بحث


قرآن عبادت را راز خلقت انسان و در صدر برنامه هاي انبيا عنوان نموده و انسان كامل را عبد ناميده است. اگر عبادت را آميزه اي از پرستش، نيايش، پناه جويي، رازگوئي، نيازخواهي و عشق بدانيم، نماز بالاترين مصداق آن است. نماز از مهمترين فرايض ديني و از ضروريات دين مقدس اسلام و نقطه اوج عبادات است كه از درخشندگي و برجستگي خاص و رفيع ترين جايگاه برخوردار است. پس از بعثت، نخستين عبادتي كه تشريع شد نماز بود كه عمود دين و مرز بين كفر و ايمان است و بدون آن ساير اعمال انسان پذيرفته نيست. از ميان عبادات اسلامي نماز در زيادتي احكام نمونه است، به گونه اي كه 4000 حكم براي آن آمده است. كلمه صلاة و مشتقات آن- به معناي نماز- حدود 104 بار در قرآن مجيد آمده و در 15 مورد به آن امر شده است. اين همه تأكيد بر نماز نه از سر نياز خالق، كه به خاطر نياز مخلوق است زيرا اقامه ي صحيح نماز صرف نظر از جنبه عبادي آن، به روح آدمي انبساط و شعفي پرشور مي بخشد و او را با نردبان آيات الهي بالا برده و روانش را به معراجي شكوهمند نائل ميكند «الصلاة معراج المؤمن»، و از اين روست كه انسان مؤمن در اين عروج روحي همه چيز را قرباني قرب الي الله ميكند «الصلاة قربان كل تقي». به واسطه همين اثر است كه الكسيس كارل نيايش را كشش روح به سوي جهان غير مادي دانسته و نياز انسان به نيايش و ارتباط با خدا را همانند نياز او به اكسيژن قلمداد مي نمايد و آن را يك عمل طبيعي رواني - بدني دانسته، براي رشد نهائي انسان ضروري اعلام مي كند، با اين وجود وي مي نويسد: متأسفانه در تمدن امروزي



[ صفحه 69]



ما گذارده ايم كه اين نياز، كوچك شمرده شده و گاه ناديده گرفته شود و از اين روست كه موازين اخلاقي راه زوال پيموده و نسلي منحط به وجود آيد، كه جز به هوسهاي نفساني و مادي فكر نمي كند، در اين نسل ديگر اثر چنداني از مهر و وفا و صلاح انديشي، استقامت و امانت، شهامت و شجاعت و جوانمردي برجاي نمانده و دشمني و نفاق و بدانديشي، خيانت و تملق، حيله و حرص و حسد، و عدم اعتماد به ديگران جاي آن را گرفته و شكستها و ناكاميها از هر سو به انسان روي آورده است.

قرآن به خوبي وضعيت چنين نسلي را تصوير نموده، مي فرمايد: آنها خدا را فراموش كردند و در نتيجه خدا نيز آنها را به دست فراموشي سپرده است [1] ، دلهاي آنها گرفتار شك است [2] و مانند افراد كر و لالي هستند كه در فضايي تاريك و ظلماني به سر مي برند [3] ، به واسطه گناه بر دلهاشان مهر نهاده شده و هيچ روزنه اي به سوي حقيقت ندارند، زيرا به دنبال هوسهاي خود هستند [4] ، و بسياري از آنها تحت فشار هوسهايشان به جرائم سنگين دست مي يازند [5] ، پس خدا در دلهاشان رعب و وحشت افكنده [6] ، يأس و نوميدي و اضطراب آنها را در برگرفته و شادابي جسم و تن را از ميان برده است و احساس رنج و گناه و خود كم بيني شديد آنها را مي فرسايد [7] ولي عليرغم همه اينها، شيطان مشاطه گر نيز سوء رفتارشان را تحسين مي كند و به وسوسه آنها مي پردازد و سرانجام در پرتو غرور و خودباختگي، آنها را به نابودي مي كشاند [8] ، در چنين محيطي كه به معنويات وقعي نمي گذارند و پريشاني افكار، ناراحتي اعصاب، و تنش و اضطراب به جان بشر افتاده، بسياري براي فرار از اين تنشها به شرب خمر، استعمال افيون و... روي مي آورند، غافل از اين كه با اين كار نه تنها به آرامش نمي رسند بلكه به بدبختي بيشتر خود كمك كرده و مردم ديگري را نيز به فلاكت مي كشانند، كه: «من اعرض عن ذكري فان له معيشة ضنكا [9] ، هر كه از ياد خدا روي گرداند زندگي بر او تنگ و دشوار گشته و روي آرامش و راحتي را نخواهد ديد. از اين روست كه گاه و بيگاه اعترافاتي شنيده مي شود كه چاره كار در بازگشت به تعاليم مذهبي و ارزشهاي معنوي است، كه خداوند فرمود بخوانيد مرا تا اجابت كنم شما را [10] . در اين راه، تعاليم اسلامي مي تواند مرهمي بر زخمهاي كهنه بشر باشد و در اين ميان نماز - به ويژه اگر با توجه و حضور قلب اقامه گردد - جايگاه خاصي دارد، زيرا براي كاستن



