نماز برترين ذكر


در بيان عظمت و اهميت «نماز» چه بياني رساتر و چه تعبيري گوياتر از اين كه بگوييم نماز، ستون و پايه و اساس همه ي اديان الهي و مذاهب آسماني است. نماز جزء لاينفك و اصل محوري در تمامي اديان محسوب مي گردد و در همه ي آن ها داراي برجسته ترين و اصلي ترين جايگاه مي باشد. خداوند درباره ي انبيا و پيامبران گذشته در قرآن مي فرمايد: «اوحينا اليهم فعل الخيرات و اقام الصلوة» و نيز بارها به ارتباط يكايك انبيا با نماز مي پردازد، ابراهيم و نماز (ابراهيم/ 37 و 40) و اسماعيل و نماز (مريم/ 54 و 55) اسحاق و يعقوب و نماز (انبياء/ 71 و 73) شعيب و نماز(هود/ 84 و 87) موسي و نماز (طه/ 11 و 14) و... كه همه و همه اشاراتي به نقش نماز در برنامه ي تبليغ پيامبران و ميزان



[ صفحه 403]



اهميت برجسته ي آن در تمامي اديان دارد. منظور از نماز، انعكاس نيازهاي آدمي و ارتباط روح و جان انسان با سرچشمه ي اصلي و معنوي آن است كه مي تواند قالب هاي مختلف و اشكال گوناگوني به خود بگيرد براي نمونه نماز در دين اسلام، شكل نمادين متعارف امروزين را به صورت قالبي ويژه مشخص به خود اختصاص داده است.

در اسلام، نماز پس از اصول دين مهم ترين واجبات و اولين ركن از اركان پنج گانه ي شريعت محسوب مي گردد، كه اصل آن در ابتداي بعثت، در مكه بر پيامبر نازل شد و كيفيت و چگونگي آن، چنان كه معهود و متعارف است در شب معراج، نازل گرديده است. آيه ي 78 سوره ي اسراء وجوب نمازهاي پنج گانه و وقت آنها را بيان مي نمايد. قرآن كريم، نماز را پس از ايمان به خدا مطرح مي نمايد تا اهميت موضوع را به وضوح آشكار نمايد، «الذين يؤتون بالغيب و يقيمون الصلوة» و همچنين خداوند بارها به وصف نماز مي پردازد و آن را به زيبايي مي ستايد و آن را رمز رستگاري انسان مي شمارد.

اما در احاديث و روايات و نظريات و گفته هاي پيامبراسلام و ائمه ي اطهار نيز نماز جايگاهي برجسته و نقشي ارزنده دارد كه نشان از موقعيت بسيار مهم و حياتي آن در ارتباط با دين و ايمان دارد تا جايي كه پيامبر آن را مرز بين مسلماني و كفر مي شمارد، «فاصله ي ميان اسلام و كفر جز اين نيست كه شخصي نماز را عمدا ترك كند و يا از روي سستي آن را به جا نياورد.» و نور چشم خود مي نامد و كسي را كه نماز سبك بشمارد از امت خويش نمي داند و در زيباترين و رساترين تعبير نماز را ستون دين مي نامد.

در ارشاد القلوب آمده است: «در يكي از روزهاي جنگ صفين كه جنگ و كشتار به اوج خود رسيده بود ابن عباس ديد كه علي (عليه السلام) بين دو لشكر ايستاده، به آسمان نگاه مي كند... گفت: اين چه وقت نماز است كه جنگ در اوج شدت است؟! فرمود: مگر ما براي چه هدفي با اين ها مي جنگيم؟ ما به حساب نماز و برقرار ماندن نماز مشغول جنگ هستيم.»

نگاهي به گذشته و مروري در تاريخ اسلام جايگاه متين ونقش ارزنده ي نماز را در زندگي مسلمانان آشكار مي نمايد: «نماز، كشش روح است به سوي كانون معنوي جهان و معبود و معشوق خود و به گفته ي ويكتور هوگو: «قرار گرفتن يك بي نهايت كوچك در برابر يك بي نهايت بزرگ.» نماز



[ صفحه 404]



در اسلام و به ويژه در آغاز نهضت، هر چند ساعت يك بار در شبانه روز فرد را از منجلاب زندگي فردي و اقتصادي كه همه ي تلاش ها براي تأمين نيازهاي فردي است، بيرون مي كشيد و در برابر خدا نگاه مي داشت و در حالتي سرشار از احساس و جذبه ي وجودي يا در خلوتي پر از خلوص و يا در جمعيتي پر از هيجان و وحدت، جهت وجودي آدمي را در مسير كلي، تجديد و تصحيح مي كرد.»

