كاركردهاي اصلي از منظر امام و شهيد مطهري: وحدت بخشي دورني و بيروني


- جلوگيري از تشتت و تفرقه در روان انسان و ايجاد و بقاي وحدت در قواي دروني انسان، در مسير توحيد عملي كه به تعبير شهيد مطهري «به يگانگي رسيدن واقعيت وجودي انسان در يك نظام رواني و در يك جهت انسان و تكاملي» [1] مي باشد.

- جلوگيري از تشتت و تفرقه در جامعه انساني و ايجاد و بقاي وحدت در جامعه توحيدي كه به تعبير شهيد مطهري «رسيدن جامعه انساني به يگانگي و يكپارچگي در يك نظام اجتماعي



[ صفحه 194]



هماهنگ متكامل» [2] مي باشد.

پس جامعه توحيدي وحدت محور بوده، با جامعه ي تكثرگراي غرب اختلافي بنيادين دارد. در نتيجه وحدت گرايي اجتماعي كه از عوامل بقاي جامعه توحيدي و معيار اصلاح اجتماعي در جمهوري اسلامي است، مي تواند ما را در بازشناسي اصلاحات حقيقي از افساد مدعيان اصلاح، ياري كند. [3] .

حضرت امام (ره)، محور اصلي وصيت نامه خود را چنين مي نگارد:

«بي ترديد رمز بقاء انقلاب اسلامي، همان رمز پيروزي است و رمز پيروزي را ملت مي داند و نسل هاي آينده در تاريخ خواهند خواند كه دو ركن اصلي آن، انگيزه الهي و مقصد عالي حكومت اسلامي و اجتماع ملت در سراسر كشور با وحدت كلمه براي همان انگيزه و مقصد» است.

آري، وحدت اجتماعي مورد نظر امام (ره) كه موجب پيروزي و بقاي نظام اسلامي گرديد، مبتني بر انگيزه الهي و مقصد عالي حكومت اسلامي بود؛ يعني وحدتي آگاهانه نه صرفا احساسي، حال آنكه تقويت احزاب به شكل غربي و پلوراليستي شكننده اين وحدت است. (همان گونه كه چنين وحدتي براندازنده ي پلوراليسم و تفرقه و تشتت است.) اين هر دو با هم متعارضند و كساني كه با افتخار، خود را



[ صفحه 195]



مروج پلوراليسم مي نامند و با صراحت بيان مي كنند كه بايد اختلاف ها را اصل قرار داد، دانسته يا نادانسته به فكر براندازي اركان بقاي اين نظام توحيدي هستند. اساسا نظام عملي هدايت اجتماعي امام (ره)، توحيدي بود و در مقابل نظام هدايت حزبي قرار داشت. لذا به نحو اجمال ابتدا به نقد نظام هدايت حزبي از منظر امام (ره) مي پردازيم، سپس به نماز و مسجد به مثابه عامل تقويت نظام هدايت اجتماعي امام (ره) اشاره مي كنيم.

حضرت امام (ره)، منشأ پيدايش احزاب در كشورهاي اسلامي را توطئه اي حساب شده توسط قدرت هاي وقت مي دانست كه وحدت امت اسلام را نشانه رفته است.

«چون خارجي ها مي خواستند از اختلاف ملت ها، از اختلاف توده هاي مردم استفاده كنند، يكي از راه هايي كه موجب اين مي شود كه اختلاف پيدا شود و مردم با هم در يك مسائلي مجتمع نشوند، قضيه احزاب بوده است.» [4] .

حضرت امام (ره) به قدري نسبت به تفرقه و تشتت حاصل از تشكيل احزاب، در آستانه انقلاب، نگران بودند كه پس از سه ماه نصحيت، بالاخره در 3 / 10 / 57 لب به شكايت گشودند و چنين گفتند:

«من در اين سه ماهه كه بودم نتوانستم كه اين معنا را از بين ببرم و مأيوس شدم از شماها. شما مي دانيد چه ضرري داريد به اسلام مي زنيد! چه ضرري داريد به كشور خودتان مي زنيد! و چه خدمتي داريد به امريكا و شوروي و انگلستان مي كنيد!... چرا در يك نهضت اسلامي اين قدر هواي نفس داريد!... هميشه سفارش كرديم به اينكه وحدت كلمه داشته باشيد تا بتوانيد يك كاري كنيد. اگر هر كدام يك جناح خاصي باشد... اين اول استفاده اش مال جانب است، آنها الان كه ديدند يك وحدتي در ايران پيدا شده است و رو به وحدت دارد مي رود... افتادند توي كار براي اينكه جناح ها را از هم جدا كنند.» [5] .

البته سيره امام (ره) در طول حيات حكومتي شان نشان از آزادي در ارائه سلايق سياسي داشت ولي مشروط به داشتن وحدت در اصول نظام و اسلام، حفظ وحدت جامعه و دخالت ندادن هواي نفس و رقابت هاي مخرب در امور سياسي، و در يك كلام تكثر سلايق در پرتو وحدت در اصول براي



[ صفحه 196]



ايشان قابل قبول بود. [6] .

