تسويف و طريق رهايي از آن


چنانچه در عامل هشتم گفته شد برخي از جوانان و افراد ميان سال اعمال عبادي و تكاليف ديني خود را به آينده موكول مي كنند و توجيهاتي از قبيل طولاني بودن عمر انساني و يا بخشش و عفو الهي را در نظر دارند. در حل اين عامل و از بين بردن آن بر نسل جوان توجه به اين نكته ضروري است كه شيطان براي فريب دادن هر كسي، دام مشخص و معيني را كه مقتضاي حال او باشد مي گستراند و نحوه فريب دادن ابليس براي همه



[ صفحه 98]



يكسان و يكنواخت نخواهد بود. او عالم را به گونه اي فريب مي دهد و عامي را به گونه اي ديگر. جوان را به طريقي در دام خود گرفتار مي سازد و پير را به طريق ديگر. زن را به يك نوع گمراه مي سازد و مرد را به نوعي ديگر. به هر حال كانال انحراف ابليس كانال مشخصي نيست كه شناخت آن آسان باشد.

چه بسا جواناني كه تصميم به عبادت گرفتند و ليكن شيطان انجام عبادتشان را به تأخير انداخته و گفته شتاب مكن. چه بسا جواني به سمت مسجد روانه بود كه شيطان او را برگردانده و به او القاء كرده كه وقت به اندازه ي كافي هست.

ابن جوزي كه از علماي بزرگ اسلام است كتابي دارند بسيار ارزشمند به نام «تلبيس ابليس» كه در نوع خود كتاب كم نظيري است. ايشان در باب «تلبيس ابليس بر همگان از راه آرزوهاي دور و دراز» چنين آورده اند كه: «بسا يهودي و نصراني كه در دلشان محبت اسلام افتاده و خواسته مسلمان شوند اما شيطان آنان را به تأخير وا داشته و گفته: شتاب مكن و تأمل بورز. و بدين گونه به امروز و فردا مي گذرانند تا كافر مي ميرند و نيز شيطان آدم گنهكار را با همين امروز و فردا كردنها از توبه باز مي دارد و او را به سوي شهوات برمي انگيزد و چنين القا مي كند راه توبه باز است» [1] .

يكي ديگر از دام هاي شيطان بر افراد عوام آن است كه در ارتكاب انواع معصيت گويد اين نقد را بگير و دست از آن نسيه بردار! حال آنكه



[ صفحه 99]



اگر درست بفهمد معصيت، نقد نيست زيرا حرام است پس جاي مقايسه ندارد. اگر بين دو مباح كه يكي نقد است و ديگري نسيه گزينش مي كرد وجهي داشت اما مثال عامي چنان است كه به تب دار گويند: عسل نخور بگويد: لذت عسل نقد است و وعده ي سلامت نسيه. و يا اينكه از مردم عوام كسي باشد كه بگويد: خدا كريم است عفوش بسيار گسترده است و اميد به لطف الهي جزء دين است. اين آرزوي دور و دراز را اميد و رجاء نامند و هلاك گردند» [2] .

پس همه اين امور از حيله هاي شيطان است و براي نجات و رهايي از آن بايد چاره جويي كرد. در طريق نجات و آزادي از اين مكرهاي شيطاني ابن جوزي چنين پيشنهاد مي كند كه: «بايد جانب احتياط را نگهداشت و حكم احتياط اين است كه ترك امروز و فردا كنيم و از آرزوي دراز روي گردانيم كه عمر رفته باز نمي آيد و از آنچه مي ترسيم يعني مرگ اماني نداريم و در تأخير، آفت ها است بايد مرگ را جدي گرفت و در توبه و نيكوكاري تعجيل نمود كه گفته اند: سوف (يعني بزودي فلان كار را خواهم كرد) بزرگترين لشكر شيطان است. كسي كه فريب امروز و فردا كردن نفس و شيطان را خورده دم مرگ، تلخابه ي ندامت را به سختي فرو مي برد» [3] .



[ صفحه 100]




پاورقي

[1] تلبيس ابليس، ص 288.

[2] تلبيس ابليس، ص 275.

[3] تلبيس ابليس، ص 288.


بازگشت