رشد و پيشرفت اقامه نمازدر نيروهاي مسلح


سخنراني رياست دفتر عقيدتي سياسي فرماندهي كل قوا حاج آقا صفائي

بسم الله الرحمن الرحيم

ده دقيقه فرصت در نظر گرفته شده است كه از رشد و پيشرفت امر مهم اقامه نماز را در سطح نيروهاي مسلح به صورت گزارش وار خدمت شما عزيزان عرض كنم. چون در هفته دفاع مقدس هستيم، من يك خاطره كوتاهي را بدون شرح، وصف و تفسير، از بسيجيان گمنام خدمت شما عزيزان عرض مي كنم. بعد اين گزارش كه مكتوب است، در بقيه فرصتي كه دارم، از رو خواهم خواند و ان شاءا... وقت را رعايت كرده باشيم. در دوران غربتي جنگ بود. برحسب وظيفه اي كه داشتيم، به آبادان رفته بودم. نيروهاي مسلحي كه در آبادان مستقر بودند، بخشي از ارتش بودند. و بخشي ديگر از بسيج، قرار شد كه بعدازظهر با بچه هاي بسيج هم ديداري داشته باشيم. فصل، فصل گرمي بود و دشمن تا حول و حوش آبادان پيش آمده بود. هتلي بود، در آنجا كه حالا اسمش به خاطرم نيست. هتل چند طبقه اي بود كه در تيررس خمپاره دشمن بود.

حدود 20 تا 30 نفر بسيجي، در طبقه همكف اين هتل براي اين كه از آتش خمپاره دشمن مصون باشند در آنجا زندگي مي كردند. من بعدازظهر شايد ساعت



[ صفحه 118]



5 يا 6 بعدازظهر بود. براي ديدن اين بسيجي ها رفتم عده اي از اينها خوابيده بودند. بعد يكديگر را بيدار كردند. چند دقيقه اي براي آنها صبحت كرديم. بعد يكي از آنها كه دوربين عكاسي داشت، پيشنهاد كرد و گفت: حاج آقا موافق هستيد، برويم بيرون (كه آفتاب هست با شما عكس بگيريم؟ گفتم مانعي نداره اين را توي پرانتز، عرض كنم كه (اينها تعداد بسيجي بودند كه دوره جنگهاي كلاسيك و منظم نداشتند. اول شب نمازشان را مي خواندند و در گروههاي 4 و 5 نفره با آرپي جي هفت و نارنجك و با همين سلاحهاي انفرادي در تاريكي حركت مي كردند و مي رفتند. وارد جهبه دشمن مي شدند و عمليات ايذايي را نسبت به دشمن انجام مي دادند. تانگ مي زدند. نارنجك توي سنگرهاي دشمن مي انداختند.

اگر عراقي به منظور كاري بيرون مي آمد به رگبار مي بستند و طبيعي بود كه هر شب تعدادي از اين ها به شهادت مي رسيدند. و يا مجروح يا اسير مي شدند. يعني از اين 20 يا 30 نفر يقينا 5 يا 6 نفر برنمي گشتند. و بچه هاي ديگر داوطلب جايگزين مي شدند. از هتل بيرون آمديم و ايستاديم. آن بنده خدا بسيجي كه دوربين داشت. تلاش مي كرد كه توي كادر عكاسي اش قرار بگيريم تا عكس همه را بگيرد. يك دفعه ديدم يك جوان بسيجي كه بيش از 16 و 17 سال بيشتر نداشت يواشكي از صف جدا شد و رفت كنار كه عكس او نيفتد و عكس او در جمع ما نباشد. بعد از اين كه عكس گرفته شد. من اين جوان را خواستم به او گفتم: چرا تو كنار رفتي؟ بقيه تلاش مي كردند كه حتما عكس شان بيفتد؟! ديدم كه سرش را پائين انداخت. يك مقداري سرخ شد. من اصرار كردم. گفتم: نه بايد علتش را بگويي! بعد كه اصرار كردم گفت: حاج آقا من نداي امام را شنيدم جبهه



[ صفحه 119]



نيرو نياز دارد. دانش آموز سوم دبيرستان هستم. و اهل ابرقوي شيراز. وقتي كه پيام امام را شنيدم لبيك گفتم و درسم را كنار گذاشتم و آمدم جبهه فقط به خاطر خدا. وقتي كنار شما قرار گرفتم، يك لحظه اين فكر به ذهنم رسيد كه آيا عكس گرفتن من با آن خلوصي كه دارم منافات ندارد؟ اين كه عكس من در جمع باشد و شما نيز باشيد. احيانا در روزنامه يي چاپ كنند يا به همديگر نشان بدهند و بگويند اين فلاني است چون به خاطر خدا به جبهه آمدم. نخواستم... اين مقدار حتي.