حضرت امام (ره) به موازات كوشش در تخريب نهادهاي وحدت شكن، سعي در ايجاد نهادهاي كلان و عمومي در جهت تقويت وحدت در جامعه نمود. يكي از اين نهادهاي اصلي جهت ايجاد و حفظ و تحكيم وحدت، نماز و مسجد با سازوكار مورد نظر امام (ره) بود. آري اگر سلايق مختلف روزي پنج بار در جهت واحد، اصول مشترك و دشمنان مشترك و امور مهم ديگر را دوره كنند، «تهديد» تفرقه افكني دشمنان به «فرصت» اصلاح برادران ديني و تعميق دشمني با مفسدان تبديل مي شود و اين حداقل كاركرد سياسي- اجتماعي نماز است.

امام (ره) در مورد كاركرد سياسي- اجتماعي نماز فرمودند:

«مسجد، مركز اجتماع سياسي است و از اين، يك قدري وسعتش زيادتر، مي شود نماز جمعه. در هر هفته همه مجتمع بشوند در يك جايي،... با خطبه ها و با روشنگري ها (كه بايد خطيب يك آدم روشن روشنگر باشد و) و مردم را به وظايف سياسي خودشان، به وظايف اجتماعي، به وظايف فرهنگي خودشان آشنا بكند. اجتماعات در هر سال يك دفعه براي دو تا عيد، دو اجتماع بزرگ و [يك دفعه هم در] يك اجتماع همگاني براي همه مسلمين، اشخاصي كه مي توانند به مكه بروند.» [7] .

پس عمده ترين كاركرد نماز در جنبش اصلاحي اسلام، ايجاد و تداوم نظام عملياتي توحيدي است كه با محور وحدت مؤمنين در جهت عبوديت رب العالمين، حركت اصلاح اجتماعي را پيش مي برد و لذا اين وحدت بستر ضروري توحيد عبادي مي باشد.

در قرآن كريم نيز بر اين نكته صحه گذارده شده كه بستر حركت عبادي، امت واحده است و جهت آن ربوبيت الهي است كه:

«ان هذه امتكم امة واحدة و انا ربكم فاعبدون.» [8] .

پيش شرط هاي عبوديت كامل، قرار گرفتن در امت واحده است و جهت گيري به سمت ربوبيت الهي، و اين حركت تا جايي پيش مي رود كه به كنه عبوديت كه همانا ربوبيت است، برسد كه:



[ صفحه 197]



«العبودية جوهرة كنهها الربوبيه.» [9] .


پاورقي

[1] مجموعه آثار- جلد 2- صفحه 106.

[2] همان.

[3] در اينجا لازم مي بينم كه باز نسبت به خطر التقاط در جنبش به ظاهر اصلاحي كشورمان هشدار دهم. جملات زير از زبان يكي از مدعيان رهبري جنبش اصلاحات در آستانه انتخابات رياست جمهوري سال 80 بيان شده است:

«... در دوم خرداد به نظر من شعارها كاملا پوپوليستي بود. توده مردم فارغ از اختلاف هاي داخلي شان به صحنه آمدند. سي ميليون رأي دهنده كه همگي يك فكر و يك جهت نبودند. پوپوليسم، ذاتي سياست ماست. ذاتي جامعه ي توده وار است. اگر جامعه منشعب شده باشد و نهادهاي مدني شكل گرفته باشند، از پوپوليسم فاصله مي گيريم. خود خاتمي هم بر موج پوپوليسم سوار شد، مثل انقلاب اسلامي (!!!) مشكل ما اين است و كماكان هم خواهد بود. بايد نهادهاي مدني را تقويت كنيم تا از پوپوليسم جلوگيري شود.» (روزنامه ايران- 9 / 3 / 80 صفحه 5 ويژه نامه- مصاحبه با سعيد. ح) مفهوم پوپوليسم در همين مقاله (ص 106) به تفصيل بيان شده است. نظام هاي ليبرال، براي موجه جلوه دادن پلوراليسم (تكثرگرايي) در ابعاد معرفتي و اجتماعي، نقطه مقابل آن يعني پوپوليسم را نفي مي كنند؛ غافل از اينكه راه سومي نيز وجود دارد كه اصل را بر وحدت جامعه بر اساس يگانگي ذات انسان در همگان (فطرت) قرار داده و انسان ها را دعوت به يگانگي و وحدت اجتماعي بر مبناي اين توحيد دروني مي نمايد و به اين ترتيب پلوراليسم را نفي مي كند، بدون آنكه دچار پوپوليسم شود. كساني كه در كشور اسلامي ما ناآگاهانه يا مغرضانه بر طبل پلوراليسم مي كوبند و حركت هاي مخالف آن را با انگ پوپوليسم از صحنه خارج مي كنند، فهميده يا نفهميده موجبات تخريب جامعه وحدت محور ما را پي ريزي مي كنند.

[4] صحيفه نور- جلد 2- صفحه 578 تا 582- به نقل از راه امام- كلام امام.

[5] همان.

[6] صحيفه نور / ج 21 / پاسخ به نامه حجة الاسلام محمد علي انصاري.

[7] صحيفه نور- جلد 9- صفحه 137 (25 / 6 / 58) به نقل از امام در سنگر نماز- صفحه 137.

[8] انبياء / 92.

[9] مصباح الشريعة- منسوب به امام صادق عليه السلام- صفحه 298 (ترجمه عباس عزيزي).


بازگشت