قيام


1- و بايد كه ايستادن تو در نماز به وقار و خضوع بوده باشد، و دست هاي خود را فروگذاشته محاذي زانوها بر روي رانها بداري و قدمها را از هم دور گذاري، چنانچه فاصله ي ميان ايشان مقدار سه انگشت از هم گشاده يا مقدار يك وجب باشد، و نظر را به موضع سجود افكنده داري، و به چپ و راست ملتفت نشوي و نظر به سوي آسمان نكني و بايد كه در خاطر بگذارني كه اين نمازي كه مي گزارم نماز وداع است، يعني آخرين نمازهاست كه گويا بعد از اين نماز، ديگر نماز گزاردن ميسر نخواهد شد. [1] .

2- هنگام نماز، با دست و سر و صورت خود بازي مكن، زيرا همه ي اين كارها، سبب نقص نماز مي شود و در حالت كسالت و خواب و سنگيني مشغول نماز مشو، زيرا چنين نمازي، از آن منافقان است. [2] .

حضرت امام محمدباقر عليه السلام

3- اما قيام، ايستادن تن و دل است در پيشگاه خداي سبحان پس بايد سرت كه بالاترين اعضاء توست، به زير و فروافكنده و با گردن كج باشد، و اين سرافكندگي تنبيهي است براي دل كه در حال تواضع و تذلل و انكسار باشد و از تكبر و رياست بيزاري جويد و در اينجا بايد اهميت ايستادن در حضرت الهي و هول روز حساب و در معرض پرسش بودن را متذكر شوي و به ياد آوري كه در اين وقت در حضور خداوند ايستاده اي و او بر تو مطلع است، پس ايستادن تو در



[ صفحه 78]



پيشگاه او بايد در خور عظمت و جلال او باشد. [3] .

4- من ذلك ما ورد عن الرضا عليه السلام: «انما امر بالوضوء ليكون العبد طاهرا اذا قام بين يدي الجبار و عند مناجاته اياه، مطيعا له فيما امره نقيا من الادناس و النجاسة؛ مع ما فيه من ذهاب الكسل و طرد النعاس و تزكية الفؤاد للقيام بين يدي الجبار، انما وجب علي الوجه و اليدين و الرأس و الرجلين، لان العبد اذا قام بين يدي الجبار، فانما ينكشف من جوارحه و يظهر ما وجب فيه الوضوء، و ذلك انه بوجهه يسجد و يخضع، و بيده يسئل و يرغب و يرهب و يتبتل، و برأسه يستقبله في ركوعه و سجوده، و برجليه يقوم و يقعد»

از حضرت ثامن الائمه امام علي بن موسي الرضا عليه السلام نقل شده است:

چون خواستي به نماز ايستي به حال كسالت و خواب آلودگي و شتابزدگي و بازي كنان مباش، بلكه با آرامش و وقار و آمادگي بايد باشي و بر تو باد به خشوع و خضوع و تواضع براي خداي عزوجل و با حالت خشوع كه آثار آن در تو هويدا باشد و بر چهره ات ترس سايه افكنده و اميدوار و ترسناك باشي با اطمينان خاطر و در عين حال با ترس و وحشت همچون بنده ي گنهكار فراري كه در برابر مولاي خودش ايستاده باشد، پس پاهاي خود را در كنار هم قرار ده و قامتت را راست نگهدار و به راست و چپ ملتفت نباش و چنين پندار كه خداي را مي بيني، پس اگر تو او را نمي بيني، او كه ترا مي بيند. [4] .

5- و كمال قيام بدن به اين است كه با طمأنينه و آرامش و هيبت و حيا باشد و شخص نمازگزار سر خود را پايين بيندازد و به موضع سجده بنگرد و گردن و



[ صفحه 79]



پشت خود را راست نگه دارد و دست هاي خود را به روي رانها بگذارد، بدون اينكه با دستهايش بازي كند و يا پاهاي خود را حركت دهد و دقت كند كه سر انگشتان پا به سمت قبله باشد و بين دو قدم از يك انگشت يا يك وجب فاصله باشد و ثابت و استوار بايستد.

و كمال قلب در هنگام نماز به اين است كه اين سخن خداي تبارك و تعالي را پيوسته در نظر داشته باشد كه مي فرمايد: هنگاميكه برپاي مي ايستي در مرآي پروردگارت هستي و او تو را مي بيند و سكون و آرامش در هنگام نماز، كنايه از مطيع بودن انسان در مقابل اوامر و نواهي الهي و نشانه ي حيا و شرمساري او از قصور و تقصير در بندگي و عبادت حق به قدر امكان مي باشد و اينكه دستها را بايد روي رانها گذاشت و پاها را مرتب بر زمين نهاد اشاره به اين است كه او در مقام خدمت است و بر قدم خوف و رجا ايستاده است و سر را كه به پايين گرفت و به محل سجده نگاه كرد، كنايه از دوري جستن از كبر و غرور مي باشد و مي بايست كه پيوسته به ياد قيامت و وقوف در پيشگاه حضرت حق باشد. [5] .


پاورقي

[1] مفتاح الفلاح / 75.

[2] پرتوي از اسرار نماز / 95.

[3] علم اخلاق اسلامي / ج 3 / 428.

[4] پرواز در ملكوت / ج 2 / 63.

[5] اسرار الصلوة / 262.


بازگشت