نافله باغ: علي اكبر رشاد




باغ دل آرا، مسجد گلهاست

رواق مسجد، گنبد ميناست



اذان سرايد، كبك خوش آوا

اقامه گويد، قناري آن جا



مُهر نماز است، برگ درختان

سبحه ي ذكر است، خوشه ي خندان



زمزمه ي جو، تبسّم گل

نواي قمري، سرود بلبل



يكسره ذكر است، راز و نياز است

شور و قنوت و حال نماز است



باغ دلارا، مسجد گلهاست

نماز گلها، لطيف و زيباست





[ صفحه 28]





بنفشه در كف، سبو گرفته است

به آب شبنم، وضو گرفته است



سرو خرامان، مست قنوت است

كاج، نگاهش بر ملكوت است



بيد معلّق كه، در ركوع است

خميده قامت، غرق خضوع است



تاك، هميشه مست سجود است

توت، سرش را، به خاك سوده است



نارون پير، نافله خواند

غنچه دلگير، اشك فشاند



لرزه ي بيد، از خوف خدايي است

ناله ي ني، از غمِ جدايي است



دو چشم واكن! جهان مصّلاست

كوير و كوه و كران مصّلاست



تمام جنگل، درخت طور است

هميشه، هر جا، پر از حضور است





[ صفحه 29]




بازگشت