[ صفحه 70]



از اين اضطرابها و تنشها هيچ پشتوانه اي بهتر از وجود مطلق خدا و منشأ هستي نيست، و نماز موجب نزديكي به او، و بهترين راه حضور در محضر اوست؛ چنانچه ويليام جيمز مي گويد: اتصال به قدرت لايزال الهي تنها منبع كسب انرژي و تجديد قواي روحي از دست رفته انسان است و ويل دورانت ميگويد چه خوش آهنگ است صداي اذان در گوش مسلمان و غير مسلمان، كه اين جانهاي خسته و محبوس در پيكره خاكي را از فراز هزاران مسجد دعوت ميكند تا بسوي بخشنده زندگي و عقل توجه كنند و به جان با او پيوند گيرند. بي جهت نيست كه در اسلام انسان وظيفه دارد كه از صبح تا شام لااقل 5 بار رسما با نماز به ذكر و ياد خداوند بپردازد و در مرحله اي بالاتر اسلام به انسان سفارش كرده است كه در همه احوال از ياد خدا غفلت ننمايد [11] .

اهل لغت، صلاة را مشتق از تصليه مي دانند، كه به معني مستقيم كردن چوبهاي خميده- (از طريق نزديك كردن آنها به آتش و حرارت) است. گوئي نمازگزار با توجه به مبدأ هستي و با حرارتي كه در اثر صعود به سوي شمس حقيقت معنوي كسب مي كند، كژيهاي نفس را كه در اثر توجه به غير خدا ايجاد شده است، تعديل مي نمايد [12] .

نماز سرود يكتاپرستي و زمزمه دلنشين فضيلت و پاكي و تمرين وظيفه شناسي و سپاس به درگاه احديت است. نمازهاي پنجگانه همانند نهرهاي آبي هستند كه انسان روزانه 5 بار چرك و آلودگي جسم خود را در آن شسته و زنگار نيستي و هوي و هوس و سياهي ترسها و اضطرابها را به وسيله آن از جان و دل مي زدايد.

نماز داراي ابعاد مختلف فردي، اجتماعي، سياسي، جسمي و روحي است كه در اين نوشتار عمدتا به نقش آن در بهداشت رواني پرداخته مي شود، و البته دانشجويان عزيز بايد توجه نمايند كه همانگونه كه تنها حضور فيزيكي در كلاس درس چيزي نصيب آنها نخواهد كرد و بهره لازم از درس استاد تنها در پرتو حضور فعال و توجه كامل به استاد حاصل خواهد گرديد، همه فوايد و آثار نماز نيز خصوصا هنگامي دست مي دهد كه نماز از حالت عادتي و لق لقه زبان بودن خارج شده و با دقت و توجه باطني و حضور قلب برگزار گردد و اقامه كننده آن بداند در مقابل چه كسي ايستاده و چه مي گويد، چنانچه امام خميني (ره) مي فرمايند: بر ارباب بصيرت و معرفت پوشيده نيست كه روح عبادت و كمال آن به حضور قلب و اقبال آن است و هيچ عبادتي بدون آن مقبول درگاه احديت نشود و از درجه اعتبار ساقط است [13] .

