مقدمه
متن مقاله به سه محور كلي تقسيم شده است:
1- آسيب شناسي محيط داخلي و خارجي دانشگاه.
2- اهميت فوق برنامه ها در بازسازي معنوي.
3- چگونگي مشاركت دانشجويان و تحقق اهداف.
در بخش اول بررسي دو حوزه عمده در دانشگاه يعني محيط داخلي و خارجي كه شامل نيروهاي انساني، اجرايي و امكانات است، با عنايت به وضعيت موجود، موردنظر قرار مي گيرد.
محور دوم مقاله با تأكيد بر اين مهم كه دانشجويان مي توانند از احساس هويت فرهنگي و ديني مستقل (تصميم گيرنده، فعال و پويا) برخوردار باشند؛ نقش و اهميت تشكل هاي دانشجويي و فوق برنامه ها را در باروري و پويش ديني خاطرنشان مي سازد.
دانشجويان كه جزو طبقه آرمانگراي جامعه هستند، بنابر ظرفيتهاي علمي و مقتضاي سني خود ايده آلها را مي جويند. بنابراين توقع به جاي آنان را مي توان با ارائه فرهنگ مناسب ديني پاسخ داد، و نه با تحليل هاي مرسوم و بدون پژوهش و عدم تطابق با نيازهاي زمان. اين امور خود مستلزم پرداختن به اصولي است كه بخشي از آنها در تشكل هاي دانشجويي محقق مي شود، و برخي با درايت
[ صفحه 134]
مسئولان و تحول در تشكل هاي دانشجويي قابل حصول خواهد بود. لذا بخش سوم مقاله با ارائه ي پيشنهاداتي دائر بر بهبود فعاليت تشكل هاي دانشجويي به اين موضوع مي پردازد.