار خويش آمرزش طلبيد كه او بسيار آمرزنده است تا بارانهاي پي در پي پربركت بر شما فرستد و شما را با اموال و فرزندان فراوان امداد كند و باغهاي سرسبز و نهرهاي جاري در اختيارتان گذارد.


پاورقي

[1] تفسير صافي ج 5 ص.

[2] تفسير منهج الصادقين ج 9.

[3] تفسير روح البيان ج 9 ص 156.

[4] رساله ي لقاء الله ص 75.

[5] سوره نصر.

[6] بحارالانوار.

[7] تفسير منهج الصادقين ج 10 سوره نوح آيه 10 تا 12.


بازگشت