درمان فساد اخلاقي


در حل اين معضل اخلاقي، سالم نگه داشتن محيط خانواده از طرف والدين و اجتماع از جانب واليان امر و حاكم، و از بين بردن مقدمات گناه،



[ صفحه 86]



شرط اصلي است. جوانان مي توانند براي فاصله گرفتن و دوري از مفاسد اخلاقي كه از راههاي مختلف آنان را تهديد مي كند و گرفتار نيامدن به دامهاي شيطاني، شيوه هاي مختلفي را اتخاذ نمايند و آن مشغول شدن يا سرگرمي به كارهاي مختلف هنري يا فني كه آمادگي و استعداد انجام و رشديابي آن را در خود مي بينند. به عنوان مثال برخي از نوجوانان و جوانان شايد استعداد درس خواندن يا مطالعه كردن را نداشته باشند اما آمادگي كارهاي هنري يا ذوق امور فني را دارند به اينان توصيه مي شود كه استعدادهاي خود را بكار گرفته و ارتقاء بخشند چه اينكه معطل گذاشتن ذوق و استعداد خاص فردي در حقيقت بزرگترين عامل ركود شخصيت انساني است.

به نظر مي رسد كه مفاسد اخلاقي معلول عوامل مختلفي كه مهمترين آن ثروت و مكنت مادي، غرور جواني و بيكاري است مي باشد، چنانچه آن شاعر عرب سروده اند:



ان الشباب و الفراغ والجده

مفسدة للمرء أي مفسدة



همانا كه جواني و بيكاري و سرمايه بدترين مفسده و فساد اخلاقي را ايجاد مي كنند.

پس از شناخت اين عوامل بايد در رفع آن كوشيد و طرق رفع و زوال آن علل، براي هر فردي با ديگران مختلف است. ممكن است كسي ذوق هنري داشته باشد و ديگري ذوق مطالعه، يكي شوق و خلاقيت در امور فني داشته باشد و ديگري اشتياق در رشته هاي ورزشي.



[ صفحه 87]



به هر حال هر كه به خود رجوع كند مي فهمد كه به چه چيزي علاقمند است. پيدا كردن امر مورد علاقه و تعقيب نمودن آن يكي از بهترين و مهمترين رموز موفقيت و سربلندي انسان در زندگي است و بسيار زيبا فرموده اند مرحوم علامه محمد تقي جعفري كه: «در هر سري شوقي است عاشق كسي است كه ذوقش را دريابد».

چنانچه نوجواني كه در ابتداي زندگي اجتماعي، ذوق باطني خود را پيدا نموده و آن را دنبال كند موفق است و اين كلام پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم است كه فرمودند: اعملوا فكل ميسر لما خلق له.

«همه شما كار كنيد و كوشش نمائيد ولي متوجه باشيد كه هر كس براي كاري كه آفريده شده لايق تر است و آن را به سهولت و آساني انجام مي دهد» [1] .

و نيز يكي از مهمترين وصيت پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم به امتش اين است كه فرمودند:

علامة اعراض الله عن العبد اشتغاله بما لا يعنيه. «نشانه روي گرداني خدا از بنده اش اين است كه او را به چيزي مشغول نمايد كه بدردش نمي خورد».

پس مفسده و معضل اخلاقي غالبا از آنجا سرچشمه مي گيرد كه فرد بدون تأمل و انديشه و جستجوي ذوق باطني زندگي را سپري مي كند و اگر به دنبال عملي مي رود بدون مطالعه قبلي است و به همين جهت در ميان دوستان گاهي خود را سرخورده و شكست خورده مي بيند و در اثر آن به مفاسد اخلاقي مبتلا مي گردد.



[ صفحه 88]



توجه و تفطن به اين نكته بر همه ي نوجوانان و جوانان لازم است كه خداوند علاوه بر نعمت نشاط و شادابي جواني، نعمت و موهبت عقل و انديشه و خلاقيت فكري هم به او عنايت فرموده است و اگر كسي از اين نعمات الهي در مسير زندگي استفاده نكند در واقع بركات الهي را ناديده گرفته و كفران نموده است. اينكه در آيات و روايات تأكيد شده است كه نعمت هاي الهي را زير پا نگذاريد و قدر آن را بدانيد منظور فقط سرمايه مادي نيست بلكه سرمايه هاي معنوي هم مشمول نعمت الهي است. انسان همانطور كه نبايد سرمايه مادي را كفران نمايد سرمايه معنوي را هم نبايد ناديده بگيرد. ناديده گرفتن و كفران سرمايه ي معنوي به اين است كه انسان استعداد الهي خود را بكار نگرفته و از آن بهره برداري نكند.

