معناي سجده


سر بر زمين نهادن، پيشاني بر زمين نهادن، فروتني نمودن، خاضع شدن، مطيع شدن، شكر كردن. [1] تذلل، چانه را بر زمين نهادن، به رو بر زمين افتادن. [2] .

تمامي اين معاني، به وحدت مطلوب و معاني واحد باز مي گردد و آن قرار گرفتن بنده بي نهايت كوچك در مقابل صاحب و رب بي نهايت بزرگ است. سجده گاه نمايش و تمرين كوچكي نمودن است و تنها جايي كه كوچكي نمودن جايز و حتي زيبا است، سجده گاه مي باشد و براي هميشه بايد در مقابل يكتاي بي همتا، كوچكي نمود و از ناحيه آن كوچك نمايي به عظمت هاي زيبا دست يازيد.

بر خاك افتادن در صورتي جايز و زيبا است كه براي يكتاي بي همتا باشد. در واقع سجده گاه منطقه ممنوعه اي است كه هيچ بيگانه اي نبايد در آن حريم قدم نهد و عرض اندام نمايد. سجده گاه همان فرودگاه الهي است كه موحدان واقعي براي دست يافتن به يكسويي و يكتايي، در آنجا بر خاك، خانه نشين گشته اند و در انتظار نشسته اند تا به افلاك و ملكوت پرواز كنند.


پاورقي

[1] لغت نامه دهخدا، ج 25.

[2] تفسير الميزان، ج، ص.


بازگشت