يكي از آثار مهم نماز در بهداشت روان نقش انكار ناپذير آن در زدودن و كاستن تنش و اضطراب



[ صفحه 71]



است زيرا نمازگزار بايد فقط به خدا توجه نمايد، از همه اشتغالات ذهني و مشكلات مادي روي گرداند، چيزي جز آيات قرآني بر زبان جاري ننمايد و با تمام اعضاء و جوارح و با حضور قلب نماز را اقامه نمايد. همين روگرداني از مسائل زندگي مادي موجب آرامش مي شود و اين حالت آرامش روحي ناشي از نماز، تاثير بسزائي در كاهش تنش و اضطراب دارد. توماس هاسيلوپ مي گويد: بهترين وسيله آرامش بخشي كه من در طول تجربه ام در مسائل رواني شناخته ام نماز است [14] ، الكسيس كارل مي نويسد: دعا و نماز قويترين نيروئي است كه همچون قوه جاذبه وجود حقيقي دارد و من در حرفه پزشكي خود انسانهائي را ديده ام كه پس از آنكه تمام معالجات ديگر براي آنها مؤثر نبوده است با نيروي دعا و نماز و نيايش از بيماري جسمي يا روحي رهائي يافته اند [15] مشخص شده است كه در هنگام نماز فعال شدن مغز باعث آزادي آندروفينها مي شود و اين مواد موجب كاهش درد و استرس و نيز احساس سبكي و نشاط مي گردد [16] هربرت بنسون مي گويد: نيايش مغز را فعال ميكند، فشار خون را مي كاهد، نازائي را درمان ميكند و تكرار آن، انديشه هاي ديگر را از مغز بيرون و بسياري از مردم را قادر به ايجاد تغييرات فيزيولوژيك در خود مي كند [17] .

امروزه بر استفاده از روشهاي آرام سازي براي كاهش تنش تأكيد و حتي از آن براي درمان امراض جسمي مانند فشار خون، آسم و.... استفاده مي شود. توصيه مي شود اين تمرينات حداقل 2 بار در روز و درمحيطي آرام و راحت صورت گيرد [18] .

اقامه نماز آن هم 5 بار در روز، خود بهترين تمرين آرام سازي است. پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) به هنگام رسيدن وقت نماز مي فرمود: «بلال، ما را با اعلام رسيدن وقت نماز آرام ساز» كه «الا بذكر الله تطمئن القلوب» [19] ، و امام صادق (عليه السلام) فرمود: هرگاه بر شما به علت فشار زندگي هموم غموم وارد شود وضو گرفته، به مسجد درآئيد و 2 ركعت نماز كنيد تا ناراحتي شما، رفع شود، كه خداوند مي فرمايد «استعينوا بالصبر و الصلاة... ان الله مع الصابرين».

حالت آرامش ناشي از روشهاي آرام سازي معمولا تا مدتي بعد نيز ادامه مي يابد [20] و اين امر در مورد نماز نيز صادق است، خصوصا مستحب است پس از انجام نماز، تعقيبات آن نيز بجا آورده شود، پس وقتي كه بلافاصله پس از نماز با ذكر و دعا به تسبيح خداوند مي پردازيم، اين حالت آرامش پايدارتر شده و مدت بيشتري دوام مي يابد، در نتيجه اضطرابها كم كم رنگ باخته، آرامش و اعتماد به نفس به انسان برمي گردد. در مقاله اي از قول متخصصين قلب و عروق آمريكا آمده است: دعا و نيايش باعث آرامش و بهبود بيماريها مي گردد و اگر به اين امر اعتراف كنيم بايد در نسخه هاي خود



[ صفحه 72]



بنويسيم سه بار در روز دعا كنيد [21] بنابراين به دانشجويان توصيه مي شود كه براي حداكثر استفاده از آثار آرامش بخش نماز، نمازهاي پنجگانه را در پنج نوبت (و نه در سه نوبت، آن گونه كه رايج شده است) و در وقت مقرر شرعي خود اقامه نمايند، اين امر باعث مي شود كه در طي روز به فواصل منظم در ارتباط با سرچشمه هستي و آرامش دهنده قلبها قرار گيرند، بعلاوه سعي كنند تا مقدمات و تعقيبات نماز را حتي الامكان بجاي آورند، اين امر ضمن تعميق و تطويل آرامش رواني حين نماز باعث دوام بيشتر اين آرامش پس از اتمام نماز مي گردد.

يكي ديگر از روشهائي كه روان شناسان از آن براي كاهش تنش و اضطراب بهره مي جويند آرام سازي از طريق حساسيت زدائي است. در اين روش فرد را با عامل تنش زا مواجه كرده و مي كوشند در همين زمان واكنش مخالف اضطراب يعني حالت آرامش را در او ايجاد كنند، به اين ترتيب ميان دو چيز متضاد رابطه برقرار مي شود و عامل تنش زا خاصيت خود را از دست مي دهد [22] بايد به دانشجويان توجه داد كه همين مكانيزم در نماز نيز قابل حصول است زيرا انسان مي تواند در دعاي نماز (قنوت) مشكلات خود را با خدا در ميان گذارد، همين مشكلات است كه در زندگي روزمره او را نگران مي سازد، پس وي از آنها به خدا پناه مي برد. بر زبان جاري ساختن مشكلات در اين هنگام كه انسان غرق در آرامش رواني ناشي از نماز است و تكرار اين حالت لااقل پنج بار در روز باعث مي شود كه اين عوامل قدرت اضطراب آوري خود را از دست بدهند.

