نقش مساجد در آموزش و تعليم و تربيت


وقتي از مدارس كهن كشورهاي اسلامي سخن به ميان مي رود «مساجد» را مورد توجه قرارمي دهند. بايد در نظر داشت كه پس از ايجاد و توسعه مدارس، مساجد نيز مانند گذشته جنبه تربيتي و تعليمي خود را حفظ كرد. در قرن هشتم يعني دوره اي كه سه چهارم قرن از ايجاد مدارس كامل با كتابخانه ها و حجرات و سازمان مخصوص مي گذشت، ابن بطوطه جهانگرد مشهور وقتي به شيراز رسيد در مسجد «جامع» اين شهر در درس حديث و پيش از آن نيز در بغداد در مسجد «جامع» آن در حلقه تدريس حضور يافت حال آنكه در آن ايام در بغداد چندين مدرسه بزرگ وجود داشت. از اين رو مدرسه را گاه مسجد و يا بالعكس مسجد را گاه مدرسه نيز مي ناميدند و اين اشتراك اسامي و خلط آن با يكديگر در تمام اعصار اسلامي معمول بود.

در كتب تاريخ و رجال كه ايرانيان دوره اسلامي نوشته اند بارها به مساجدي اشاره مي كند كه محل تعليم علوم ديني و ادبي بود، مثلاً در سيستان يكي از فرمانداران عرب به نام عبدالرحمن ابن سمره (قرن اول هجري) مسجد جمعه



[ صفحه 51]



(آدينه) ساخت كه حسن بصري عالم معروف ديني قرن اول و دوم مدتي در آنجا سرگرم تدريس و تعليم مسائل ديني بود و مردم سيستان سه سال نزد او در مسجد آدينه علم آموختند. [1] .

ابن فقيه در سيستان و بلخ و هرات مساجد زيادي را نام مي برد كه در آنها فقيهان براي تعليم حاضر مي شدند در فارس نيز حلقه هايي براي تعليم در مسجد (جامع) عتيق تشكيل مي يافت.

در بردسير كرمان مسجد بزرگي به نام «جامع توران شاهي» وجود داشت و بر روي آن كتابخانه اي داراي 5000 جلد كتاب بنا شده بود و در يزد علاءالدوله كالنجار از امراي دور سلجوقي مسجدي ساخت كه به جامع قديم يا مسجد قديم جمعه مشهور شد و تا ديرگاه يعني تا حدود قرن نهم مورد استفاده اهل علم بود.

بنابراين در درجه نخست علم قرائت قرآن و تفسير و حديث و فقه در مساجد و همچنين تعليم زبان و ادب عربي مورد توجه بود، براي تعليم علوم شرعي هر گروه (فرقه) حلقه جداگانه اي ترتيب مي دادند و گاه ممكن بود چند گروه در يك مسجد براي تعليم و تعلم گرد آيند، معمولاً برگرد استاداني كه در مساجد براي تعليم حاضر مي شدند گروه شاگردان حلقه مي زدند و اين جامع «حلقه» نام داشت.

نقل گرديده است كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه وآله وسلم) هنگام جواب سؤالات اصحاب در «مسجد مدينه» مردم بگرد او حلقه مي زدند و سخنان او را شنيده و حفظ مي كردند. حلقه درس گاه بزرگ و زماني كوچك بود و گاه در يك مسجد چند



[ صفحه 52]



حلقه بر گرد چند استاد تشكيل مي شد و هر حلقه منصوب به استادي بود كه آن را ايجاد مي كرد، و گاه بر اين حلقه ها نام«مجلس» اطلاق مي شد و در اين صورت هم آن را به نام استاد مي خواندند. اهميت حلقه ها بسته به اهميت استاد و اهميت موضوع درس بود و شماره آنها هم بستگي به اهميت و كثرت يا قلت مراجعه مردم به مسجدها داشت چنانكه در مساجد درجه دوم و سوم معمولاً بيش از يك حلقه تشكيل نمي شد در صورتيكه در بعضي از مسجدها عده حلقه ها به سي و چهل نيز مي رسيد و هر يك اختصاص به موضوعي معين مانند تفسير و حديث و ادب و امثال آنها داشت. از حلقه هاي معروفي كه در مساجد ايران تشكيل مي شد يكي آن است كه شيخ ابومحمدعبدالله الجويني پدر امام الحرمين جويني متوفي به سال 438 در نيشابور داشت. ضمناً گاه دانشمندان مشهوري كه از شهرها مي گذشتند از جانب سلاطين مامور تشكيل حلقه هايي در جوامع شدند، چنانكه امام عبدالله حليمي فقيه معروف متوفي به سال 403 چون به نيشابور رسيد از جانب پادشاه غزنوي مامور تشكيل حلقه اي در نيشابور گرديد و او در تمام مدت اقامت درآن شهر در حلقه خويش املاء حديث مي نمود (املاء به درسي گفته مي شد كه استادان در حلقه خود بيان مي كردند و شاگردان مستمع از آن يادداشت بر مي داشتند.)

مساجد به تدريج كه داراي نقش آموزشي شدند كم كم كتابخانه هاي عظيمي نيز ايجاد گرديد. به قول مقدسي (قرن چهارم) تنها فهرست كتابخانه مسجد جامع اصفهان در 10 جلد گردآوري شده بود. اين مسجد را به عنوان يك مركز بزرگ



[ صفحه 53]



فعاليت علمي در تمام زمينه ها ياد مي كنند. [2] .

در روايات اسلامي نيز نقل شده كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه وآله وسلم) براي انجام فرايض ديني وارد مسجدالنبي شدند، در گوشه اي از مسجد جمعي از مسلمانان در حال انجام مراسم مذهبي روزانه بودند و عده اي ديگر در حال بحث و مجادله علمي بودند، اما پيامبر خود را از مباحثه اين دو گروه كنار نكشيدند و به جمع دوم پيوستند. وجود مدارس حوزوي و آموزش طلاب ديني در كنار مساجد بزرگ، نمايانگر اين كاربري در نهاد مساجد اوليه بوده و هست [3] .


پاورقي

[1] تاريخ سيستان، ملك الشعراء بهار، محمد رمضاني ص89.

[2] سعيدي رضواني، عباس ص 45.

[3] نداي جمعه، شماره اول تيرماه 73. ص 73.


بازگشت