فلسفه نماز


بحث درباره ي فلسفه و حكمت نماز در واقع آشنايي با اسرار و رموزي است كه در اين عمل عبادي نهفته است اين نكته براي ما بسيار روشن است كه هرگز خداوند متعال هيچ دستوري را بدون حكمت و علت بر بنده اش واجب نمي سازد اگر حكمي از جانب او رسد يا واجب است و يا حرام و يا مستحب است و يا مكروه.

در اعمال واجب مصلحت شديده نهفته است و در حرام مفسده شديده در مستحب و مكروه، مصلحت و مفسده وجود دارد و ليكن چون مصالح و مفاسدشان زياد نبوده به حد وجوب و حرمت نرسيده است. و به همين خاطر خداوند در مستحب و مكروه امر و نهي نكرده است. اما در واجب و حرام خداوند بنده اش را الزام به انجام و ترك فعل نموده است. اين مطلب براي ما پرواضح است كه خداوند چون مصالح بندگان خود را مي خواسته آنها را مكلف به انجام برخي از اعمال كرده است.



[ صفحه 110]



براي ما ترديدي روا نيست و از حيث روحيه تعبد و تسليم پذيري در مقابل پروردگار اين امر پذيرفته است اما در اينجا مي خواهيم جهت عقلي قضيه براي ما روشن گردد چون بحث ما درباره ي فلسفه ي نماز است و فلسفه ي هر چيزي يعني تبيين عقلي آن چيز.

وقتي لفظ فلسفه به كلمه اي اضافه شود به همين معنا خواهد بود. مثلا فلسفه ي روزه، فلسفه حج، فلسفه وضو و فلسفه جهاد.

بنابراين در اين فصل مي خواهيم براي پرسشهاي نماز پاسخ عقلي و منطقي ارائه نمائيم.

چرا بايد نماز خواند؟ حقيقت نماز چيست؟ معناي ركوع و سجود چيست؟ چرا بايد پيشاني به زمين گذاشت؟ دست به قنوت برداشتن به چه معنا است؟ و سئوالاتي از اين قبيل مطالبي هستند كه بايد توضيح داده شوند كه ما به صورت مجمل و فشرده راز و رمز و فلسفه وجودي هر يك از اجزاي نماز را بيان خواهيم داشت نخست به فلسفه اصل نماز اشاره مي كنيم.


بازگشت