وجدان بيدار براي پذيرش ايمان


در تاريكي شب هاي ظلماني، آنجا كه همه دادگران و داد پروران و دادرسان به خواب عميق فرو رفته اند. تو اي بيدار در بستر كاخ هاي مجلل كه انسان نيرومندي سر به بالش پر نيايش نهاده و به درياي خويشتن خم شده است و يا در بيغوله اي از كوخهاي محقر كه انسان ضعيفي جسد آزرده ي خود را به روي آن فرش نموده و به ناله هاي حزين خويشتن گوش فرا مي دهد، در هر دو صحنه بساط محاكمه را مي گستراني و شرافت توأم با خرسندي يا رذالت توأم با ندامت در چهره دروني هر دو



[ صفحه 287]



انسان را بر آن دو نمودار مي نمايي.

در آن هنگام كه مي خواهيم از قضاوت عادلانه ناپذير تو روگردان شويم و ترا ناديده انگاريم به هر حال هر طرف را مي نگريم مانند نورافكني دوار با ما مي گردي و نور خود را بر قافيه تاريك و در هم پيچيده به ما مي افكني مگر راه فراري از خويشتن را سراغ داريد؟

راستي آدمي كدامين روي خود را نشان مي دهد آن موقع كه مي خواهد از خويشتن طفره بزند؟ اين كبوتر ضعيف و اين هماي سعادت در مبارزه با كركس تمايلات تا زنده است بيدار و كوشش مي كند و دمي از مقاومت نمي ايستد تا آنگاه كه بال و پر او شكسته شود و موجوديت خود را از دست بدهد.

فيلسوفان پاكدل كه شب ها و روزها در ژرفاي اقيانوس انساني فرو مي رفتند و تلاش هاي خستگي ناپذيري را در راه شناخت شخصيت عاليه انساني تحمل مي كردند به دنبال وجدان مي جستند، اما جلال و عظمت وجدان آنها را چنان خيره نمود كه مي خواستند كشتيبان كشتي مرموز انساني را،...

وجدان در علوم انساني مورد بحث و بررسي قرار مي گيرد و دانشمندان و علماي بزرگ به تحقيق و بررسي در اين مورد پرداخته و تعريف هاي متعددي ارائه داده اند از جمله؛ «وجدان آگاهي انسان نسبت به خودآگاهي نسبت به شخصيت خود و در فلسفه علم النفس و علم حضوري و خودآگاهي نيز مي گويند.

آري وجدان تنها محكمه اي است كه نياز به قاضي ندارد، احساس دروني است كه هر كس را براي داوري درباره ارزش كارهاي خود رهبري مي كند، و داوري است منزه از خطا و اشتباه. [1] .

پس با تعريف وجدان به يك نكته كاملا اساسي مي رسيم، وقتي كه در ادارات و مدارس و دانشگاه ها وقت نماز مي رسد، آيا واقعا تمام كارمندان به قصد نماز محل كار خود را ترك مي كنند؟ آيا واقعا مدت زماني كه در منزلشان براي اداي نماز صرف مي كنند، در اداره هم به همان وقت اكتفا مي كنند؟ آيا نماز مي تواند حربه اي براي فرار از مسؤوليت هاي محول شده گردد؟ آيا واقعا نماز مي تواند حربه اي براي پرداختن به كارهاي شخصي در وقت اداري باشد؟ و...



[ صفحه 288]



بارها ديده شده (اگر دقت شود موارد فراوان است)، كارمند يك ساعت قبل از اذان و يك ساعت بعد از اذان در محل كار خود تشريف ندارد، عجيب است دو ساعت براي چند ركعت نماز؟

آيا اين از وجدان است كه ارباب رجوع با صرف هزينه هاي مادي و معنوي مدت ها پشت در اتاق كارمند به انتظار بايستد تا ان شاء الله از نماز بيايد و چه بسيار مواردي كه چندين بار بر مي گردند، ولي به كارشان رسيدگي نمي شود؟

بله در سمينارهاي نماز و اجلاس نماز بايد به اين موانع پرداخت، چرا كه باعث تضعيف نيروي ايمان در افراد (خداي نكرده) باعث مي شود چهره نماز، اين عبادت بزرگ كم رنگتر جلوه كند؟

پس ركن اول آنكه بايد براي بيداري اذهان به تعريف وجدان و جايگاه آن بپردازيم و بعد به تأثيرات معنوي آن در روند روزمرگي زندگي، تا باعث تشويق و ترغيب ملت شريف گردد.


پاورقي

[1] وجدان، تأليف استاد محمدتقي جعفري، ص 20- 38.


بازگشت