نماز جماعت شرط شهادت و گواهي!


«شمس الدّين محمّد بن حمزه قَناري» در زمان سلطان «بايَزيد»، قاضي آستانه بود. روزي بين دو نفر نزاعي پيش آمده بود كه براي رفع آن پيش قاضي رفتند. اتفاقاً شاهد يكي از طرفين نزاع، بايزيد بود.

سلطان بايزيد شهادت داد، ولي قاضي شهادت او را قبول نكرد. سلطان علّت را پرسيد. قاضي گفت: «تو در نماز جماعت حاضر نمي شوي».

از آن پس بايزيد در مقابل قصر خود مسجدي ساخت و هميشه در نماز جماعت شركت مي كرد.

و اين از قضاوتهاي عجيب روزگار است زيرا در آن، قاضي بدون مبالات و احتياط، شهادت شخصي چون سلطان بايَزيد را به صراحت ردّ مي كند و از عدم حضور او در نماز جماعت از اين رهگذر انتقاد به عمل مي آورد. [1] .



[ صفحه 66]




پاورقي

[1] درسهايي از تاريخ، ج 2، ص 147.


بازگشت