استعاذه


بعد از ادعيه و تكبير افتتاحيه مستحب است نمازگزار بگويد:

«أعوذ بالله من الشيطان الرجيم»

«به خداوند از شيطان رانده شده پناه مي برم»

ريشه ي استعاذه در قرآن كريم است آنجا كه مي فرمايد:

(فاذا قرأت القرآن فاستعذ بالله من الشيطان الرجيم) [1] .

«پس هرگاه قرآن تلاوت كردي، از شيطان رانده شده به خداوند پناه ببر»

و قرآن استعاذه را از زبان پيامبران: نوح [2] ، يوسف [3] ، موسي عليهم السلام [4] و مريم عليهاالسلام [5] نقل مي كند.

در روايات نيز به طور مكرر در ابواب دعا، ادعيه ي فراواني در عوذات وارد شده كه اين مختصر محل ذكر آن نيست.

با برهان عقلي و نظر دقيق عرفاني نيز استعاذه امري صحيح بلكه لازم است.

با برهان عقلي بدين ترتيب كه: همه ي ممكنات عين فقر و احتياج هستند. در اين صورت مي بايست به وجودي پناه ببرند كه عين غنا و بي نيازي مطلق باشد؛ و او جز ذات واجب الوجود نيست.

و اما نظر عرفاني كه معتقد است «ليس في الدار غيره ديار»، به معناي صحيح كلمه، ما هستي نماها مي بايد به درگاه «او»، آن «هستي مطلق» سر بساييم و به او پناه ببريم.



[ صفحه 60]



صاحب صافي در تفسير استعاذه مي گويد: «الاستعاذة تطهير اللسان مما جري عليه من غير ذكر الله، ليستعد لذكر الله والتلاوة؛ والتنظيف للقلب من تلوث الوسوسة لتهيوء الحضور لدي المذكور و يجد الحلاوة» [6] .

استعاذه پاك كردن زبان است از آنچه غير از ذكر خداوند، بر آن جاري است، تا آمادگي ذكر خداوند و تلاوت را بيابد؛ و زدودن قلب است از لوث وسوسه ها تا آماده شود براي حضور در نزد آنكه از او ياد كرده است و حلاوت حضور او را به دست آورد.

صاحب مخزن العرفان نيز در اين باب چنين مي فرمايد: «و چنانچه بعضي از دانشمندان گفته اند، استعاذه تمام نمي شود مگر به سه چيز: علم،حال، عمل.

علم شناسايي نفس بشر است به اينكه عاجز است از جلب نمودن منافع و دفع كردن مضار، و آنچه ضروري است چه در دنيا و چه در عقبي، و شناسايي حق تعالي به قدرت كامله و توانايي او بر هر چيزي. وقتي در نفس انسان چنين عملي پديد گرديد كه خود و خداي خود را شناخت، يك حالت شكستگي و تواضعي در قلب وي پديد مي گردد كه آن را حالت خضوع و خشوع گويند.

وقتي حالت خضوع و خشوع در انسان پديد گرديد، از چنين حالتي دو صفت و دو حالت نمايان مي گردد: يكي در قلب و ديگري در زبان؛ زيرا وقتي حالت انكسار و شكستگي در خود يافت، قهراً التجاء مي نمايد به مبدأ خود، و به زبان كه ترجمان قلب است مي گويد «أعوذ بالله»، پس عمده در استعاذه علم انسان است به خودش و به پروردگارش؛ و كسي كه نشناسد عزت ربوبيت و ذلت عبوديت را، هرگز نتواند واقعاً به خدا پناه برد». [7] .

در هر صورت، استعاذه مي بايد همانند بقيه ي اذكار هم بر زبان جاري شود و هم بر قلب ساري گردد تا اثر خاص خود را بر جاي گذارد.



[ صفحه 61]




پاورقي

[1] سوره ي نحل، آيه 100.

[2] سوره ي هود، آيه 74.

[3] سوره ي يوسف، آيه 22.

[4] سوره ي بقره، آيه 63.

[5] سوره ي مريم، آيه 18.

[6] الصافي / 20 از چاپ سنگي.

[7] مخزن العرفان، 1 / 24.


بازگشت