انسان معمولا پس از ارتكاب خطا و گناه دچار عذاب وجدان مي شود، اگر چه ايجاد چنين احساسي نشانه وجدان اخلاقي بوده و اگر متناسب با عمل باشد در جلوگيري از تكرار آن مؤثر است ولي اگر طولاني و بيش از حد گردد موجب اختلال در شخصيت مي شود. سبك كردن بار اندوه از طريق بازگو كردن مشكلات براي فردي كه رازدار، غمخوار، صبور و عاقل باشد راهي است براي اعاده آرمش كه انسان اثربخشي آن را بارها آزموده است. هنگامي كه انسان در نماز و مناجاتهاي بعد از آن مشكلات و خطاهاي خود را با خدا در ميان مي گذارد، از او درخواست كمك و عفو مي نمايد، پس از آن احساس سبكي و آرامش بيشتري خواهد كرد، و شايد به همين دليل است كه امام علي (عليه السلام) فرموده اند: «كه نماز گناهان را چون برگ درختان مي ريزد» [23] .

انسان در نماز به حضور كسي شرفياب مي شود كه منبع همه قدرتها، خيرها و زيبائي ها است و با نزديكي هر چه بيشتر به منشأ قدرت، مشكلات زندگي بتدريج رنگ باخته و احساس تسلط در آدمي ظاهر مي شود و در پرتو آرامش و طراوت و شادابي، نيروهاي جسمي و روحي او كه قبلا در بند اضطرابها و نگرانيها محصور بود، آزاد شده و او با عزمي راسخ و اراده اي قوي به نبرد با مشكلات زندگي



[ صفحه 73]



مي پردازد [24] از سوي ديگر ريتم، هماهنگي، انسجام و نظام معين كه در جاي جاي نماز و در تلاوت سوره هاي قرآن (از جمله سوره هائي كه در نماز قرائت مي شود) به چشم مي خورد [25] ، همراه با طمأنينه، كه در اقامه نماز به آن سفارش شده است، باعث هماهنگي بيشتر قواي روحي درهم ريخته آدمي مي شود.

انسان نيايشگر و با ايمان حتي درد و رنج را از يار مي داند و در پرتو ايمان به خدا حوادث و مشكلات را امتحاني براي خود مي شمارد؛ زيرا خداوند فرموده است كه ما شما را به انواعي از خوف، گرسنگي، كمبودها و مشكلات مالي و جاني مي آزمائيم و صابران را بشارتي نيكو مي دهيم. [26] دانشجويان نيز مرتبا با مسأله امتحان مواجه بوده و اين امر يكي از منابع اضطراب در آنها است، آنها براي افزودن موفقيت خود در امتحان به راهكارهاي متعدد متوسل مي گردند، شركت فعال در كلاسها، مرور دقيق بر دروس و درخواست از استاد براي برگزاري جلسات اضافي جهت رفع اشكالات، برخي از اين راهكارها هستند. بسياري از آنها نيز دفعات بيشتري با استاد مربوطه تماس گرفته و طلب راهنمايي مي نمايند. پس شايسته است كه براي حصول اطمينان قلبي از موفقيت هر چه بيشتر در اين امتحانات و ساير امتحانات زندگي ضمن حضور منظم در جلسات ارتباط با خدا (نماز) حتي جلسات حضور در محضر او را با نمازهاي مستحب بيافزائيم و با حضور قلب و خلوص نيت مشكلات خود را در ارتباط با اين امتحانات با او در ميان گزاريم و از او طلب نيرو و استعانت و راهنمائي نمائيم كه براستي ياري كننده اي غير از او نيست. بنابراين انسان مؤمن امور خود را به خدا وامي گذارد و در برابر امتحانات، صبر و خويشتن داري و تلاش پيشه مي كند؛ زيرا در غير اين صورت افراد كوشا، صبور و خويشتن دار بازشناخته نخواهند شد [27] ، چنين فردي در پرتو ايمان به خدا دچار آسيبهاي روحي و بيماريهاي رواني و عصبي، و ترس و اضطراب كه در قلوب تهي از ايمان بوجود مي آيد نخواهد گرديد؛ زيرا خداوند سبحان قلب او را سرشار از اطمينان و آرامش ساخته است «قال لا تخافا انني معكما اسمع و اري» [28] كتب روانشناسي نيز تأكيد ميكنند كه اگر انسان در سختيها احساس معنا نمايد نه تنها مشكلات بر او اثر سوئي ندارند بلكه در ارتقاء روحي او مؤثر خواهند بود [29] انسان مؤمن در هر حال خود را در ارتباط با عظيم ترين نيروي قابل تصور احساس مي كند و همين احساس، امواج نااميدي و اضطراب را سركوب مي نمايد، چنين انساني، هنگامي كه در نماز «اياك نعبد و اياك نستعين» را با ذره ذره وجودش مي گويد، آيا ديگر احساس ضعف و درماندگي خواهد كرد؟ و اگر



