عدم برخورد گزينشي با دين و آموزه هاي ديني


اگر در جامعه از طرف مبلغان و حاكمان بر بجاي آوردن نماز اصرار شود اما بر حفظ آبروي مردم، بر حفظ بيت المال، بر احترام و نگهداري حرمت انساني، بر همدردي با مظلومان، و... توجه نشود و يا اينكه در دين تأكيد بر حقوق الهي شود اما به حقوق مردم كه مورد توصيه دين است، توجه نشود، خواه ناخواه برخورد مردم نيز غيرمعقول خواهد بود. برخورد گزينشي با دين هميشه باعث رنجش خاطر انسان ها بوده است؛ روي اين اساس توجه به همه جنبه هاي دين و همه نيازهاي انسان و ايجاد هماهنگي بين آنها بهترين و مؤثرترين راه عملي ساختن احكام ديني است.

توصيه و راه سوم را به همين اختصار بسنده مي كنم.

در پايان اين مقاله را در چند نكته تلخيص مي كنم.

1- تبيين علمي نيازمندي انسان به دين و احكام عملي آن، با توجه به ذهن و حافظه تحليلگر جامعه؛ همانگونه كه از سيره پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) و ائمه (عليهم السلام) نيز اين مطلب بر مي آيد كه در برابر اذهان تحليلگر به بيان ريشه ها مي پرداختند.

2- ارائه احكام الهي با توجه به سطح بندي دينداران؛ كه بنظر من مطلب بسيار مهمي است و ريشه دلزدگي بسياري از احكام، عدم توجه به سطح بندي دينداران است. (در غير اينصورت به نظر مي رسد ما درصدد هستيم همه افراد مثل بزرگان زندگي كنند).

3- عدم برخورد گزينشي با دين و نيازهاي انسان؛ اين مطلب در دوره حاكميت ديني بسيار حائز اهميت است. حكومت ديني، حاكميت دين است، دين در همه عرصه ها. در صورت غفلت از اصل دين و نياز به آن زير سؤال خواهد رفت.



[ صفحه 277]




بازگشت