ببينيد اين اخلاصها بود كه در 8 سال دفاع مقدس ما را پيروز كرد. والا از هيچ جهت ما با دشمن قابل مقايسه نبوديم. از نظر سلاح، اطلاعات نظامي، نداشتن پشتيبانهاي سياسي در سطح جهان، نداشتن پشتيبانهاي اقتصادي محدوديتهايي داشتيم. در واقع خودمان بوديم و دشمن، همه بودند (شرق و غرب) الان كه اين خاطره را نقل مي كنم. نمي دانم اين جوان به شهادت رسيد. يا نه؟ اما يك جوان 16، 17 ساله بسيجي اين قدر عملش را خالص براي خدا انجام مي دهد.

اين طبيعي نبود. اين ها را در كتاب نخوانده بود كه با خودش بيانديشد كه حالا عكسش در آنجا با ما باشد. منافات دارد و با اخلاصي كه او دارد. با جناب آقاي قرائتي ما به اين نتيجه رسيديم كه به دليل اين كه نيروهاي مسلح ويژگيهايي دارند آنها اجلاس نماز مستقل سالانه داشته باشند.

اجلاس نماز نيروهاي مسلح هم تقريبا حدود يك ماه قبل تشكيل شد. با ميزباني نيروي انتظامي بود كه برادر عزيزمان جناب آقاي قرائتي هم تشريف آوردند و برخي از برادران روحاني كه در اين جمع هستند يا در سازمان هاي



[ صفحه 120]



عقيدتي سياسي هستند. آنها همه احيانا در آن سمينار يك روزه بودند. خب در محدوده فكري خودمان مشكلات را مطرح و جمع بندي كرديم. ان شاءا... در حدي كه خدا توفيق بدهد، به دنبال رفع مشكلات هستيم. علت اين كه حضور نظاميان در اين جلسه كمرنگ است از اين جهت هست كه به طور مستقل اجلاس نماز سالانه در سطح نيروهاي مسلح هر سال به ميزباني يك نيرو تشكيل مي شود. اما در اين جلسه بنده ماموريت يافتم كه خدمت شما عزيزان برسم و اين گزارش مكتوب را فقط عرض بكنم. در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ما در حال حاضر 644 مسجد و نمازخانه داريم. بعضي جاها سوله هايي داريم كه اسمش را نمازخانه گذاشتيم. در ارتش 350 مسجد و نمازخانه، در نيروهاي انتظامي 2988 نمازخانه. ممكن است تعجب كنيد كه چطور آمار نيروي انتظامي اين تعداد؟ به دليل آن است كه نيروي انتظامي پاسگاه هاي متعددي در سطح كشور دارد. گاهي در همان پاسگاه مثلا يك اطاق 3 ضربدر 3 را يك عبارت «نمازخانه» در آنجا نوشته شده است و اختصاص داده اند به امر نماز. به اين دليل تعدادش زياد است. وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح 135 مسجد و نمازخانه دارد. ستاد كل نيروهاي مسلح 5 مسجد يا نمازخانه.

در خود مركز و توابع يي كه دارد. يك آموزش فرد به فرد، در نيروهاي مسلح داريم. كه در طي سال گذشته در سپاه 271387 نفر اين آموزش را ديده اند. هر كس كه به عنوان وظيفه جزو پرسنل نيروهاي مسلح مي شود، در همان ابتدا قرنطينه نماز گونه يي نسبت به او انجام مي شود. اگر نماز را بلد نيست يا مشكل دارد، از همان جا نمازآموزي با خصوصيات و ويژگيهايي كه در اين فرصت كوتاه نمي توانم خدمتتان عرض بكنم، كار شروع مي شود. البته نماز را آموزش



[ صفحه 121]



