ذات انتظار
شب،
در ذرات خود
غوطه ور است.
و سكوت؛
در وسعت ذرات.
ماه،
حرفي براي گفتن ندارد،
تا خورشيد
استماع را
گامي پيش نهد.
خدايا!
تا اذان صبح
چند جاده ي ديگر بايد تاخت؟
شب،
در ذات خود
غوطه ور است
و دل:
در ذات انتظار.
صبحي بايد و... نمازي!
[ صفحه 100]