محفل رنگ ها


زندگاني را... خوشا!

بر پلي ايستاده ام

كه از هر دو سوي

آغاز جاده ايست

تا... هماره رفتن.

خوشا زندگاني

با پوستين چروك مولانا

و باده ي صاف حافظ

و خوشترا وقتي



[ صفحه 106]



كلام فصيح آفتاب

حرف هاي بليغ باران

آيات پاك نسيم

شرح عميق خاك

و تفسير تهاجم طوفان

كتاب هاي منند

وقتي كه رنگ ها محفل دارند

آبي، خاكستري، نارنجي، سپيد.

وقتي كه مرگ

اين مهربان هميشه همدوش

مغرور نيست

و خورشيد را از آب گرفتن

- وضو-

كار ساده اي ست.

خوشا... زندگاني

هنگام كه تو هستي - با سجده ات

هنگام كه سجده

ساغر تو مي شود

و من

و جهان

و خدا

- مست

مسرور

و خرسند مي شويم.



[ صفحه 107]




بازگشت