فلسفه عبادت از نگاه علي






هست ما را پادشاهاي بي خلاف

در پس كوهي كه هست آن كوه قاف



نام او سيمرغ سلطان طيور

او به ما نزديك و ما زو دور دور



منطق الطير عطار نيشابوري

مولا علي (ع) خود رب النوع عبادت است و آن كس كه تجسم خداخواهي و خداجوئي است به يقين بهتر از هر كسي مي تواند سخن از عبادت به ميان آورد زيرا به عيان ديده و طعم آن را عمري چشيده است. او بهتر از هر كس مي تواند سيماي عبادت را براي انسان ها به تصوير بكشد و بزرگترين تجربيات عاشقانه خويش را بيان كند. حضرت درباره فلسفه عبادت هايي كه در اسلام وارد شده است مي فرمايد:



[ صفحه 37]



... تسكينا لاطرافهم و تخشيعا لابصارهم و تذليلا لنفوسهم و تحفيظا لقلوبهم و اذهابا للختيلا عنهم و لما في ذلك من تعقير عياق الوجوه بالتراب تواضعا و التصاق كرائم الجوارح بالارض تصاغرا و لحوق البطون بالمتون من الصيام تذللا.

خداوند بندگانش را به نماز و زكات و تلاش در روزه داري سفارش كرده است تا اعضا و جوارحشان آرام، ديدگانشان خاشع، جان و روانشان فروتن و دلهايشان متواضع باشد و كبر و خودپسندي از آنان رخت بربندد؛ چرا كه در سجده بهترين جاي صورت را به خاك ماليدن، فروتني آورد و گذاردن اعضاي پرارزش بدن بر زمين،اظهار كوچكي كردن است. روزه گرفتن و چسبيدن شكم به پشت، عامل فروتني است [1] .

آن گاه حضرت ادامه مي دهند كه:

انظروا الي ما في هذه الافعال من قمع نواجم الفخر و قدع طوالع الكبر.

به آثار عبادت بنگريد كه چگونه شاخه هاي درخت تكبر را در هم مي شكند و از روييدن كبر و خودپرستي جلوگيري مي كند.

در اين بيان حضرت، عبادت، عامل آرامش خشوع و فروتني است و



[ صفحه 38]



اما ايشان بر روي يكي از اثرات مهم عبادت تأكيد دارند و آن صفت غلبه بر كبر است چرا كه علاوه بر متن سخنانشان كه چند بار به آن اشاره مي فرمايند، باز هم جداگانه آن را متذكر شده و مي فرمايند: افزون طلبي و تلاش براي رسيدن به بالاترين قله هاي فخر و جاه، اساس تمامي ظلم ها، خيانت ها و رذالت هاست. از سوي ديگر تكبر، نشأت گرفته از خيالات و اوهامي است كه وجود انسان را دربر مي گيرد و تصور مي كند كه جايگاهي رفيع تر از ديگران دارد از اين روي خواهان سهم بيشتري است. ناچيز شمردن ديگران باعث مي شود كه آدمي نسبت به خويشتن خويش كر و كور شود و اولين زبانش اين است كه انسان متكبر خود را از رسيدن به كمالات محروم مي دارد و از نظر اجتماعي حق و حقوق ديگران را ضايع مي سازد. قرآن كريم مي فرمايد:

يطبع الله علي كل قلب متكبر جبار

يعني خداوند بر قلب هر متكبري مهر مي زند. به خاطر همين، درمان آن نيز مشكل است:



ذلت آدم را شكم بود وباه

وان ابليس از تكبر بود و جاه



لاجرم او زود استغفار كرد

وان لعين از توبه استكبار كرد [2] .





[ صفحه 39]



آدم و ابليس هر دو نافرماني كردند آدم زود توبه كرد در حالي كه شيطان چون گناهش تكبر بود نتوانست توبه كند. اولي پيامبر الهي شد اما دومي براي هميشه مطرود گشت. بنابراين اولين اثري كه عبادت به ارمغان مي آورد صفت فروتني است. اما اگر باعث فروتني نشد، با همه ويژگي هايش «صد گناه از اين عبادت برتر است.» [3] .



سيئة تسونك خير عند الله من حسنه تعجبك

گناهي كه ترا پشيمان سازد بهتر است از كار نيكي كه ترا به خودپسندي وادارد. [4] .

عبادت بايد فقط و فقط از سر خلوص و بندگي باشد، حتي اگر براي معامله با خدا باشد نيز ارزشي ندارد. عبادت كردن به اميد بخشش الهي يك نوع معامله است و معامله گري كار بازرگانان و پرستش از روي بيم و ترس، كار بردگان؛ اما عبادت به خاطر سپاس گزاري، روش آزادگان است. [5] عبادت به روش تجار و بردگان ناشي از نشناختن معبود و جهل به كنه عبادت است. اين است كه پيامبر اسلام مي فرمايند: بهترين مردم كسي است كه عبادت را معشوق خود بداند، با عبادت معانقه كند و آن را با تمام



[ صفحه 40]



وجود لمس نمايد. [6] .



تو بندگي چو گدايان به شرط مزد مكن

كه خواجه خود روش بنده پروري داند



حافظ

و عبادت واقعي همين است و بس!.



[ صفحه 41]




پاورقي

[1] نهج البلاغه - خطبه 192.

[2] مثنوي مولانا بيت 527 / 5.

[3]



مي خور كه صد گناه ز اغيار در حجاب

بهتر ز طاعتي كه ز روي ريا كنند حافظ.

[4] نهج البلاغه - حكمت 46.

[5] ر. ك. نهج البلاغه - حكمت 237.

[6] اصول كافي ج 2 ص 83 ح 3.


بازگشت