عدم استفاده از استعداد سرشار جواني موجب انحرافات رفتاري و مفاسد اخلاقي است و نتيجه آن عقاب و عذاب الهي است كه خداوند وعده ي آن را داده و فرموده است «لئن كفرتم ان عذابي لشديد» «و اگر نعمت الهي را كفران نمائيد مجازات و عذابم شديد است» [2] .

پس بيائيم با حفظ و جهت دهي از اين در گرانبهايي كه در دست داريم خويشتن و جامعه ي اسلامي خود را تعالي بخشيم و انديشه ي پاك و حيات با نشاط جواني كه دو ابزار مهم ارتقاء انساني اند را با آميخته كردن به افكار غير ديني و اعمال زشت اخلاقي از كف ندهيم.

الگوگيري و اسوه قرار دادن حيات جواني بزرگان دين و مطالعه ي زندگي



[ صفحه 89]



آنان در اين مسير اهميت ويژه اي دارد چون كه آنان جواني را تجربه نموده در حالي كه ما مي خواهيم تجربه نمائيم يعني گذشته آنان حال يا آينده ي ماست.

كلام گوهربار علي عليه السلام مؤيد همين مطلب است كه فرمودند: من احكم من التجارب سلم من العواطب (المعاطب).

«هر كس كه اعمال خود را بر پايه ي تجربيات محكم و استوار سازد از سقوط و تباهي به سلامت خواهد بود» [3] .

و يا اينكه فرمودند: فان الشقي من حرم نفع ما اوتي من العقل و التجربة.

«همانا بدبخت كسي است كه از سرمايه ي عقل و تجربه سودي نبرد و از ذخائري كه به او عطا شده بهره اي نگيرد» [4] .

پس تجربه هاي ديگران علم و دانش مؤثر و مفيدي است كه انسان را از معضلات و مفاسد اخلاقي نجات مي دهد و عاقلان و خردمندان كساني هستند كه از تجربيات زندگي پند گيرند.

چنانچه علي عليه السلام فرموده اند:

العاقل من وعظته التجارب. «عاقل كسي است كه از تجربيات پند گيرد» [5] .

اين بخش از بحث را با وصيت بسيار آموزنده ي علي عليه السلام خطاب به فرزندش كه در همين زمينه بيان داشته اند به پايان مي بريم. باشد كه اين



[ صفحه 90]



وصايا چراغي در مسير هدايت ما قرار گيرد.

«اي پسر عزيزم اگرچه من عمر طولاني نكردم مانند كساني كه پيش از من بودند ولي در كارهاي آنان نظر كردم و در تاريخ شان با دقت انديشه نمودم و در آثارشان سير نمودم تا حدي كه از كثرت اطلاع مانند يكي از آنان به حساب آمدم اخباري كه از گذشتگان پيدا كرده ام به قدري مرا به وضع آنان آگاه نمود كه گويي خودم با اولين تا آخرين آنها زندگي كرده ام و جريان امورشان را از نزديك ديده ام. در اثر تعمق در تاريخ آنان روشني و تيرگي كارشان را شناختم و سود و زيان اعمالشان را تشخيص دادم سپس مجموع اطلاعات تاريخي خود را غربال نمودم آنچه آموزنده و مفيد بود در اختيار تو گذاردم و تنها مطالب زيبا و دلپذير وقايع را براي تو برگزيدم و ذهنت را از قضاياي مجهول و بي فايده كه اثر علمي و عملي ندارد بركنار نگاه داشتم» [6] .

در ادامه همين نامه مي فرمايد كه از گذشتگان نيكوكار و ياري كنندگان به دين خدا تجربه را بياموز زيرا آنها بودند كه به هواي نفس پشت پا زدند و از مفاسد فاصله گرفتند و خود را به فلاح و سعادت دنيا و آخرت رساندند.


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 5 ص 157 روايت 10.

[2] سوره مباركه ابراهيم، آيه 7.

[3] غرر الحكم، ج 5 ص 215 (دوره ي 7 جلدي).

[4] بحارالانوار، ج 33 ص 304 روايت 554.

[5] بحارالانوار، ج 33 ص 160 روايت 46.

[6] نهج البلاغه، نامه 31 فراز 13.


بازگشت