كاركردهاي نظري


- زنده ماندن روح كمال و فضيلت و يكتاپرستي با نماز:

«... اسلام نيز مي گويد، نماز سرود توحيد است؛ سرود كمال و فضيلت است و مسلمان در هر روز بايد در چند نوبت آن را بخواند تا روح يكتاپرستي و كمال و فضيلت در او زنده بماند. اين معني نماز است.» [1] .

- نماز؛ تمرين و تلقين معارف اسلام بطور مستمر:

از مهمترين اموري كه در طول حركت اصلاحي بايد از نظر دور نداشت، مرور هميشگي و مستمر و در عين حال قابل فهم مباني اصلاحات در نزد رهبران و مردم مي باشد. نماز در اسلام چنين كاركردي دارد. شهيد بهشتي در اين خصوص مي گويد: «... نمازگزار وقتي كه اينها را مي گويد مفاهيم و تعاليم عالي اسلام را به خود تلقين مي كند» [2] ايشان در جاي ديگر ضمن نقل روايتي تاريخي، برخورد پيامبر با خواسته هاي قبيله «بني ثقيف» در رابطه با نماز را چنين مي نويسد: نمايندگان قبيله ي بني ثقيف «ضمن مذاكره خود به پيغمبر پيشنهاد كردند كه بني ثقيف مسلمان شوند ولي از خواندن نماز معاف باشند. پيغمبر (ص) ضمن پاسخ فرمود «... و اما الصلوة؛ لاخير في دين لاصلوة معه» [3] اما نماز؛ مسلمان شدني كه با نماز همراه نباشد، ارزشي ندارد.» [4] و به تعبير ديگر «اسلامي كه با تمرين روزانه آن، يعني نماز، همراه نباشد خير و بركت و اثري ندارد» [5] .



[ صفحه 204]



- شروع هر حركت و كاري با نام خدا

هر حركت اصلاحي نياز به نمادها و شعارهايي دارد كه خلاصه آن حركت را در موجزترين عبارات بيان كند. اسلام در حد اعجاز تمام پيام هاي خود را در كلماتي با نهايت ايجاز بيان نموده است و از آن قبيل نام خداست كه در اول هر حركت اصلاحي براي ابتر نماندن آن حركت بايد آن را به اين نام پيوند داد. شهيد بهشتي در اين باره مي نويسد: «مسلمان هر كار و هر سخن را فقط به نام خدا شروع مي كند و در جامعه مسلمان هر چيزي تنها «به نام خدا» افتتاح مي شود.» [6] و «تنها خداست كه مي شود به نام او كاري را شروع كرد.» [7] .

- پيام هاي اصلاحي تغيير قبله (جهت گيري صحيح در حركت هاي اصلاحي)

شهيد بهشتي 2 مقاله در كتاب سرود يكتاپرستي را به تغيير قبله اختصاص داده اند كه در آن بحث مبسوطي در اين زمينه انجام داده اند. به لحاظ گستردگي بحث ايشان (كه حدود 50 صفحه را شامل مي شود) خلاصه اي از مطالب مربوط به اين مقاله ارائه مي گردد:

مسلمانان در شبانه روز حداقل پنج بار تمرين عملي در قرار گرفتن به سوي جهت واحد (قبله) دارند. يكي از جالب ترين و از سويي سؤال برانگيزترين مسائل صدر اسلام، مسأله تغيير قبله بود. آيات 142 تا 152 سوره بقره، درباره ي جريان تغيير قبله و مطالب پيرامون آن است. جهت گيري مكاني پيامبر در مكه نمي توانست رو به كعبه كه بتخانه بين المللي مشركين بود، باشد بدليل اينكه اولا اسلام نوپا بود، ثانيا جهت گيري مكاني، حاكي از جهت گيري فكري نيز مي باشد، لذا پيامبر، جهت خود را به سمت مركز اديان توحيدي (مسجد الاقصي) گرداند (البته به امر الهي) تا جهت گيري مكاني مخالف با مشركين، نشان از اعتقادات مخالف با نظام شرك نيز باشد. از سوي ديگر در مدينه، زماني كه پيامبر از پايگاه مشركين (مكه) دور شد، اهل كتاب، پيامبر را از خود دانسته و براي او هيچ حرف تازه اي قائل نبودند. تغيير جهت از بيت المقدس (خانه اديان توحيدي) به سوي مكه (قبله موحدين و بناي توحيدي ابراهيمي) از يك سو استقلال نهضت اسلامي را نمايان ساخت و از ديگر سو در عمل مخالفت با اديان تحريف شده مسيحيت و يهوديت را به نمايش گذارد. پس برخي اهداف تغيير قبله شامل اين موارد بود:



[ صفحه 205]



1- كعبه و بيت المقدس، معبود نيستند بلكه هر دو سنگ نشاني هستند تا ره گم نشود. لذا اولين دليل تغيير قبله چنين ذكر شده: «قل لله المشرق و المغرب» [8] .

2- تغيير قبله از بيت المقدس به سمت كعبه به خاطر رفع مانعي بود كه پيامبر و ياران را از قرار گرفتن در سمت كعبه در مكه باز مي داشت، همچنين اعلام استقلال نهضت اسلام از يهوديت و مسيحيت تحريف شده بود و اين استقلال زمينه اي براي ايجاد جامعه نمونه اسلامي بود كه آيه بعد ناظر به اين مطلب است: «و كذلك جعلناكم امة وسطا لتكونوا شهداء علي الناس و يكون الرسول عليكم شهيدا» [9] .

لذاست كه بايد در تمام حركات اصلاحي، مرزها را با دشمنان مشخص نمود (مرزهاي خودي و غيرخودي) و نهضت هاي اسلامي بايد از هر جريان شرقي و غربي و منحرفي در جهان، مستقل باشند تا ثمر داده و الگو شوند.

3- تغيير قبله براي شناسايي مؤمنين از سست ايمانان و منافقين بود چرا كه حركت هاي اصلاحي عظيمي مثل صدر اسلام نياز به افراد زبده و امتحان شده و غير متزلزل و در يك كلام مؤمن واقعي دارد. لذا خداوند ايشان را در همان ابتدا با اين حركت امتحان كرد تا سفيهان و منافقان و سست ايمانان، تصفيه شده يا به خود آيند يا حساب خود را از مؤمنين واقعي جدا كنند. پس قبله اي كه به اعتبار جعل خداوند تقدس مي يابد، با تغيير جعل هم تغيير مي يابد و پيام آن براي حركت هاي اصلاحي اين است كه بايد محكمات را از متشابهات باز شناخت، بايد مردم را با محكمات حركت هاي اصلاحي آشنا كرد تا در صورت تغييرات تاكتيكي در حركت، كساني متزلزل نشوند و پيام ديگر تغيير قبله اين است كه گاه رهبر جامعه ي اسلامي، برخي تغييرات تاكتيكي را در حركت اصلاحي بايد اعمال نمايد تا افراد مغرض و نادان شناسايي شده و برخورد اصلاحي يا طردي مناسب با ايشان صورت گيرد.

مطالب زيادي در اين بحث گنجانيده شده كه مجال بازگويي آنها نيست ولي مشتاقان را به كتاب شهيد بهشتي تحت عنوان سرود يكتاپرستي ارجاع مي دهم (كه اين بحث نيز فشرده و گزينشي از بحث آن شهيد مي باشد).



[ صفحه 206]




پاورقي

[1] سرود يكتاپرستي/ ص 28.

[2] همان/ ص 25.

[3] سيره ابن هشام ج 4 / ص 185/ به نقل از سرود يكتاپرستي / ص 120.

[4] سرود يكتاپرستي/ ص 129.

[5] همان/ ص 30.

[6] همان / ص 114.

[7] همان / ص 22.

[8] بقره / 242.

[9] بقره / 243.


بازگشت