[ صفحه 74]



با دعاها و نمازهاي مستحب، خصوصا نماز شب، ذكر خدا را تداوم بخشد، اين انسان به كوهي پولادين بدل مي شود كه تنشها بر او تاثير نخواهند داشت، چرا كه نماز در دل شب گامي استوار و ثابت و پايدارترين سخنهاست [30] در نماز شب، تمركز حواس و آرامش ضمير بيشتر است و عوامل تنش زاي زندگي روزمره نيز قطع شده، يا در حداقل مقدار خود هستند و به علت تاريكي توجه انسان از ظواهر برگشته، به دليل داشتن مقداري استراحت در اوايل شب و تقويت قواي روحي و جسمي، بهترين زمان براي ايجاد حضور قلب است كه اگر واقعا ميسر شود، منتج به آرامش روحي خاصي مي گردد، كه اين آرامش را مي توان در صحيفه چهره او خواند، آرامش عميق و ژرف و ناشي از اطمينان دروني ديد، و در اينجاست كه خداوند مي فرمايد «يا ايتها النفس المطمئنة ارجعي الي ربك راضية مرضية» [31] [32] .

برخورداري از فكر متمركز، يك موهبت ارزشمند در زندگي و از لوازم يادگيري و موفقيت تحصيلي دانشجويان است. «موسيه» معتقد است كه تمركز حواس، حيات فكري را شكوفا ساخته و قدرت عقل را استحكام مي بخشد [33] و بسياري از موفقيتهاي انسان نيز لازمه اش همين تمركز حواس و توجه كامل است و به مدد آن است كه آدمي قادر به برنامه ريزي مطلوب و هدايت انديشه به سمت و سوي انتخابي خود و استفاده درست از زندگي مي شود. «ژاگو»، روانشناس فرانسوي، تمركز فكر را عبارت از توانائي معطوف ساختن و ثابت نگهداشتن فكر بر يك تصوير يا مجموعه انديشه و افكار ميداند [34] دانشجويان بايد توجه نمايند، همانگونه كه شعاعهاي خورشيد با عبور از عدسي همگرا داراي قدرت و تأثير سوزانندگي بيشتر مي گردند، افكار پراكنده انسان ها هم در نماز حول محور ياد خدا وحدت يافته و آنچنان قدرت مي يابند كه با شرايط عادي قابل قياس نمي باشد. آدمي مي تواند براي دستيابي به تمركز فكر در نماز، چشم به محل سجده دوخته و از نگاه به اطراف خودداري نمايد. توجه و خشوع كه از شرايط نماز است همچنين وسيله اي است براي پرورش و تمرين حضور ذهن و تمركز حواس. رعايت ترتيب و موالات در نماز، تمريني مهم براي انضباط، حفظ تمركز و در واقع فعاليت و ممارست ذهني است. همچنين اگر انسان لحظاتي قبل از نماز بنشيند و فكر كند كه در محضر چه كسي مي خواهد حاضر شود و نيز مقدمات و مقارنات آن را درست بجا آورد بر حضور قلب و تمركزش افزوده شده و تدريجا اين تمركز به همه جوانب زندگي او رسوخ مي نمايد. يكي ديگر از مسايلي كه انسان مادي امروزي از آن در رنج است، احساس تنهائي و بي ياوري است. اين امر در زندگي دانشجويان نيز ديده مي شود. چنين احساسي زمينه نااميدي، يأس و



[ صفحه 75]



