اما...


خداوند با همه امتيازاتي كه براي انسان ذكر نموده است، آياتي نيز در نكوهش آدمي و بيان كاستي ها و ناراستي هاي او دارد: در پاره اي از آيات قرآن، انسان موجودي بسيار ستمگر و نادان، [1] بسيار ناسپاس، [2] سركش و طغيانگر [3] ، تنگ چشم [4] و حريص [5] ، عجول و شتابگر [6] و مجادله گرترين آفريدگان الهي، [7] معرفي شده است.

ليكن حقيقت آن است كه ميان ستايش ها و نكوهش هاي قرآن براي انسان، تعارضي نيست؛ چرا كه هر كدام به بعدي از وجود او نظر دارد. اما اين جامعيت كه از سرشت و ذات انسان بر مي خيزد، او را بر صدر كائنات مي نشاند و اين امكان براي او فراهم است كه با فعليت بخشيدن به بعد ملكوتي و علوي خود و در اختيار گرفتن بعد حيواني و سفلي اش، به بالاترين مراحل كمال دست يابد. اما اگر تنها به بعد حيواني خويش نظر كند و حلقه اي نتواند بعد مادي و طبيعي او را به بعد معنوي و الهي وي متصل كند، چنين انساني، گاه در مسير حيوانيت چنان پيشرفت مي كند كه به گفته قرآن از چهارپايان نيز فرومايه تر است «اولئك كالانعام، بل هم اضل». [8] .

و جالب است كه اگر چنين انساني داراي علم و دانش هم باشد و از علوم و فنون ديني و غير ديني جديد يا قديم هم برخوردار باشد ولي ارتباط وي با مركز الهي و روحاني يعني پروردگار قطع باشد، (در آيه اي ديگر) خداوند او را به الاغي تشبيه نموده است كه بار كتاب ها بر پشت كشد و هيچ از حقيقت آنها نفهمد: «مثل الذين حملوا التورية ثم لم يحملوها كمثل الحمار يحمل اسفارا...» [9] .

بنابراين تمام آن شايستگي ها براي انسان وقتي محقق مي شود كه در عبادت پروردگار، خالصانه بكوشد و آنچه از عبادات در طول شبانه روز بر او محيط است و او را در پنج وقت به مركز وحي متصل مي گرداند تا روح تشنه اش را از چشمه اصلي سيراب نمايد، نماز است و تمام اعمال خير ديگري را هم كه انجام مي دهد آنگاه ارزش دارد كه نماز وي به طور صحيح اقامه گردد و پذيرفته شود. چرا كه اگر



[ صفحه 261]



نماز وي رد شود ديگر اعمال او هم پذيرفته نخواهد شد و اين سخن كلام گهربار رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) است.


پاورقي

[1] احزاب / 72.

[2] حج / 66.

[3] علق / 6.

[4] اسراء / 100.

[5] معارج / 19.

[6] اسراء / 11.

[7] كهف / 54.

[8] اعراف / 179.

[9] جمعه / 5.


بازگشت