معناي عام واژه «اصلاح اجتماعي» و نقش و اهميت جهت گيري آگاهانه در حركت اصلاحي


به طور كلي اصلاح، يك تغيير و حركت است، حركتي رو به تكامل؛ اصلاحات، حركتي است تدريجي از بستر وضع موجود در جهت وضعيت مطلوب و جهت گيري هر حركت اصلاحي بستگي به مكتبي دارد كه متكفل ترسيم وضعيت مطلوب يك جامعه است.

بنابراين تعريف خاص اصلاحات به خصوص جهت گيري اصلاحات بر اساس مكاتب فكري- اجتماعي مختلف، متفاوت است. به طوري كه گاه ممكن است اصلاح در يك مكتب، افساد باشد در مكتب ديگر و اين در صورتي است كه جهت گيري آن دو مكتب با هم متناقض باشد.

پس عاقلانه نيست كه براي رسيدن به اهداف يك مكتب (دچار التقاط شده) از برنامه اصلاحي مكتبي ديگر استفاده نمود و چه زيباست اين تعبير امام معصوم كه:

«العامل بلابصيرة كالسائر في غير الطريق لايزيده سرعة السير الابعدا.»

بنابراين روايت، كسي كه بدون بصيرت و آگاهي لازم (شناخت جهت گيري صحيح) قصد حركت اصلاحي داشته باشد، هر چه حركتش سريع تر مي شود، از اهدافش دورتر مي افتد.

و چه زيباتر است افشاي چهره نفاق مدعيان اصلاح در قرآن كه مي فرمايد:

«و اذا قيل لهم لاتفسدوا في الارض قالوا انما نحن مصلحون الا انهم هم المفسدون و لكن لايشعرون.» [1] .

پس حركت اصلاحي، حركتي است آگاهانه و تكاملي از بستر وضع موجود در جهت مطلوب.



[ صفحه 176]




پاورقي

[1] بقره / 11 و 12.


بازگشت