آيةالله بهاءالديني و اهتمام او به نماز


استاد اخلاق آية الله حاج آقا رضا بهاءالديني در باب اهميت و توجه خاص نسبت به نمازهاي واجب و مستحب چنين مي فرمايند:

نماز معراج است اگر نماز انسان صادقانه باشد و حرفهايي كه در نماز مي زند دروغ باشد اين نماز معراج است وقتي انسان مي گويد: اياك نعبد و اياك نستعين يعني عبادت و بندگي من منحصر به حق تعالي است. اگر انسان موجودي باشد كه غير خدا را عبادت نكند و به ماسوي الله استعانت نجويد نماز معراج او است.

ولي چرا نفوس عروج پيدا نمي كنند چرا به سوي خدا حركت نمي كنند؟ چگونه است كه هم نماز مي خواند هم قلدري و سفاكي مي كند اين براي اين است كه نمازش صادقانه نيست.

اگر نماز صادقانه بود عروج دارد. دروغ بافي آدم را به جايي نمي رساند. در نماز امام زمان (عج) تكرار اياك نعبد و اياك نستعين براي اين است كه عروج پيدا كنيد. ولي اگر صد تا دروغ گفتيد سقوط پيدا مي كنيد» [1] .

و در شرح حالش چنين مي فرمايند:

«بنده از نوجواني به روزه و نماز شب علاقمند بودم سالهاي بسياري با آنها انس داشته ام كه منشأ آثار و خيرات فراواني برايم بوده اند. اولين باري كه ارواح علماي بزرگ به سراغ ما آمدند هنگامي بود كه از شدت روزه فشار سختي را تحمل مي كردم حتي افرادي چون امام خميني توصيه به



[ صفحه 266]



ترك روزه مي كردند اما آثار و بركات آن بسيار بود و علاقه فراواني به آنها نشان مي دادم. به نماز شب نيز عشق و علاقه اي زياد در خود احساس مي كردم به طوري كه خواب شيرين در برابر آن بي ارزش بود.

به حدي اين شور و عشق در من زياد بود كه گاهي خود بيدار مي شدم و گاهي دست غيبي مرا بيدار مي كرد يادم هست در سال 1365 ه ش، كه بيمار بودم در اثر كسالت ضعف شديدي پيدا كردم بر آن شدم كه در آن شب، نماز شب را تعطيل كنم چون توان آن را در خود نمي ديدم. اما در سحر همان شب حاج آقا روح الله خميني قدس سره را در خواب ديدم كه مي گويد بلند شو و مشغول نماز شب شو.

در آن شب به خاطر سخنان ايشان مشغول نماز شب شدم. البته تأثير روزه و نماز شب با دست كشيدن از گناه و دوري از محرمات حاصل مي شود» [2] .

نماز، كار بزرگي است. گمان نكنيد كار آساني است. عظمت نماز به پيكره ي نماز نيست به اين نيست كه اولش تكبير و آخرش تسليم و داراي اقوال و افعال و اذكار و قيام و قعود باشد نماز بزرگ است چون براي توحيد و اخلاص در عبوديت است وگرنه انسان صد سال هم كه نماز بخواند مشرك است. عروج بشر به توحيد عملي و توحيد اعتقادي به انقطاع از غير خدا و وابستگي و اتصال به خداي تعالي است. در اين مرحله است كه بشر منتهاي عبوديت و تكامل را طي كرده است» [3] .



[ صفحه 267]




پاورقي

[1] نردبان آسمان، ص 268 و 163.

[2] آيت بصيرت، ص 97.

[3] نردبان آسمان، ص 164.


بازگشت