سلام من
«بيوك ملكي»
سلام من
به غنچه اي كه صبحدم
به خنده باز مي شود
سلام من
به آن پرنده ي سپيد شادمان
كه در سپيده با نسيم
ترانه ساز مي شود
[ صفحه 51]
سلام من
به پيچكي كه صبح دست سبز او
به سوي آسمان بي كران دراز مي شود
سلام من
به هر چه و به هر كسي كه با سحر
تمام جسم و جان او
پر از نماز مي شود
[ صفحه 52]