تكبيرات ابتدائيه


بعد از اذان و اقامه و قبل از تكبير افتتاحيه ي نماز، شش تكبير مستحب است و در بين تكبيرات ادعيه اي نيز وارد شده است. در معناي تكبير حديثي نقل مي شود:

عن أبي عبدالله عليه السلام قال: قال رجل عنده: «الله اكبر»، فقال: الله أكبر من أي شي ء؟ فقال: من كل شي ء. فقال أبوعبدالله عليه السلام: حددته، فقال الرجل: و كيف أقول؟ فقال: الله اكبر من أن يوصف. [1] .

از امام صادق عليه السلام نقل است: مردي در نزد ايشان گفت «الله اكبر». حضرت پرسيدند: خدا از چه چيزي بزرگ تر است؟ گفت: از همه چيز بزرگ تر است. در اين هنگام امام عليه السلام فرمودند: خدا را محدود نمودي و براي او حد قائل شدي. مرد پرسيد: پس چگونه [تفسير اين عبارت را] بگويم؟ امام فرمودند: خدا بزرگ تر از آن است كه به وصف درآيد.

براي تكبيرات ابتدائيه كه هفت تكبير است علل مختلفي ذكر شده كه در اين زمينه فقط يك روايت نقل مي شود:

قد روي هشام بن الحكم عن أبي الحسن موسي بن جعفر عليه السلام: ان النبي صلي الله عليه و آله لما اسري به الي السماء، قطع سبعة حجب؛ فكبر عند كل حجاب تكبيراً. فأوصله الله عزوجل بذلك الي منتهي الكرامة. [2] .

هشام بن حكم از امام موسي بن جعفر عليه السلام نقل مي كند كه فرمودند: پيامبر صلي الله عليه و آله را وقتي به



[ صفحه 57]



معراج بردند، از هفت حجاب عبور كرد؛ و در مورد هر حجابي تكبيري فرمود و خداوند او را بدين ترتيب به نهايت كرامت و منزلت رسانيد.

بنده ي خدا اگر با دقت اين تكبيرات را اداء نمايد، او نيز مي تواند به تعداد هر تكبير، حجابي را از ميان ببرد و العاقل تكفيه الاشارة.

همان طور كه گذشت، در بين تكبيرات ادعيه اي وارد شده است كه چند نمونه از آنها را براساس گفتار فقهاي عظام - أعلي الله كلمتهم - ذكر مي كنم:

بعد از اينكه نمازگزار سه تكبير را پي در پي گفت: مستحب است اين دعا را بخواند:

أللهم! أنت الملك الحق المبين. لا اله الا أنت، سبحانك! اني ظلمت نفسي، فاغفرلي ذنبي انه لا يغفر الذنوب الا أنت. [3] .

پروردگارا! تو فرمانرواي حقيقي و آشكاري خدايي جز تو نيست. منزهي تو! حقيقتاً من به خود ستم كردم. پس گناهان مرا ببخش كه جز تو كسي آمرزنده ي گناهان نيست.

بعد از اين دعا دو تكبير بگويد و چنين دعا كند:

لبيك و سعديك و الخير في يديك والشر ليس اليك و المهدي من هديت. لا ملجأ منك الا اليك. سبحانك و حنانيك! تباركت و تعاليت! سبحانك رب البيت! [4] .

بار پروردگارا! سخنان تو را شنيدم و دعوت تو را از روي ميل و رغبت اجابت كردم و سر در طاعت تو گذاشتم. خدايا! خير و خوبي از آن توست و بدي در تو راه ندارد؛ هدايت شده نيز كسي است كه تو هدايت كني. هيچ پناهگاهي از تو مگر به سوي خودت وجود ندارد. تو را منزه مي دانم و رحمت تو را خواستارم و تو برتر و بالاتري. منزهي تو خداوندگار كعبه!

سپس تكبير گويد و چنين دعا كند:

وجهت وجهي للذي فطر السموات والأرض عالم الغيب و الشهادة حنيفاً مسلماً و ما أنا



[ صفحه 58]



من المشركين. ان صلاتي و نسكي و محياي و مماتي لله رب العالمين، لا شريك له. بذلك امرت و أنا من المسلمين. [5] .

روي خودم را با تسليم و فرمانبرداري از او به سمت آفريدگاري مي كنم كه آسمان ها و زمين را آفريد و داناي پنهان و آشكار است، و من از مشركان نيستم. حقيقتاً نماز و عبادت و زندگي و مرگ من از آن خداوند پروردگار جهانيان است و هيچ كس شريك او نيست. به اين مأمور شده ام و من از تسليم شدگان در برابر اويم.

پس از آن تكبيرةالأحرام نماز را گويد و قرائت حمد و سوره را شروع نمايد.



[ صفحه 59]




پاورقي

[1] معاني الأخبار / 11.

[2] الفقيه 1 / 305.

[3] وسيلةالنجاة / 80، از آية الله العظمي سيد ابوالحسن اصفهاني قدس سره، چاپ سال 1385 ق.

[4] همان.

[5] همان.


بازگشت