مي بينند. حالا اگر نمي خوانند آن يك بحث ديگري هست. در ارتش 340854 نفر، در نيروي انتظامي 176170 نفر، در وزارت دفاع 44488 نفر، در ستاد كل 991 نفر كه كمتر از جاهاي ديگر سرباز دارد. نماز جماعت ظهر در تمام اين مساجد و نمازخانه ها تشكيل مي شود. استثناست كه شما وارد يك پادگاني بشويد و نماز جماعت ظهر به خاطر مثلا نبودن يك روحاني يا به مرخصي رفتن آن روحاني تشكيل نشود. با همين تعداد و با يك تعداد كمتر نماز جماعت مغرب و عشاء هم انجام مي شود و نماز جماعت صبح هم شروع شده است. اميدواريم كه آمار آن در آينده نزديك به حد قابل ارائه يي برسد. در ارتش، در سپاه، در نيروي انتظامي، در وزارت دفاع و عقيدتي سياسي ستاد كل، ستاد حي الصلوة تشكيل شده است. اين ستادها هفته يي يا دو هفته يكبار تشكيل مي شوند. در اين زمينه بازرسي هايي بعمل مي آيد. مشكلات، مسائل در آنجا مطرح مي شود. رياست عقيدتي سياسي يا حوزه نمايندگي ولي فقيه و كساني كه عضو اين ستاد هستند. دست به دست هم مي دهند. و تلاش مي كنند كه مشكلات، نواقص، كمبودها را رفع كنند. آخرين مسئله يي كه قبل از تمام شدن وقتم عرض خواهم كرد، اين است كه در مراكز آموزشي كه فرماندهي محترم نيروي زميني ارتش، تيمسار دادبين صبح هم مطرح كردند، شايد 80 يا 90 درصد جوان هاي اين مملكت از بي سواد تا دكترا و فوق دكترا به عنوان وظيفه به اين مراكز آموزشي مي آيند. مراكز آموزشي گاهي 4000 نفر، 5000 نفر، 6000 نفر سرباز آموزشي دارد. جاهايي مثل عجب شير يا صفرپنج كرمان و بيرجند كه در ارتش 10 تا از اين مراكز آموزشي وجود دارد. همين حدود هم شايد سپاه داشته باشد. ما در مراكز آموزشي از نظر مسجد با كمبود جا و فضا رو به رو



[ صفحه 122]



هستيم. برادرمان آقاي «سازندگي» كه مسئول عقيدتي سياسي صفرپنج كرمان هستند و در ستاد حي علي الصلوة كرمان هم فعاليت دارند. در سوله يي كه صبحانه و نهار در آنجا داده مي شود. در خدمتشان بوديم، ايشان گفتند. اي كاش يك سوله اين جوري هم ما در مركز آموزش 05 كرمان داشتيم. البته بعد از انقلاب آنجا مسجد ساخته شده است. منتها مسجد حدود 800 نفر، 1000 نفر را جا مي دهد. بقيه سربازها اگر چنانچه هوا مساعد باشد بيرون روي آسفالت يا موكت زير پايشان پهن مي كنند و مي نشينند نماز را اقتدا مي كنند. يا به سخنراني گوش مي كنند. اگر هوا نامساعد باشد. بقيه افراد از خواندن نماز جماعت محرومند. جناب آقاي قرائتي در اينجا تشريف دارند. شما ممكن است افراد خير يا افراد متمكني از نظر فكري، مالي، معنوي در بين تان وجود داشته باشد. من عرضم در اين جلسه فقط اين است كه اگر بانيان خيري پيدا بشوند. بفرماييد كه خود نيروي مسلح بودجه دارد. حالا بودجه دارد. ولي خوب هزار و يك مشكل هم دارد. والا در همان جا انجام شده بود. اگر در هر مركز آموزشي كه ما داريم يكي از اين سوله هايي كه ظهر در اينجا نماز خوانديم، ساخته بشود. اسمش هم نمازخانه باشد و مخصوص كار نماز هم باشد، من خيال مي كنم، انسان بالاتر از اين نتواند ثوابي را تصور بكند به هر حال جوان هاي اين مملكت مرتب مي آيند و 4 ماه در اين مراكز مشغول ديدن دوره هاي آموزشي هستند. از بدو يا شروع دوره 4 ماه در اين مراكز آموزشي نماز جماعت صبح ظهر و عصر خوانده مي شود.

و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته



[ صفحه 125]




بازگشت