ميعاد ديدار


سيد در خانه ي خدا، در طواف، در مقام ابراهيم، در مشعر و مني و عرفات همه جا سعادت و رستگاري خود و ياران وفادارش را از خدا مي طلبد. زبان او هر لحظه دعايي را زمزمه مي كند. رهايي مردم از ستم قاجار و پيروزي حق بر باطل از جمله دعاهاي اوست. هر چند او دور از مردم لارستان است ولي همه جا ياد آنان را با خود دارد و با خداي كعبه از



[ صفحه 91]



مردم پاك و مؤمن ديار خويش سخن مي گويد. او نماينده ي مردم لار در كنگره ي عظيم حج است. در حرم پيامبر خدا و ائمه بقيع هم از طرف آنان زيارت مي كند و نجواي شبانه ي هر يك از مردم لار را با امامان شيعه در ميان مي نهد.

آيةالله كرماني كه در اين سفر همراه ايشان بود نقل مي كند: شبي از شبها با هم نشسته بوديم و صحبت مي كرديم. سيد فرمود: مسأله اي برايم مشكل شده است ولي آن را نگفت تا نيمه شب كه مشغول نماز شد. پس از سلام نماز حضرت ولي عصر عليه السلام را ديدار نمود و به وصال نوراني آن حضرت توفيق يافت.

من لمعان انوار را كه او را فرا گرفته بود مشاهده مي كردم و صدايي مي شنيدم كه با وي سخن مي گفت ولي مكالمه را نمي فهميدم، گويي حواسم به كلي از من ربوده شده بود.

پس از ديدار با حضرت ولي عصر عليه السلام، به من فرمود كه امام زمان عليه السلام روحي له الفدا مسأله را حل فرمود. [1] .



گفته بودم چو بيايي غم دل با تو بگويم

چه بگويم كه غم از دل برود چون تو بيايي





[ صفحه 95]




پاورقي

[1] سيد عبدالحسين لاري، پيشواي تنگستان، سيد علي رضا سيد كباري، ص 65.


بازگشت