حقيقت خضوع


ما انسان ها بسته به اين كه بزرگي و كمال را به چه چيز بدانيم، وقتي كسي يا چيزي را كامل بيابيم، در مقابل آن خضوع مي كنيم. اگر كمال را به مال دنيا دانستيم، در مقابل پول دارها كرنش مي كنيم. اگر علم را



[ صفحه 59]



كمال بدانيم، در مقابل عالم و اگر هنر را معيار كمال دانستيم، در برابر هنرمندان، خضوع مي كنيم. به راستي كمال را به چه چيز مي دانيم؟ در مقابل چه كسي كرنش مي كنيم؟ به هر حال، معيار كمال را هر چيزي هم كه بدانيم، علم، مال، هنر، و... چه كسي از خدا عالم تر، غني تر، هنرمندتر و... است؟ اگر زيبايي كمال است، زيباآفرين، كمال بيش تري دارد. همان طور كه شاعر مي گويد:



در جهان چون حسن يوسف كس نديد

حسن آن دارد كه يوسف آفريد



و يا آن جا كه مي گويد:



نرجس از گل ها به زيبايي سر است

ليك نرجس آفرين زيباتر است



از همين روست كه تنها در مقابل خداوند بايد خضوع كرد.

حضرت امام خميني قدس سره در اين باره مي فرمايد:

ثناي معبود، از فطرياتي است كه جميع سلسله ي بشر بر آن مخمرند و فطرت، حكم به لزوم آن مي كند و خاضع براي كامل مطلق و جميل مطلق و منعم مطلق و عظيم مطلق است و چون كيفيت ثناي ذات اقدس را احدي نمي تواند كشف كند، زيرا كه آن فرع معرفت به ذات و صفات و كيفيت - ارتباط - غيبت به شهادت و شهادت به غيب است و اين براي كسي



[ صفحه 60]



ميسور نيست جز از طريق وحي و الهام الهي، از اين جهت عبادات مطلقا توقيفي است و موظف از جانب حق است و احدي از پيش خود حق ندارد تشريعي كند و عبادتي بتراشد. [1] .

اين كه در عبادات خود سستي مي كنيم، به سبب آن است كه خدا را نشناخته ايم. اگر خداوند را كامل مطلق دانستيم، راحت خواهيم شد و مي فهميم كه در مقابل چه كسي ايستاده ايم.

نكته ي ديگر در كلام حضرت امام قدس سره، بحث توقيفي بودن عبادات است و معناي آن اين است كه بايد خود او بگويد كه چگونه عبادتش كنند. بنابراين، اگر كسي بخواهد به خدا نزديك شود، راه آن، اين است و كسي در انتخاب اين راه حق دخالت ندارد.



[ صفحه 63]




پاورقي

[1] شرح چهل حديث، همان.


بازگشت