مروري بر ديگر كاركردهاي اصلاحي نماز


پس از بيان كاركرد اصلي نماز در ايجاد وحدت و هماهنگي دروني و بيروني از منظر حضرت



[ صفحه 211]



امام (ره) و شهيد مطهري و بيان كاركردهاي اجتماعي و فردي نماز در اصلاحات از منظر مقام معظم رهبري و شهيد بهشتي كه در دو شاخه نظري و عملي بحث شد؛ در انتها به برخي ديگر از كاركردهاي اصلاحي نماز اشاره كرده، بحث را خاتمه مي دهيم.

- شناسايي بستر وضع موجود:

نماز به رهبران جنبش هاي اصلاحي مي آموزد كه در هر حركتي بايد وضعيت رهروان را سنجيد و حركات اصلاحي را با توانايي آن تنظيم نمود. تعديل كندروي و تندروي ها در حركت هاي اصلاحي عامل مهمي در استمرار آن حركت هاست. مسأله رعايت اضعف مأمومين و يا رواياتي كه دال بر رعايت حال ديگران در چگونگي انجام مراسم نماز است، بر اين مسأله صحه مي گذارد. براي نمونه روزي پيامبر در ميانه نماز، نماز خود را سرعت داده و با شتاب آن را به پايان رسانده، از مسجد خارج شدند. شخصي از پيامبر علت اين كار را پرسيد. پيامبر (ص) در جواب فرمود: مگر صداي ناله كودكي را كه بيتابي مي كرد، نشنيديد؟

- مكانيسم آسيب شناسي و آفت شناسي (دشمن شناسي) در نظام تئوريك

نظام تئوريك نيازمند نظارت مستمر، و جلوگيري از ايستايي (تحجر)، انحراف از مسير يا رخنه تئوريك (التقاط) مي باشد. از لوازم اساسي اين بخش بحث آسيب شناسي تئوريك و دشمنان فكري حركت اصلاحي است كه اساسي ترين آن، خطر التقاط بود كه بيان شد.

نماز از مقدمات گرفته تا متن آن، در جاي جاي خود سعي در روشنگري در اين مورد را دارد؛ براي مثال:

- بحث جهت شناسي (قبله) و بحث تغيير قبله كه بيان شد، معطوف به اين مورد نيز مي باشد (كه توضيح لازم داده شد).

- بحث تمييز راه مستقيم از انحرافات حاصله از تلاش مغضوبين و ضالين كه در سوره حمد آمده است و هر مسلمان، روزي ده بار در نماز خود اين راه را از آن بيراهه ها باز مي شناسد و اين خود ياور مصلحين حقيقي در پيشبرد اهداف اجتماعي اسلام مي باشد.

- ترسيم نظام اجتماعي مطلوب و يادآوري مستمر آن در نماز:

ما روزانه حداقل ده بار از خداوند طلب هدايت به راه مستقيم مي كنيم؛ از خداوند مي خواهيم كه



[ صفحه 212]



ما را در حركت در طريق مستقيم به سمت جامعه مطلوب الهي، ثابت قدم بدارد؛ قرآن نيز در ادامه اين مطلب، تبيين و تلقين به نفس مي كنيم كه:

«اهدنا الصراط المستقيم، صراط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم و لاالضالين.» [1] .

صراط منعمين در آيه ديگر (به بيان امام معصوم) چنين معرفي شده است:

«و لهديناهم صراطا مستقيما، و من يطع الله و الرسول فاولئك مع الذين انعم الله عليهم من النبيين و الصديقين و الشهداء و الصالحين و حسن اولئك رفيقا.» [2] .

در همين جا، جا دارد كه باز به خطر التقاط و تفسير به رأي و انحراف از صراط مستقيم اصلاح اسلامي به سمت پلوراليسم غربي، هشدار دهيم. شخصي كه مروج اصلي پلوراليسم (تكثرگرايي) غربي در ايران است، به جاي استفاده از منابع غربي و بحثي منصفانه با دين مداران و حكماي اسلامي، دست به عوام فريبي و مغالطه زده، در كتاب صراط هاي مستقيم، راه هاي خداوند را متكثر دانسته است و به گونه اي شنيع، دست به تحريف قرآن و تفسير به رأي زده كه در جاي خود، جواب حكماي اسلامي را نيز دريافت كرده ولي به قول شهيد مطهري، اينان كه با «روش سراسر تبليغي» دست به اين اعمال مي زنند، از منطق صحيحي برخوردار نيستند و ما تنها به ذكر اين مطلب اكتفا مي كنيم كه اسلام، تكثر را در درون وحدت و سبل مختلف را در طول صراط مستقيم، به رسميت مي شناسد، لذا در جاهايي كه تعبير از سبل نموده، اگر معناي مثبت (در طول صراط مستقيم، مورد نظر باشد)، آن را تأييد كرده است مثل اين آيه كه مي فرمايد: «الذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا و ان الله لمع المحسنين.» [3] .

و يا همان آيه قبلي (نساء 68- 69) كه ذكر شد، در درون صراط مستقيم، منعمين را به چهار دسته تقسيم نموده است ولي انحراف آنجاست كه سبل متفرق را اصل قرار داده و بر مبناي آن، صراط مستقيم را تفسير كنيم و قرآن كريم، سبل را در عرض صراط مستقيم، به شدت، نهي نموده مي فرمايد: «و ان هذا صراطي مستقيما فاتبعوه و لاتبتعوا السبل فتفرق بكم عن سبيله ذلكم



[ صفحه 213]



وصيكم به لعلكم تتقون» [4] .