به راستي چرا نماز به رغم اين همه وصف ها تأثيري در زندگاني بسياري از نمازگزاران نمي گذارد؟ حقيقت آن است كه نماز مراتب و مراحل مختلفي دارد كه هر يك مشخصات مخصوص به خود را داراست. پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) درباره ي تفاوت نمازها مي فرمايد: «دو مرد از يك امت به نماز مي ايستند كه ركوع و سجود و ذكرشان يكي است و حال آنكه ميان نماز اين تا نماز آن تفاوت از زمين تا آسمان است.» هر كس مي خواهد بداند كه نمازش پذيرفته شده است يا خير، بايد بنگرد، اگر نماز او را از زشتي ها باز داشت، پس بداند كه به ميزان بازدارندگي (او از گناه) نمازش پذيرفته شده است. از ديگر عواملي كه مانع از تأثير نماز مي گردد، عدم باور و اعتقاد راسخ به راه و نيز عدم اعتماد و ايمان به «دليل ره» مي باشد كه ريشه در توهم و تقليد و عادت دارد و براي رسيدن به ايمان خالص و راستين بايد از آنها گذر كرد.



گفت پيغمبر، ركوع است و سجود

بر در حق كوفتن، حلقه ي وجود



حلقه ي آن در، هر آن كو مي زند

بهر او دولت، سري بيرون كند



(مولوي)

نماز، تسلابخش و آرامشگر دل هاي مضطرب و خسته است. پيمان و انگيزه ي تحرك و بسيج و آمادگي است در حالتي صميمانه و دور از نيرنگ و فريب؛ براي نفي هر بدي و زشتي و تدارك هر نيكوي و زيبايي. در واقع نماز يكي از عمل هايي است كه سرشار از انگيزه ي ياد خداست و مي تواند انسان را يكسره به كمال برساند، و غرق در ياد خدا كند. انسان از لابلاي مشغوليت هاي فكري كه او را احاطه كرده است و هدف زندگي و گذشت لحظات و ساعات و روزها بينديشد، نماز يك زنگ بيداري و يك هشدار در ساعات مختلف شبانه روز است. به انسان برنامه مي دهد و از گذشت لحظات حساب مي كشد.

در اين مقاله ما سعي نداريم به مزيت هاي نماز و آثار روحي، رواني و مادي آن بپردازيم، بلكه



[ صفحه 405]



هدفي كه ما دنبال مي كنيم و در واقع قصد داريم به آن بپردازيم اين است كه چرا نوجوانان هنگامي كه به سن بلوغ مي رسند و از لحاظ درجات علمي ارتقاء پيدا مي كنند و از لحاظ ديني سست مي شوند، و مي خواهند اين افكار خود را با نخواندن نماز و اجرا نكردن اصول ديني به همگان نشان دهند، در حقيقت علت اصلي اين دين گريزي جوانان چيست؟

در قسمت هاي قبل سعي در اين شد كه بگوييم گمان نكنيد كه ذكر و نماز مختص به دين اسلام و پيغمبر اسلام محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) است، بلكه در تمام اديان وجود دارد و هر كدام به نوعي با خداوند خود نيايش مي كنند، در واقع اين يك نياز دروني است. گفته اند كه نماز در هر آييني، خلاصه آن آيين است. نماز اسلام نيز كاملا چنين است. جمع كردن ميان روح و جسم، ماده و معنا، دنيا و آخرت، در لفظ و در محتوا و در حركات. در بسياري از آيات اقامه نماز نشانه دينداري بيان گرديده است، و تكيه ي خاصي بر آن شده است.

در اين قسمت سعي داريم به بيان دلايل عدم گرايش نوجوانان و جوانان (دانشگاهيان) به نماز بپردازيم.


بازگشت