حضور قلب


چنان كه گفتيم، مهم ترين امر در عبادات، حضور قلب است كه روح و حقيقت عبادت نيز، به همان وابسته است و بدون آن عبادت هيچ قيمتي ندارد و مقبول درگاه حق تعالي نيز نخواهد بود. در روايتي از امامان باقر و صادق عليهماالسلام نقل شده است:

انما لك من صلاتك ما أقبلت عليه منها فان أو همها كلها أو غفل عن آدابها لفت فضرب بها وجه صاحبها؛ [1] .



[ صفحه 31]



از نماز فقط همان نصيب تو مي شود كه در آن حضور قلب داشتي، پس اگر تمام آن غلط به جا آورده شود و يا از آداب آن غفلت شود، پيچيده مي گردد و با آن به روي صاحبش زده مي شود.

نمازي كه بايد وسيله ي معراج ما باشد، در صورت عدم حضور قلب، نه تنها انسان را بالا نمي برد، بلكه خود نماز نيز بالا نمي رود. مرحوم شيخ طوسي رحمه الله از ابوحمزه ي ثمالي رحمه الله نقل مي كند: امام سجاد عليه السلام را ديديم كه نماز مي خواند. پس عباي آن حضرت افتاد. حضرت عبا را برنداشت تا از نماز فارغ شد. از ايشان در مورد علت آن پرسيدم، فرمود:

ويحك، أتدري بين يدي من كنت؟ ان العبد لا يقبل منه صلاة الا ما أقبل منها؛ [2] .

واي بر تو، آيا مي داني در حضور چه كسي بودم؟ همانا از بنده قبول نمي شود نمازي، مگر آن چه را در آن توجه قلب داشته است.

سپس ابوحمزه ي ثمالي رحمه الله مي پرسد: فدايت شوم، پس ما هلاك شده ايم! حضرت فرمود:

كلا، ان الله متمم ذلك للمؤمنين بالنوافل؛



[ صفحه 32]



هرگز، همانا خداوند با نافله ها نماز مؤمنين را تمام مي فرمايد.

روايت ديگري از حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام نقل شده است:

لا يقومن أحدكم في الصلاة متكاسلا و لا ناعسا و لا يفكرن في نفسه فانه بين يدي ربه عزوجل و انما للعبد من صلاته ما أقبل عليه منها بقلبه؛ [3] .

البته هيچ يك از شما در حال كسالت و چرت زدن به نماز نايستد و البته در نفس خود انديشه نكند، زيرا او در محضر پروردگار است. و جز اين نيست كه بهره ي بنده از نمازش به همان مقداري است كه در آن حضور قلب داشته است.


پاورقي

[1] اصول كافي، ج 3، ص 363.

[2] التهذيب، ج 2، ص 341؛ علل الشرايع، ج 1، ص 231؛ وسائل الشيعة، ج 4، ص 688.

[3] وسائل الشيعة، ج 5، ص 477؛ خصال، ج 2، ص 612.


بازگشت