- عبوديت هماهنگ جمعي، لازمه حركت اصلاحي در بعد نظام عملياتي

در باب وحدت و نظام توحيد عملي اسلام از زبان شهيد مطهري به تفصيل سخن رفت ولي نكاتي چند لازم به ذكر است:

1- عبوديت، در قالب جمعي ثمربخش است و اين مطلب را آيه «اياك نعبد» كه در نماز بارها مي خوانيم، به ما مي آموزد.

شهيد مطهري در اين باره مي نويسد: «نكته جالبي در اينجا كه مرحله توحيد عملي است و مرحله شدن انسان است، وجود دارد [و آن] اين است كه در كلمه نعبد، ضمير جمع آورده شده... [يعني] همان طور كه انسان در پرتو شناخت خدا و توجه به او ساخته مي شود نه منفصل و جدا از قافله اهل توحيد، انسان موجودي است فكري؛ الهي؛ عملي؛ اجتماعي... انسان انديشنده خداشناس اهل عمل ولي بريده از جامعه توحيدي نيز انسان ناقص است پس در حقيقت معني «اياك نعبد» اين است: خدايا ما مردم جامعه توحيدي در حركتي هماهنگ؛ همه با هم به سوي تو و گوش به فرمان تو روانيم.» [5] .

در اين مورد بحث مفصل تري در مقاله ديگر ذكر شده كه علاقمندان را به آن ارجاع مي دهم. [6] .

2- در عبوديت، علاوه بر نياز به حركت جمعي (كه ذكر شد)، نياز به رهبري حركت نيز مي باشد كه اين رهبري حركت، يا خود تجسمي از صراط مستقيم است (امام معصوم) يا پيرو صديق او (در زمان غيبت به صورت نيابت عام يا خاص). رواياتي كه در تفسير صراط مستقيم وارد شده است، شاهد بر اين مدعاست:

قال رسول الله (ص): «الصراط المستقيم، صراط الانبياء و هم الذين انعم الله عليهم.» [7] .

قال الصادق (ع): «الطريق و معرفة الامام.» و عنه: «و الله نحن الصراط المستقيم.» [8] .

قال الصادق (ع): صراط مستقيم، علي (ع) است.» [9] .



[ صفحه 214]



همچنين در مورد آيه «صراط الذين انعمت عليهم» كه اين نعمت، معنت ولايت است كه تمام كننده نعم ديگر مي باشد. تفصيل اين مطلب را نيز در مقاله سابق الذكر پي بگيريد. [10] .

ولي به طور خلاصه مي توان گفت: «ولي خدا با قدم عبوديت به شكل صحيح در سايه عنايت الهي و تحت پرورش اولياي متقدم به اين مقام نائل گشته، تنها اوست كه مي تواند در موضع خليفه ي الهي، قافله بشري را در مسير عبوديت به سمت اصلاح و فلاح و رستگاري بشر كه همانا مقام قرب است، سوق دهد.» [11] .

- نماز عامل شناخت رهبر اسلامي و همراهان جنبش اصلاحي (برادران ديني) و عناصر خودي از غير خودي.

رهبري هر جنبش، اولين ويژگي اش اقامه نماز است. همان گونه كه «نماز، اولين ثمره و نشانه حكومت صالحان است.» [12] .

«انما وليكم الله و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلوة و يؤتون الزكوة و هم راكعون. [13] .

اصلاح بين خودي ها صورت مي پذيرد و يكي از ملاك هاي شناخت افراد خودي (برادران ديني) از غيرخودي ها، اقامه نماز است كه: «فان تابوا و اقاموا الصلوة و اتوا الزكوة فاخوانكم في الدين» [14] و «انما المؤمنون اخوة فاصلحوا بين اخويكم.» [15] .

«محمد رسول الله و الذين معه اشداء علي الكفار رحماء بينهم تراهم ركعا سجدا...» [16] .

(اولين نشانه تشخيص خودي ها از كفار، ركوع و سجود بسيار ذكر شده است)

- نماز عامل رفع فساد (تقابل اقامه نماز با رواج فساد و شهوات)

- اقامه نماز، زمينه عملي برچيدن فساد و فحشا در جامعه را ايجاد مي كند؛ همان گونه كه تمسك به كتاب خدا، ما را در شناسايي تفصيلي و جزئي فحشاء و منكرات ياري مي رساند. لذا در قرآن آمده: «اتل ما اوحي اليك من الكتاب و اقم الصلوة، ان الصلوة تنهي عن الفحشاء و



[ صفحه 215]



المنكر.» [17] .

- از سوي ديگر، اضاعه (ضايع نمودن) نماز، زمينه رواج شهوات و منكرات را در جامعه مهيا مي كند (و اين موضوع در اصلاحات پس از انقلاب هاي بزرگ در زمينه نسل هاي دوم، سوم به بعد اهميت مي يابد). لذا قرآن نسل هاي پس از نهضت هاي انبياء را چنين توصيف مي كند:

«فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلوة و اتبعوا الشهوات...» [18] .


پاورقي

[1] حمد / 6 و 7.

[2] نساء / 68 و 69.

[3] عنكبوت / 69.

[4] انعام / 153.

[5] طهارت روح / صفحه 353.

[6] نماز و زندگي / جلد 1 / صفحه 88 به بعد.

[7] همان.

[8] همان.

[9] همان.

[10] همان.

[11] همان.

[12] حج / 40.

[13] مائده / 55.

[14] توبه / 11.

[15] حجرات / 10.

[16] فتح / 29.

[17] عنكبوت / 45.

[18] مريم / 59.


بازگشت