نماز از نگاه امام حسين


در كتاب هاي بسياري آمده است: روزي از حضرت زين العابدين امام علي بن حسين (عليه السلام) پرسيدند كه چرا فرزندان پدرت اندك هستند؟ امام (عليه السلام) پاسخ فرمود: «به دليل آنكه پدرم (امام حسين (عليه السلام)) در هر شبانه روز هزار ركعت نماز مي خواند، پس ديگر وقتي براي سرگرمي و فراغت با زنان نداشت.» [1] .

از عبدالله بن زبير نقل شده است كه چون خبر شهادت امام حسين (عليه السلام) را شنيد، بي اختيار اين



[ صفحه 337]



سخن بر زبانش جاري شد:«اما و الله لقد قتلوه، طويلا بالليل قيامه، كثيرا في النهار صومه» [2] .

يعني: «به خدا سوگند مردي را كشتند كه قيامش در شب طولاني و روزه اش در روز بسيار بود.»

ابن صباغ مالكي روايت كرده است كه هر گاه حضرت امام حسين (عليه السلام) براي نماز مي ايستاد، رنگش به زردي مي گراييد و چون علت امر را از ايشان جويا مي شدند، مي فرمود: «ما تدرون بين يدي من اريد ان اقوم.» [3] .

يعني: «هيچ مي دانيد در پيش روي چه كسي مي خواهم بايستم!»

در ربيع الابرار زمخشري نقل شده است كه آن حضرت در موسم حج، پس از طواف، نزد مقام ابراهيم نماز به جاي مي آورد و پس از نماز گونه هاي مباركش را بر مقام نهاده، مي گريست و با خشوع و خضوع بي مانندي به مناجات و راز و نياز با پروردگار مشغول مي شد.

در بيش از پانزده روايت و كتاب از اهل سنت به سندهاي مختلف آمده است كه آن حضرت (عليه السلام) 25 بار پياده به زيارت حج مشرف شدند و هر بار مركب هاي حضرت از پشت سر ايشان مي رفته اند.

در «عيون المجالس» روايت شده است كه انس بن مالك چون با آن حضرت به مكه مي رسيد، حضرت از او مي خواست كه هنگامي كه به مزار حضرت خديجه كبري (عليها السلام) همسر گرامي پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) رسيدند او را تنها بگذارد... انس مي گويد من به گوشه اي رفته، پنهان شدم و ديدم امام (عليه السلام) نماز بسيار خواند و شنيدم كه با خدا چنين مي گويد:



«يا رب، يا رب انت مولاه

فارحم عبيدا اليك ملجاه



طوبي لمن كان خادما ارقا

يشكو الي ذي الجلال بلواه



و ما به علة و لاسقم

اكثر من حبه لمولاه



اذا اشتكي بثه و غصته

اجابه الله ثم لباه



اذا ابتلي بالظلام مبتهلا

اكرمه الله ثم ادناه»



يعني: «پروردگارا، پروردگارا تويي مولاي من، رحم كن بنده ي كوچكي را كه پناهگاهش تويي خوشا به حال كسي كه خدمتگزار و بيدار باشد و به خداي ذوالجلال شكوه ي گرفتاري خود كند بي آنكه درد و رنجي داشته باشد جز محبت بسياري كه نسبت به مولاي خود دارد.



[ صفحه 338]



هر گاه شكوه ي راز و اندوه را به نزد او برد خدايش پاسخ دهد و درخواستش را لبيك گويد.

هر گاه به تاريكي دچار گشته و روي تضرع به درگاهش برد، خداوند مورد اكرامش قرار داده و به خود نزديكش كند.»

انس بن مالك مي گويد در اين هنگام ندايي شنيدم كه در پاسخ امام (عليه السلام) مي گفت:



«لبيك عبدي و انت في كنفي

و كلما قلت قد علمناه



صوتك تشتاقه ملائكتي

فحسبك الصوت قد سمعناه



دعاك عندي يجول في حجب

فحسبك السترقد سفرناه



لو هبت الريح من جوانبه

خر صريعا لما تغشاه



سلني بلا رغبة و لا رهب

و لا حساب اني انا الله»



يعني: «بله بنده من! كه تو در كنف حمايت من هستي و هر آنچه را گفتي همه را دانسته ايم فرشتگان من مشتاق آواي تو هستند و آوايت كافي است كه آن را شنيده ايم.

دعاي تو تا رسيدن به نزد من از پرده ها مي گذرد و اينك پرده ها را دريديم و ديگر حجابي براي تو نيست.

اگر باد از اطرافش بوزد سبب مي شود تا او بر زمين افتد به خاطر آنكه از خود بي خود گشته است.

بدون هيچ ترس و واهمه اي و حسابي هر چه مي خواهي بخواه كه من همان خداي تو هستم.»

در كتاب «مقتل الحسين اخطب خوارزم» نيز در مراسيل روايت شده است كه شريح گويد چون به مسجد رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) در مدينه وارد شدم. در آنجا حسين بن علي (عليه السلام) را ديدم كه به سجده رفته و گونه بر خاك نهاده و با خضوع و خشوع به راز و نياز با پروردگار بي همتا مشغول است و...

در خصوص نماز از نگاه حضرت اباعبدالله الحسين (عليه السلام) سخن بسيار است. آن حضرت غالب اوقات مبارك خويش را به نماز و مناجات مي گذراند كه گزيده اي از نيايش هاي معروف ايشان توسط گروهي از دانشمندان گردآوري و به صورت كتابي با نام «صحيفه حسينيه» چاپ و منتشر شده است. به علاوه از آن حضرت نيايش معروفي با عنوان «دعاي عرفه» به يادگار مانده است كه داراي معارف و حقايق پرارزشي است و شيعيان غالبا در هنگام توقف در صحراي عرفات به خواندن اين دعا مي پردازند و از معارف بيكران آن بهره مند مي شوند.



[ صفحه 339]



نماز و عبادت در نگاه امام حسين (عليه السلام) آنچنان كه «علي بن شعبة» در كتاب «تحف العقول» از آن حضرت روايت كرده است نه چون سوداگران به قصد درخواست و طلب و نه چون بردگان از روي ترس است، بلكه برترين شكل عبادت، نيايش آزادمردان است كه خداوند را از روي سپاسگزاري عبادت مي كنند.

علاقه حضرت امام حسين (عليه السلام) به نماز آنقدر عظيم است كه در روز عاشورا هنگام آخرين وداع با اهل بيت مكرم خود، خطاب به خواهرش زينب كبري (عليها السلام) مي فرمايد: «خواهرم مرا در نماز نافله شب فراموش مكن...» [4] .


پاورقي

[1] از جمله رجوع شود به تاريخ يعقوبي/ ج 3/ ص 219، عقد الفريد، ابن عبدربه اندلسي/ ج 2/ ص 220 و احقاق الحق/ ج 11/ ص 418 و...

[2] تاريخ طبري (جلد 6- ص 273).

[3] فصول المهمة/ ص 183.

[4] (زينب الامام اميرالمؤمنين (7)- ص 17).


بازگشت