مسجد جامع يكي از اركان اصلي در اداره امور


به غير از عنصر سياسي كه به نامهاي مختلف دارالخلافه، دارالعماره و دارالحكومه و نهايتاً ارك ناميده مي شوند. شهرهاي دوره اسلامي داراي دو پايه اصلي بودند.

الف - مسجد جامع شهر ب - بازار

مسجد جامع مركز مذهبي - سياسي بود و به عنوان مركز روحاني شهر و منطقه زير نفوذ آن در محل مناسبي بنا مي گرديد. مسجد جامع مركز اجتماعات سياسي و ابلاغ فرمانها و خواندن خطبه و مهمتر از همه مركز علمي و فكري و آموزش عالي بود.

دستگاه مذهبي شامل علما، فقها، مراجع تقليد، قضات و ساير مقامات روحاني، شيخ الاسلام و امام جمعه، مهمترين عوامل پيوند و همبستگي جامعه



[ صفحه 61]



شهري و گروههاي گوناگون وجوامع روستايي اطراف شهري بود.

در فراز و نشيب هاي تاريخ اهميت وموقعيت مسجد جامع، قدرت علما و روحانيون و ساير پديده هاي مذهبي تغيير مي يافت ولي با اين همه مسجد نقش خود را در يك منطقه شهري حفظ كرد. [1] .

در ابتدا شهر، تنها مي بايست يك مسجد جامع مي داشت كه نماز جماعت در آن برقرار مي گرديد، اين ترتيب مدتي پايدار بود تا آنكه در بسياري از شهرها مسجد جامع ظرفيت پذيرش نمازگزاران را نداشت و در عوض در بعضي شهرها آن يك مسجد جامع نيز رونقي نداشت. مدتها دستگاه خلافت با ايجاد مسجد جامع مخالفت مي كرد و بالاخره تعداد مساجد جامع در شهرهاي بزرگ افزايش يافت. بغداد با وجود بيست و هفت هزار مسجد و وجود اماكن متبركه تنها داراي دو مسجد جامع بود كه هر كدام در يك سوي دجله قرار داشتند تا اينكه در قرن دوازدهم ميلادي يازده مسجد جامع در بغداد بود. [2] .

مسجد جامع در شهرهاي اسلامي همواره در قلب و مركز شهر جاي داشت و در دو يا چند سوي آن بازار امتداد مي يافت و در پيرامون آن موسسات اجتماعي همچون دارالحكومه، كاروانسرا، مهمانخانه هائي براي مسافرين، محلهائي براي فقرا و بينوايان، دارالشفاء خانقاه، آب انبار حمام و مدارس قرار داشتند و سپس فضاي حسينيه و تكايا كه مربوط به دوره صفويه مي شود به آن اضافه شدند.

افزايش جمعيت شهرها و تغييرات و ويژگيهاي اجتماعي آن در طول تاريخ



[ صفحه 62]



به تدريج باعث افزايش تعداد مساجد در تمام شهرها شد بطوري كه امروز اكثر شهرها داراي مساجد متعددي هستند. [3] .


پاورقي

[1] نظريان، اصغر، ص 25.

[2] سلطان زاده حسين، مقدمه اي بر تاريخ شهر و شهرنشيني در ايران ص 123.

[3] نظريان، اصغر، همان صفحه 26.


بازگشت