صلوة
مژده ي وصل تو كو كز سر جان برخيزم
طاير قدسم و از دام جهان برخيزم
به ولاي تو كه گر بنده خويشم خواني
از سر خواجگي و كون و مكان برخيزم
يا رب از ابر هدايت برسان باراني
پيشتر زانكه چو گردي زميان برخيزم
روز مرگم نفسي مهلت ديدار بده
تا چو حافظ زسر جان و جهان برخيزم
«حافظ»
[ صفحه 6]
«الهي همه گويند خدا كو، حسن گويد جز خدا كو؟: [1] .
«آنچه من با قلم قاصر و معرفت ناچيز خود مي گويم آن است كه مردم ما و جامعه ي ما و بخصوص جوانان ما كه اكنون بار امانت سنگيني را بر دوش گرفته اند بايد نماز را منبع قدرتي لايزال بدانند و در برابر جبهه فساد و بي عدالتي و كجروي كه امروز بشريت را تهديد مي كند، از نماز و ياد خدا نيرو بگيرند.»
«رهبر معظم انقلاب اسلامي آيت الله خامنه اي»
قبل از پرداختن به مطالب و اسرار نماز لازم است واژه ي صلاة تفسير شود
اگر به ريشه و هم خانواده هاي اين واژه رجوع كنيم شايد بتوان يكي از مطالب زير را از آن نتيجه گرفت:
1- تصليه: چوب هاي كجي كه در مقابل آتش گرفته و با حرارت دادن آن را راست مي كنند [2] .
شايد بتوان از اين تعبير اين مضمون را برداشت كه به واسطه ي نماز كجرفتاري هاي نفْس سركش را آرام و راست كنيم.
و مويد اين برداشت را مي توان اين آيه شريفه دانست كه مي فرمايد:
«وَ اَقِمِ الصَّلوةَ اِنّ الصَّلوةَ تَنْهي عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَذِكْرُاللّهِ اَكْبَرُ»
نماز را برپادار، زيرا نماز انسان را از كارهاي زشت و ناپسند بازمي دارد و
[ صفحه 7]
ياد خدا بسيار بزرگتر است. (عنكبوت / 5)
2- تصليه: (از باب تفعيل) به معناي سلب حرارت [3] .
آتش قهر و دوزخ الهي را توسط نماز از خود دور كردن.
3- مشتق از وصل: ائمه هداه مهديين كساني هستند كه در مقام قرب و وصال حضرت حق به جايي رسيده اند كه براي احدي از مخلوقين امكان وصول به آن مقام نيست و دست آمال ديگران از دامان آن حضرت كوتاه است... و نتيجه ي اين قرب و وصال است كه اطاعت آنان اطاعت از حضرت حق و معصيت ايشان معصيت او و دوستي آنان دوستي با حق متعال و دشمني با آنان دشمني با حضرت ذوالجلال است... و يا آنكه مقصود آن باشد كه ائمه دين وسيله ي وصول سالكين به بساط قرب اند و كسي را نرسد كه بدون تمسك به ولايت آن بزرگواران پاي در حرم قرب حضرت حق بگذارد [4] .
4- مشتق از «تصليه» به معناي پيروي و دنباله روي است [5] .
و چون ائمه هدي «عليهماالسلام» متابعت از حق تعالي كرده اند پيروي از آنان بر ما فرض است.
5- مشتق از «صله» به معناي عطيه كه ايشانند (معصومين عليهماالسلام) عطاي بزرگ خداي سبحان
قال الله تعالي: «وَاسْبَغَ عَلَيكُم نِعَمَهُ ظاهِرةً وَ باطِنَهً» [6] .
[ صفحه 8]
عن الكاظم عليه السلام: «اَلنِّعْمَةُ الظَّاهِرَةُ الْاِمامُ الظّاهِرِ وَ الْباطِنَةُ الْاِمامُ الغائبْ»
در روايات متعددي در ذيل آيه شريفه «وَ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعيم» فرموده اند كه مقصود از نعيم، نعمت ولايت است [7] .
مولي اميرالمؤمنين عليه السلام: «اَنَا صَلوةُ الْمؤمَنينَ وَ صيامُهم»
حضرت صادق عليه السلام در مكاتبه اش براي مفضل در بصائرالدرجات فرمود:
«نَحْنُ الصَّلوة وَ نَحْنُ الزَّكاة» و مؤيد اين معناست آنچه كه در تفسير آيه ي شريفه «وَ اسْتَعينوا بِالصَّبرِ و الصَّلوة» فرموده اند كه مراد از صبر رسول خدا صلي الله عليه و آله و از صلوة، اميرالمؤمنين است. [8] .
6- صلوة به معناي زيارت [9] كه يقينا تعبير به زيارت و ديدار حق تعالي است.
و طبعا براي زيارت حق تعالي بايد تزكيه شد و آماده، چنانچه براي ديدار بزرگواري خود را آماده مي كنيم و بهترين آلايش نام خداوند تبارك و تعالي است كه بزرگترين عامل براي تزكيه است:
«قَدْ اَفْلَحَ مَنْ تَزَكّي، وَ ذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلّي» [10] .
مسلما رستگار مي شود كسي كه خود را تزكيه كند و نام پروردگارش را به ياد آورد و نماز بخواند. (اعلي / 14 و 15)
[ صفحه 9]
7- صلوة به معناي رحمت [11] اگر اين مضمون را صحيح بدانيم خود لطفي است بس عظيم.
8- برگرفته از «مصلي» و «وصله» به معناي پيوستن. [12] .
پيوستن به اصل خود
9- صلوة: استغفار: درخواست و طلب غفران الهي
10- صلوة: دعا
11- مشتق از صلا: به معناي آتش اگر اين تعبير درست باشد چه لذتي بالاتر از سوختن در آتش عشق الهي؟
پاورقي
[1] حسن زاده آملي، آيت الله حسن، «الهي نامه»؛ 13.
[2] فهري، سيد احمد، «پرواز ملكوت»؛ 23 تا 27، ج 1.
[3] همان.
[4] همان.
[5] همان.
[6] لقمان؛ 19.
[7] پرواز در ملكوت؛ ج 1، ص 24 تا 26.
[8] پرواز در ملكوت؛ ج 1، ص 24 تا 26.
[9] ملكي تبريزي، آيت الله حاج ميرزا جواد، «اسرار الصلوة»؛ 175.
[10] سوره اعلي آيه 14 و 15.
[11] همان.
[12] همان.