فوت علامه


سرانجام علّامه بزرگوار، اين دانشمند عاليقدر عالم تشيع، پس از عمري سراسر كوشش و تلاش براي شكل دادن به فرهنگ غني و پربار آل محمد صلي الله عليه وآله كه در اثر سخت گيري و مخالفتهاي پي گيرانه دشمنان اهل بيت در گوشه انزوا خزيده و تنها صورت درهم و برهمي از آن در اينجا و آنجا به چشم مي خورد و پس از عمري مجاهده، تأليف، وعظ و ارشاد و هزاران اقدام گرانبهاي ديني در شب 27 رمضان سال 1110 يا 1111 در سن هفتاد و سه سالگي دار فاني را وداع گفته و روح پر فتوحش به مواليان طاهرين خود پيوست. مير محمدصالح خاتون آبادي داماد علّامه در «حدائق المقربين» تاريخ فوت او را چنين آورده است: «آن بزرگوار در سال هزار و صد و ده، در شب بيست و هفتم ماه مبارك رمضان به اعلا درجات جنان شتافت و ولادت او نيز در ماه مبارك رمضان و مدت عمر شريفش هفتاد و سه سال بي كم و زياد بود». بر مبناي



[ صفحه 35]



سال 1110 ماده تاريخ هايي ساخته شده و بهترين آنها كه به روز و ماه اين حادثه غم انگيز نيز اشارتي كرده اين است:



ماه رمضان چو بيست و هفتش كم شد

تاريخ وفات باقر اعلم شد



1110 = 27 - 1137 = ماه رمضان

و بر مبناي سال 1111 ماده تاريخ وفات او جمله «حزن و غم» مي باشد.

مرقد علّامه مجلسي اينك مزار مردم بوده و حوائج خويش را در آنجا از خداوند طلب مي نمايند، چرا كه وي با زندگاني سراسر بركت خويش، براي خدا قدم زد و قلم زد و زندگي كرد و خدمت نمود. [1] .



[ صفحه 43]




پاورقي

[1] براي دست يافتن به ابعاد شخصيتي اين رادمرد حديث شيعه بنگريد به:

1- زندگينامه علّامه مجلسي، سيد مصلح الدين مهدوي.

2- يادنامه مجلسي، مهدي مهريزي، هادي ربّاني.

3- تذكرة المجلسي، محمدباقر صاحب موسوي.

4- كارنامه علّامه مجلسي، عطايي خراساني.

5 - الذريعه، شيخ آقابزرگ تهراني، مجلدات مختلف.

6- روضات الجنّات، ميرزا محمدباقر خوانساري، ج 2، ص 28.

7- لب الألقاب، ملا حبيب الله كاشاني، ج 1، ص 33.

8- آشنايي با بحارالأنوار، احمد عابدي.

9- مصفي المقال في مصنفي علم الرجال، شيخ آقابزرگ تهراني، ص 94.

10- الكني و الألقاب، محدث قمي، ج 3، ص 147.

11- مقدمه گزيده جلاء العيون، علّامه مجلسي.

12- مستدرك سفينة البحار، شيخ علي نمازي، ج 2، ص 79.

13- مكارم الآثار، ميرزا محمدعلي معلم حبيب آبادي، ج 2، ص 529.

14- قصص العلماء، ميرزا محمد تنكابني، ص 204.

15- تذكرة القبور، شيخ مصلح الدين مهدوي، ص 162.

16- ريحانة الادب، ميرزا محمدعلي مدرس تبريزي، ج 5، ص 191.


بازگشت