افسردگي را فراهم مي نمايد. بپاداري نماز و داشتن حضور قلب و توجه به معاني الفاظ آن چنانكه گفته شد، اين احساس را از بين مي برد و انسان، خدا را در كنار خود احساس مي نمايد. اضافه بر اين نماز داراي روح جمعي است و در آغاز و پايان آن ضماير جمع بكار رفته و توجه انسان را به لزوم كار جمعي براي حل مشكلات سوق مي دهد. سوره حمد كه برخلاف سوره توحيد قابل جايگزيني با هيچ سوره ديگري نيست در برخي از آياتش ضمير جمع استفاده شده است؛ مانند اين آيات كه مي خوانيم: «فقط تو را مي پرستيم و از تو ياري مي خواهيم، ما را به راه راست هدايت كن». و در پايان نماز نيز بر خود و همه صالحان درود مي فرستيم، همچنين اين همه تأكيد كه به اقامه نماز به صورت جماعت شده است، بايد توجه همه و از جمله دانشجويان را به لزوم همكاري و كار جمعي براي حل مشكلات معطوف نمايد.

«خداوندا! ما را به صراط مستقيم انسانيت هدايت فرما و از جهل و خودپسندي و ظلالت و خودبيني مبرا كن و به محفل انس ارباب عروج روحاني و مقام قدس اصحاب قلوب عرفاني بارده و حجابهاي انانيت ظلماني و انيت نوراني را از چشم بصيرت ما برافكن تا به معراج حقيقي نماز اهل نياز واصل گرديم و به حلاوت ذكر ارباب هدايت فائز آييم و تعلقات قلبيه ما را از غير صَرف و به خود مصروف دار و چشم ما را از اغيار بپوش و به جمال جميل خود روشني بخش» [35] .

انك ولي الهدايه و التوفيق



[ صفحه 77]




پاورقي

[1] (بقره / 67).

[2] (توبه / 45).

[3] (انعام / 39).

[4] (محمد / 16).

[5] (حديد / 26).

[6] (احزاب / 260).

[7] (اعراف / 91).

[8] (صاد / 82 و 83).

[9] (طه / 24).

[10] (غافر / 60).

[11] (نساء 103).

[12] ولائي، منوچهر، نماز در آئينه ضمير امام (ره)، طب و تزكيه، ش 5، ص 80.

[13] امام خميني، اسرار نماز (معراج السالكين و صلاة العارفين) قم انتشارات اسلامي بدون سال انتشار.

[14] نجاتي، محمد عثمان. قرآن و روانشناسي، ترجمه عباس عرب، مشهد، انتشارات آستان قدس، 1367.

[15] كارل، الكسيس، نيايش، ترجمه پرويز دبيري، تهران، انتشارات فردوسي 1358.

[16] اصفهاني، محمد مهدي، نماز، نيايش، عشق، تهران، معاونت فرهنگي حقوقي وزارت بهداشت، 1374.

[17] واحد، سينا. روزنامه كيهان 23 / 1 / 75 ص 28.

[18] Phipps, Wilma; et. al. Medical surjical nursing. st. Louis. mosby. 1994.

[19] رعد 28.

[20] Brooking, Gulia; et. al. Atext book of psychiatric and mental health nurs ing. New york churchill Liying Liying stone. 1992.

[21] صانعي، اشرف و نيكبخت، عليرضا. جايگاه رفيع قرآن در پژوهشهاي طب اسلامي. طب و تزكيه، ش 23. ص 70.

[22] Brooking, Gulia; et. al. Atext book of psychiatric and mental health nurs ing. New york churchill Liying Liying stone. 1992.

[23] نهج البلاغه امام علي (ع).

[24] شرقاوي، حسن محمد.گامي فراسوي روانشناسي اسلامي. ترجمه محمد باقر حجتي، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1363.

[25] طباطبائي، سيد محمد حسين، اعجاز قرآن، بنياد فكري علامه، 1362.

[26] (بقره 155).

[27] (محمد 31).

[28] (طه 46).

[29] شرقاوي، حسن محمد.گامي فراسوي روانشناسي اسلامي. ترجمه محمدباقر حجتي، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1363.

[30] (مزمل 6).

[31] (فجر 27 و 28).

[32] آقا نجفي، حاج شيخ علي، برداشتي از نماز. دفتر تبليغات حوزه علميه قم، 1374.

[33] موسيه. ه پ. پرورش ذهن. ترجمه احمد آرام. تهران. شركت سهامي انتشار.

[34] ژاگو، پل، مانتيسم شخصي، ترجمه مشفق همداني. انتشارات صفي عليشاه.

[35] امام خميني، اسرار نماز (معراج السالكين و صلاة العارفين) قم انتشارات اسلامي بدون سال انتشار.


بازگشت