خاتمه (چرا بعضي به نماز جماعت نمي روند؟)


با همه ي پاداشها و آثاري كه براي نماز جماعت وجود دارد، برخي از اين فيض بزرگ محرومند و با تأسف، شاهديم كه بسياري، به آن بي اعتنا و كم رغبت اند و حتي در همسايگي مسجد به سر مي برند، ولي در جماعت مسلمين حاضر نمي شوند و مسجدها، گاهي به صورت ناراحت كننده و دردآوري خلوت است.

شركت نكردن افراد در نمازهاي جماعت، علّل گوناگوني دارد.

بعضي واقعاً عذر دارند و دليلشان پذيرفتني است، ولي در بسياري موارد، بهانه هايي پوچ، بيشتر نيست.

مروري به اينگونه دلايل و بهانه ها مي كنيم:

1- بعضي، از پاداشهاي نماز جماعت، غافلند.

2- عده اي، از بدرفتاري برخي نمازگزاران در مسجد نسبت به نماز جماعت بي رغبت مي شوند.

3- بعضي، تنها بداخلاقي امام جماعت را، بهانه عدم شركت خود قرار مي دهند و آن را منافي با عدالت او به حساب مي آورند.

4- بعضي، به خاطر همفكر نبودن امام جماعت، با ديدگاههاي سياسي آنان نسبت به موضوعات و اشخاص و... از شركت در جماعت، دوري



[ صفحه 93]



مي كنند.

5- بعضي، به خاطر مشغوليت هاي اقتصادي و اجتماعي و گرفتاري هاي روزمرّه، از پاداشهاي عظيم نماز جماعت محروم مي شوند.

6- بعضي، از برخورد سرد افراد مسجد، دلسرد مي شوند و ديگر به مسجد نمي روند.

7- بعضي، عيب هاي بستگان و نزديكان امام جماعت را به حساب او مي گذارند و او را قبول ندارند.

8- بعضي، شركت خود در نماز جماعتي را، مايه ي تقويت و بزرگ شدن پيشنماز در جامعه مي دانند و از آن پرهيز مي كنند، بي آنكه دليلي روشن بر بي عدالتي امام جماعت داشته باشند.

9- بعضي، از روي غرور، حاضر نيستند، در نماز جماعت يك امام جوان يا فقيرزاده، امّا پاك و متعهد و لايق، شركت كنند.

10- برخي هم، تن پرور و تنبل اند و در عبادات، بي حوصله و كسل اند و نماز جماعت را، به جاي آنكه كار بدانند، بار مي دانند و به سختي حاضرند دست از كارهاي ديگر بكشند و به جمع مسلمانان در نماز بپيوندند.

11- بعضي نيز، از طول كشيدن نماز جماعت، از مسجد مي گريزند.

12- بعضي نيز، از متولّي يا دست اندركاران مسجد، خوششان نمي آيد، از اين رو به نماز جماعت نمي آيند.

اينها گوشه اي از علل سردي عده اي نسبت به حضور در نماز جماعت بود. همانطور كه ديديد، بيشتر اينها، بهانه هايي غيرقابل اعتناست.



[ صفحه 94]



اگر آگاهي و رشد ديني مردم به حدّي برسد كه عوامل ياد شده را كنار بگذارند، و با خلوص و همدلي، در صفوفي منظم كنار هم بنشينند، به پاداش هاي عظيم نماز جماعت، توجّه داشته باشند،

بدخلقي پيشنماز را، مغاير با عدالت او ندانند،

گناه بستگان او را به حساب او نگذارند، و... به بركات و آثار مثبت فراوان اين «گردهمايي ديني» بينديشند، خواهيم ديد كه مساجد، رونق بيشتري خواهد يافت و خلوتي نمازهاي جماعت، از ميان خواهد رفت.

البته، صلاحيت هاي علمي و اخلاقي پيشنماز، و آموزنده و با حرارت بودن محيط مساجد، و برخورد شايسته و احترام آميز با شركت كنندگان در نماز، به خصوص با جوانان و نوجوانان، مي تواند سهم عمده اي در جذب آنان به مسجد، اين كانون وحدت و معنويت داشته باشد.

سهم مسئولان فرهنگي، تبليغي و تربيتي كشور نيز در اين زمينه، مهمّ است. اگر مربيان محترم و معلّمان و پدران و مادران، خود در جماعت ها شركت كنند و در برابر شاگردان و فرزندان به نماز بايستند، يا به مساجد بروند، الهام بخش ديگران نيز خواهد بود.

اگر مدارس، در كنار مساجد ساخته شود، براي حضور دانش آموزان در نمازهاي جماعت، تسهيلي به حساب مي آيد. [1] ...........................................................................................................................................................................

پاورقي

[1] پرتوي از اسرار نماز، ص 221.


بازگشت