مكاتبه با ملكوت


مردان دانش و دين، پارسايان شب زنده دار در هر كجا باشند چه در ميان مردم و چه در سياه چالهاي زندان هيچگاه از ياد خدا غافل نمي شوند.

روزگاري كه شهيد در زندان به سر مي برد، در حقيقت به مكان خلوتي براي مناجات و راز و نياز به درگاه خداوند متعال دست يافته بود، و به پيروي از امام و مقتدايش، امام موسي كاظم عليه السلام پيوسته دست به دعا برداشته و از پروردگارش درخواست نجات و هدايت مي كرد.

شبي از شبهاي زندان، اين دعا را در كاغذي مي نويسد: «ربي ظلمت فانتصر» يعني: پروردگارا! بر من كه ظلم شده، ياري و كمكم كن و نوشته را زير متكايش پنهان مي سازد، پس از آن كه پاسي از شب گذشت، برمي خيزد و مي بيند در پايين همان كاغذ نوشته شده است: «ان كنت عبدي فاصطبر»؛ يعني: اگر تو بنده ي من هستي پس صبر و استقامت كن. [1] .


پاورقي

[1] شهيد اول، فقيه سربداران، محمد حسن اماني، ص 72.


بازگشت